کشکول|محسن مهدیان


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: ko‘rsatilmagan


✏روزنامه نگارم.
@mohsen_mahdian
اینجا هم از فعالیت های گروه جهادی محبین می نویسم.
@jahadi_mohebin
دغدغه رسانه ایم:
#خبرخوب

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


🔻یک اشتباه درباره نسبت ما و آمریکا

🔻سخنان روز سه شنبه رهبرانقلاب نشان داد که مساله مذاکره غیرمستقیم نه تحمیل بوده است و نه تخلف. چنین اراده ای را نه کسی می تواند به نظام تحمیل کند و نه می تواند تخلف و تمرد کند. البته اصل چنین اراده ای با نحوه تحقق و اجرای آن متفاوت است.
ضمنا این سخنان نشان داد که مذاکره غیرمستقیم یکی از دهها راهی است که نظام برای رفع تحریم و کاهش فشارهای اقتصادی دنبال می کند. در نهایت اینکه به قاعده دلیل-تجربه به این مذاکرات بیشتر بدبینیم تا خوش بین.
🔻اما درباره این خطای تحلیل باید نوشت. کدام خطا؟ چرا و چطور و با کدام محاسبات، برخی از این ماجرا تحمیل یا تخلف را برداشت کردند؟
به نظر میرسید خطا اینجاست که برخی میان نسبت ایدئولوژیک ما با آمریکا با نسبت دیپلماتیک تفکیک قائل نیستند. ایندو جدا از هم نیستند اما یکی هم نیستند و یکی ذیل دیگری است.
نسبت ایدئولوژیک چه می گوید؟ می گوید دشمنی ما با استکبار هویتی است. تا جمهوری اسلامی هست، دشمنی آمریکا ادامه دارد و تا این شیطان، استکبار می ورزد، دشمنی جمهوری اسلامی با آمریکا ادامه دارد.
اما نسبت دیپلماتیک چیست؟ ما هر زمان و هر اندازه بتوانیم به نفع این مردم وخاک، از آمریکا امتیاز بگیریم کوتاهی نخواهیم کرد.
🔻حالا مساله مذاکره دقیقا کدامیک است؟ رهبرانقلاب و سالها پیش حضرت امام به این سوال پاسخ دادند. تا زمانی که آمریکا از موضع برابر با مردم ایران حرف نزند نشستن پای میز مذاکره خطاست. روی دیگر این سخن چیست؟ اگر آمریکائی ها به هر دلیلی که می تواند ناشی از ضعف داخلی خودشان یا قدرت ایران باشد، قواعد جمهوری اسلامی و گفت وگوی عادلانه را پذیرفتند، می توان به مذاکره هم به عنوان یک راه حل توجه کرد. و البته در این میان کسانی باید پای میز مذاکره بروند که به تعبیرحضرت امام عمیقا کینه آمریکا را به دل داشته باشند.
به سخن ساده تر جمهوری اسلامی همانطور که رهبرانقلاب بارها فرمودند برای خنثی سازی تحریم ها از تمام ابزارها و فرصت ها استفاده خواهد کرد و این با نسبت ایدئولوژیک و دشمنی ما با آمریکا قابل جمع است.
🔻اگر این نسبت ها دقیق و منظم سرجای خودش قرار بگیرد آنوقت موضوع مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم کاملا موکول به شرایط است و شرط اصلی همان است که طرف مقابل بپذیرد و حاضر باشد از موضع برابر و پذیرفتن حقوق اساسی مردم ایران مذاکره کند. کما اینکه همین مذاکره غیرمستقیم در دولت شهید رئیسی چهار مرتبه صورت گرفته بود.
🔻با این مقدمه دیگر دچار این خطای ناشی از ظاهرگرایی نمی شویم که هرجا سخن از مذاکره شد، نظام تن به تحمیل داده یا نسبت به تخلف و تمرد سکوت کرده است که چنین اتهامی سخت تر و دردناک تر از خطای احتمالی صورت گرفته است.
همشهری
@mahdian_mohsen

