✅ پاسخ ابوزهره از علمای اهل تسنن به اشکال ابن کثیر(قبح الله وجهه) در باب مؤمن بودن حضرت ابوطالب علیه السلام
💠 روایات متواتر وارد شده که حضرت ابوطالب پیامبر صلی الله علیه وآله را تکذیب نمی کرد و در برابر ایشان مقاومت نمی کرد و عناد به خرج نمی داد، و عقیده خود را تا جایی که میتوانست علنی نمیکرد ابن اکتیر این قضیه رو میاد مطرح میکنه و بعد سوال میکند که آیا بااین جود وی مسلمان بود؟ابن کثیر در جواب این سوال می نویسد:
🔺ويقول ابن كثير فى هذا: «وهو فى هذا كله يعلم أن رسول الله صلى الله تعالى عليه وسلم صادق راشد، ولكن مع هذا لم يؤمن قلبه، وفرق بين علم القلب وتصديقه» .وكأنه بهذا يشبهه بعلم اليهود بالنبى صلى الله عليه وسلم إذ كانوا كما قال الله تبارك وتعالى عنهم:يعرفونه كما يعرفون أبناءهم» ولكنهم لم يذعنوا لما يقضى علمهم، فهم يعلمون ولا يذعنون.
🔺حضرت ابوطالب علیه السلام می دانست که پیامبر صلی الله علیه وآله صادق و راشد است و لکن قلب ابوطالب ایمان نیاورده است و بین علمو تصدیق قلبی فرق است.(کلام ابوزهره) کَأن ابن کثیر علم حضرت ابوطالب علیه السلام به نبی صلی الله علیه وآله را تشبیه به علم یهود به نبی صلی الله علیه واله کرده، زمانی که یهود گفتند چنانچه خداوند متعال از آنها نقل کرده: «يعرفونه كما يعرفون
أبناءهم» یهود علم داشتند ولی اذعان و اقرار نمی کردند.
🔰ابی زهره در پاسخ کلام ابن کثیر می نویسد:
🔸وإنى أسمح لنفسى أن أخالف الحافظ بن كثير فى قوله هذا، أو انطباقه على أبى طالب، وأحسبه هو قد وجد فارقا بين معرفته لله تعالى ولدعوة الرسول عليه الصلاة والسلام واليهود، وأقول أن علم أبى طالب قد صحبه ما يدل على التصديق والإذعان، فهو علم مقترن باليقين والإذعان، كما دلت عباراته، وكما دافع عن الإسلام، فإذا كان ثمة نقص بالنسبة لأبى طالب. فهو أنه لم ينطق بموجب التصديق والاذعان، وإنى لذلك أقول أنه لا يمكن أن يكون مشركا قط.
أولا: لأنه استنكر أقوال قريش وأيد دعوة التوحيد.
وثانيا: لأنه دافع عن التوحيد وأهله، وتلقى الأذى كما تلقى المؤمنون الصادقون.
وثالثا: لأنه صرح بأن محمدا صلى الله تعالى عليه وسلم صادق راشد.
🔹من به خودم اجازه می دهم که با حافظ ابن کثیر در این مطالب مخالفت کنم ... و می گویم همانا علم ابی طالب به همراه قرائنی است که دلالت بر تصدیق و اذعان است و آن علمی است که مقترن به یقین و اذعان است چنانچه کلام او دلالت دارد و چنانچه مدافع اسلام است و در نتیجه اگر نقصی در مورد ابوطالب وجود داشته باشد آن است که وی تصدیق و اعترافش را به زبان نیاورده است و من به این دلیل می گویم که وی هرگز ممکن نیست که مشرک بوده باشد.
اولا: به این دلیل که وی سخنان [کفار] قریش را انکار کرد و دعوت توحید را تایید کرد.
ثانیا: به این دلیل که وی از توحید و اهلش دفاع کرد و همانطور که مومنان راستگو اذیت شدند وی نیز اذیت شد.
ثالثا: به این دلیل که وی تصریح کرد که پیامبر (صلی الله علیه وآله) صادق و راشد است.
