یبارم داشتم با خواهرزادهام تمرین دروازبانی میکردم من شوت میزدم اون منو نگاه میکردو میپرید یه سمت دیگه، چندبار تکرار شد آخر حرصی شدم گفتم: چشمت به توپ باشه چشم ازش بر ندار، یه دورخیز کوچولو کردم برگشتم دیدم سرشو گذاشته روی توپ زل زده به توپ:))))
@molu_nasradin | Proxy
@molu_nasradin | Proxy