گفتار فلسفی
تجارب دینی از نظر ویلیام جیمز
محمدامین مروتیمهمترین کتاب ویلیام جیمز در بارۀ دین، "تنوع تجارب دینی" نام دارد اما حدود 60 سال پیش هم بخشی از این کتاب تحت عنوان "دین و روان" توسط "مهدی قائنی" و بنگاه ترجمه و نشر کتاب چاپ شده است.
در این کتاب جیمز ابتدا می گوید تعاریف از دین فراوان است و این تعاریف می تواند بر مناسک و جنبه های بیرونی دین و یا جنبه های معنوی و درونی آن متگی باشد.
وی از همان ابتدای کتب تعریف خود را به دست می دهد و می گوید تاکید من بر جنبه های معنوی دین و احساسات و عواطفی است که دین برمی نگیزد. یعنی از جنبۀ روانشناسانه در این موضوع وارد می شود.
جیمز سپس می گوید از این منظر هم تعاریف راجع به دین مانند هم نیستند. عده ای آن را ناشی از ضعف و وابستگی بشر، عده ای ناشی از ترس و عده ای ناشی از وحشت و حتی عده ای آن را متاثر از غریزه جنسی می دانند.
جیمز می گوید همه این ها ممکن است درست باشد ولی دین می تواند عاشقانه هم باشد و من همین جنبه از دین را مدّ نظر دارم که به انسان مومن آرامش و انگیزه در تحمل سختی ها می دهد. دین می تواند یک نیروی مضاعف به مومن تزریق کند که انسان بی ایمان از آن محروم است. برای انسان مذهبی، فداکاری و خویشتن داری آسان تر از انسان لامذهب است.
جیمز استدلال می کند که دین به فلسفه، کلام و اخلاق تقلیل نمی پذیرد. انسان فلسفی یا اخلاقی از نوع رواقیون، به ما شیوه تحمل شداید و مصائب را با گردن نهادن به قوانین طبیعی می آموزند ولی این مصائب را فقط تحمل می کنند در حالی که برای انسان مذهبی، این شداید و مصائب، تولید معنا می کنند و نه تنها صبر و بردباری به او می دهند بلکه وی این شداید را شادمانه تاب می آورد. تحمل انسان رواقی و اخلاقی از سر اضطرار و جبر است و بردباری انسان مذهبی از سر شوق و اختیار. انسان رواقی آزاده مردی است با روحی بزرگ و اراده ای محکم که یک چیز کم دارد و آن ایمان است. ایمانی که جهان را زیبا و بامعنا سازد. شاید اختلاف خیام عبوس و حکیم با مولانا و حافظ، تفاوت همین دو رویکرد باشد: رویکرد حکیمانه و رویکرد عاشقانه.
به این ترتیب دین نوعی رویکرد و سبک زندگی در مواجهه با کائنات است. انسان ها ممکن است رویکردهای ولنگارانه، ملالت زده و بدبینانه نسبت به جهان داشته باشند. همینطور ممکن است رویکرد جدی و خوش بینانه بدان داشته باشند. دین می تواند این رویکرد دوم را تقویت نماید. به همین دلیل بی دین ها کمتر می توانند شور و شوق های معنوی مذهبی ها را داشته باشند. زیرا دنیا برایشان معنایی ندارد.
منبع:"دین و روان" ترجمهمهدی قائنی" بنگاه ترجمه و نشر کتاب 1343