و اگر کسی وجود داشته باشد که در مورد وارد کردن ابوطالب به گروه مسلمانان تردید دارد حتی اگر این افراد تعدادشان زیاد باشد، ما در خارج کردن ابوطالب از گروه مشرکان تردیدی نداریم حتی اگر به وی نسبت داده شده باشد که در هنگام وفات در پاسخ به یکی از مشایخ قریش گفته است که بر دین عبدالمطلب است و ما گمان نمی کنیم که این عبارت با تمام آن چه از وی در دفاع از اسلام وجود دارد و تصریحات فراوان از سوی او در حال سلامتی و صحت مبنی بر اینکه دعوت پیامبر صلی الله علیه وآله صادق و راشد است معارضه می کن
📚 خاتم النبيين صلى الله عليه وآله وسلم نویسنده : أبو زهرة، محمد جلد : 1 صفحه : 395
✔️در ادامه ابو زهره کلامی از ابن کثیر می آورد و می نویسد:
🔹.. ونحن نقول فيما استنبطنا، إنه ليس بمشرك قط، لأن المشرك من يعبد الأصنام، ويشركها مع الله تعالي، وأفعاله وأقواله، ومواقفه تدل على أنه يرى عبادة الأصنام أمرا باطلا، ولذلك أميل إلى أن أستغفر له، إن كنت من أهل هذا المقام، وأرى أنه ليس بكافر أصلا، والله سبحانه وتعالى هو العليم بذات الصدور، وما تخفى الأنفس.
🔸.. و ما در آن چه استنباط کردیم می گوییم که حضرت ابوطالب (علیه السلام) هرگز مشرک نیست چرا که مشرک کسی است که بت ها را می پرستد و آن ها را شریک خداوند قرار می دهد اما کارها و سخنان و دیدگاه های حضرت ابوطالب (علیه السلام) دال بر آن است که عبادت بت ها را امری باطل می داند و به همین دلیل من مایل هستم که اگر اهل و شایسته ی این جایگاه باشم برای وی طلب آمرزش کنم و معتقدم که ابوطالب اصلا کافر نیست
📚خاتم النبيين صلى الله عليه وآله وسلم نویسنده : أبو زهرة، محمد جلد : 1 صفحه : 395
💠 روایات متواتر وارد شده که حضرت ابوطالب پیامبر صلی الله علیه وآله را تکذیب نمی کرد و در برابر ایشان مقاومت نمی کرد و عناد به خرج نمی داد، و عقیده خود را تا جایی که میتوانست علنی نمیکرد ابن اکتیر این قضیه رو میاد مطرح میکنه و بعد سوال میکند که آیا بااین جود وی مسلمان بود؟ابن کثیر در جواب این سوال می نویسد:
🔺ويقول ابن كثير فى هذا: «وهو فى هذا كله يعلم أن رسول الله صلى الله تعالى عليه وسلم صادق راشد، ولكن مع هذا لم يؤمن قلبه، وفرق بين علم القلب وتصديقه» .وكأنه بهذا يشبهه بعلم اليهود بالنبى صلى الله عليه وسلم إذ كانوا كما قال الله تبارك وتعالى عنهم:يعرفونه كما يعرفون أبناءهم» ولكنهم لم يذعنوا لما يقضى علمهم، فهم يعلمون ولا يذعنون.
🔺حضرت ابوطالب علیه السلام می دانست که پیامبر صلی الله علیه وآله صادق و راشد است و لکن قلب ابوطالب ایمان نیاورده است و بین علمو تصدیق قلبی فرق است.(کلام ابوزهره) کَأن ابن کثیر علم حضرت ابوطالب علیه السلام به نبی صلی الله علیه وآله را تشبیه به علم یهود به نبی صلی الله علیه واله کرده، زمانی که یهود گفتند چنانچه خداوند متعال از آنها نقل کرده: «يعرفونه كما يعرفون
أبناءهم» یهود علم داشتند ولی اذعان و اقرار نمی کردند.
🔰ابی زهره در پاسخ کلام ابن کثیر می نویسد:
🔸وإنى أسمح لنفسى أن أخالف الحافظ بن كثير فى قوله هذا، أو انطباقه على أبى طالب، وأحسبه هو قد وجد فارقا بين معرفته لله تعالى ولدعوة الرسول عليه الصلاة والسلام واليهود، وأقول أن علم أبى طالب قد صحبه ما يدل على التصديق والإذعان، فهو علم مقترن باليقين والإذعان، كما دلت عباراته، وكما دافع عن الإسلام، فإذا كان ثمة نقص بالنسبة لأبى طالب. فهو أنه لم ينطق بموجب التصديق والاذعان، وإنى لذلك أقول أنه لا يمكن أن يكون مشركا قط.
أولا: لأنه استنكر أقوال قريش وأيد دعوة التوحيد.
وثانيا: لأنه دافع عن التوحيد وأهله، وتلقى الأذى كما تلقى المؤمنون الصادقون.
وثالثا: لأنه صرح بأن محمدا صلى الله تعالى عليه وسلم صادق راشد.
🔹من به خودم اجازه می دهم که با حافظ ابن کثیر در این مطالب مخالفت کنم ... و می گویم همانا علم ابی طالب به همراه قرائنی است که دلالت بر تصدیق و اذعان است و آن علمی است که مقترن به یقین و اذعان است چنانچه کلام او دلالت دارد و چنانچه مدافع اسلام است و در نتیجه اگر نقصی در مورد ابوطالب وجود داشته باشد آن است که وی تصدیق و اعترافش را به زبان نیاورده است و من به این دلیل می گویم که وی هرگز ممکن نیست که مشرک بوده باشد.
اولا: به این دلیل که وی سخنان [کفار] قریش را انکار کرد و دعوت توحید را تایید کرد.
ثانیا: به این دلیل که وی از توحید و اهلش دفاع کرد و همانطور که مومنان راستگو اذیت شدند وی نیز اذیت شد.
ثالثا: به این دلیل که وی تصریح کرد که پیامبر (صلی الله علیه وآله) صادق و راشد است.
و اگر کسی وجود داشته باشد که در مورد وارد کردن ابوطالب به گروه مسلمانان تردید دارد حتی اگر این افراد تعدادشان زیاد باشد، ما در خارج کردن ابوطالب از گروه مشرکان تردیدی نداریم حتی اگر به وی نسبت داده شده باشد که در هنگام وفات در پاسخ به یکی از مشایخ قریش گفته است که بر دین عبدالمطلب است و ما گمان نمی کنیم که این عبارت با تمام آن چه از وی در دفاع از اسلام وجود دارد و تصریحات فراوان از سوی او در حال سلامتی و صحت مبنی بر اینکه دعوت پیامبر صلی الله علیه وآله صادق و راشد است معارضه می کن
📚 خاتم النبيين صلى الله عليه وآله وسلم نویسنده : أبو زهرة، محمد جلد : 1 صفحه : 395
✔️در ادامه ابو زهره کلامی از ابن کثیر می آورد و می نویسد:
🔹.. ونحن نقول فيما استنبطنا، إنه ليس بمشرك قط، لأن المشرك من يعبد الأصنام، ويشركها مع الله تعالي، وأفعاله وأقواله، ومواقفه تدل على أنه يرى عبادة الأصنام أمرا باطلا، ولذلك أميل إلى أن أستغفر له، إن كنت من أهل هذا المقام، وأرى أنه ليس بكافر أصلا، والله سبحانه وتعالى هو العليم بذات الصدور، وما تخفى الأنفس.
🔸.. و ما در آن چه استنباط کردیم می گوییم که حضرت ابوطالب (علیه السلام) هرگز مشرک نیست چرا که مشرک کسی است که بت ها را می پرستد و آن ها را شریک خداوند قرار می دهد اما کارها و سخنان و دیدگاه های حضرت ابوطالب (علیه السلام) دال بر آن است که عبادت بت ها را امری باطل می داند و به همین دلیل من مایل هستم که اگر اهل و شایسته ی این جایگاه باشم برای وی طلب آمرزش کنم و معتقدم که ابوطالب اصلا کافر نیست
📚خاتم النبيين صلى الله عليه وآله وسلم نویسنده : أبو زهرة، محمد جلد : 1 صفحه : 395