743 0 18 7 18

🔻پیشنهاد رهبرانقلاب بر مسلح شدن حقیقی فرماندهان

1⃣یکم. در سخنان روز یک شنبه رهبرانقلاب با جمعی از فرماندهان نیروهای مسلح یک پیشنهاد کلیدی و مبنایی و کارگشا وجود دارد که نیروهای مسلح ما را مسلح تر می کند. بلکه هر کس در هر نقطه ای نشسته است با این پیشنهاد مبنایی و اعتقادی ارتقا پیدا می کند و شکست ناپذیر می شود.
2⃣دوم. ما معمولا وقتی می خواهیم یک قدرتی را تحلیل کنیم چه می کنیم؟ مثلا همین قدرت نظامی. طبیعتا به توان نظامی و قدرت تسلیحاتی توجه و ادوات نظامی یک ارتش را جمع می زنیم. مثلا اگر قرار باشد قدرت نظامی ایران را بررسی کنیم احتمالا موشک ها و پهبادها و توان فرماندهی نظامی و مواردی از این دست را فهرست می کنیم. اما رهبرانقلاب می گویند قدرتی وجود دارد که اگر بدان مجهز نباشیم شکست می خوریم. چه بسا ارتش های بزرگ و پرطمطراق دنیا که به این قدرت مجهز نبودند در تاریخ شکست خوردند.
3⃣سوم. به قاعده نگاه های سطحی ارتش یک کشور زمانی می تواند بر کشور دیگر مسلط شود که به جهت توان نظامی و نیروی انسانی برتر باشد. موشک و بمب افکن و غیره. این ها لازم است اما کافی نیست. در طول تاریخ ارتش های پر قدرتی بودند که در جنگ های نابرابر از ارتش های به ظاهر کوچک تر و ضعیف تر شکست خوردند. چرا؟
چشم ظاهربین تنها به مقایسه کمی دو ارتش توجه می کند. اما نگاه عمیق تری وجود دارد که به قدرت های نرم افزاری طرفین توجه دارد.
4⃣چهارم. این قدرت چیست؟ پیشنهاد رهبرانقلاب این است که در کنار آمادگی سخت افزاری، آمادگی نرم افزاری مان را حفظ کنیم. آمادگی نرم افزاری؟ می فرمایند ایمان به هدف و ماموریت خود و حقانیت مسیر. می فرمانید یقین، ایمان، اراده، شجاعت و توکل به خدا باید به صورت حدأکثری در نیروهای مسلح وجود داشته باشد.
5⃣پنجم. بیائید مختصری با هم صادق باشیم. این حرف ها جدید است؟ خیر. قبلا بارها و بارها در کتب های دینی و تاریخی و روایی و قرآنی و در میان سخنان رهبری انقلاب و امام دیده و شنیده ایم. اما اینبار یک فرق مهم دارد. کدام فرق؟ امروز این درس را چشیده ایم و به چشم دیده ایم. امروز دیده ایم که تنها کسانی در میدان می مانند که آن درس ها را به ذهن سپرده و به چشم کشیده و به عمل برده باشند. دوران امروز، دوران ایمان است.
6⃣ششم. قدرت ایمان را باید بعد از 7 اکتبر و طوفان الاقصی مشاهده کرد. واقعیت این است که نعمت انقلاب اجازه نداد خیلی ها باور کنند که قدرت واقعی، ایمان است. چرا؟ چون آنها که ایمان حقیقی داشتند در انقلاب و دفاع مقدس و در پس پرده حوادث چهار دهه گذشته بار کسری ایمان ها را بدوش کشیدند تا هرکس با هر سطحی از ایمان همراه و در آسایش باشد. اما گذشت. امروز حوادث در دل جامعه و مردم و در میان توده هاست. مرز جنگ و صلح مغشوش است. در خوشی نشسته ای که یکباره آتش و دود اطرافت را سیاه می کند. در این تحول و چرخش روزگار، رمزی نهفته است. سنت خدا بر این است که جوامع روز به روز ارتقای معنوی یابند. 7 اکتبر و مقاومت مردم غزه و شهادت مردان بزرگ حماس و حزب الله از جمله شهید نصرالله و شهید سنوار نشان داد که عصر، عصر ایمان است و هر کس مجهز به ایمان باشد پیروز میدان است.
7⃣هفتم. اعتقاد و باور به سنت های دینی و نظام توحیدی و نظم الهی و تکوینی این عالم کافی نیست. باور ها را باید به کار گرفت تا تبدیل به ایمان شود تا خود مجدد اعتقاد و ایمان فزاینده ایجاد کند. این روزها سخنان ایمانی و پربسامد رهبرانقلاب طی چند سال گذشته را بیشتر می توان فهم کرد. باید مسلح به ایمان شد ولاغیر. فرماندهان نظامی این حرف ها را عمیق تر و محسوس تر درک می کنند چون در میدان نبرد به چشم جان چشیده اند، اما امروز در هر میدانی چه جنگ سخت و چه جنگ نرم و چه جنگ رسانه و چه جهاد با نفس ضرورت ایمان افزایی بیشتر و بیشتر از گذشته درک می شود؛ حتا برای آنها که اغلب به جهت رخوت ذهنی و روحی و جسمی از قافله عقب می مانند. حرف تمام است.
همشهری
@mahdian_mohsen

816 0 20 1 16

🔻آیا نشست شنبه خلاف نظر رهبری است؟

🔻یک شبهه این روزها در میان بخشی از جریان انقلابی مطرح می شود و آن اینکه مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم فرقی ندارد و عبور از تذکر رهبرانقلاب است.
استدلال شان هم اینست که مذاکره در هر نوعش بی ثمر است.
🔻بیائید درباره این شبهه چند نکته ساده رو مرور کنیم.
1⃣یکم. خبر مذاکره غیرمستقیم را ترامپ اعلام کرد. خبر دروغ بود. اما چرا؟ این خبر دروغ برای آنها چه آورده ای دارد؟ عراقچی اعلام کرد مذاکره ما حتما غیر مستقیم است. بلافاصله رسانه ها خبر دادند که وزارت خارجه آمریکا اعلام کرده است که اگر مذاکره غیرمستقیم باشد شرکت نمی کنند. نکته شفاف اینست که پس برای آمریکایی ها بین مذاکره مستقیم و غیرمستقیم تفاوت است. اما چرا؟
2⃣دوم. به نظر شما چرا رهبرانقلاب با مذاکره مخالف است. این مذاکره چیست که امام و رهبرانقلاب با آن مخالف بوده و هستند؟ مذاکره مگر غیر از گفت وگو است؟ خب دو نفر آدم پشت میز نشستند و با هم حرف می زنند. در انتها فرض کنیم شما مخالف باشید و مذاکره را ترک کنید. غیر از اینست؟ پس چرا باید با اصل مذاکره مخالفت شود تا انجا که رهبر انقلاب برای مذاکره برجام که هدفش تجربه جامعه بود بگویند نرمش قهرمانانه.
🔻اگر پاسخ به این سوال روشن شود متوجه می شویم که بین مذاکره مستقیم و غیر مستقیم تفاوت است. اساسا پیام مذاکره غیرمستقیم غیر از مذاکره مستقیم است و این تفاوت را غربی ها و آمریکایی ها خوب فهمیدند هرچند برخی در داخل متوجه آن نیستند.
🔻واقعیت اینست که وقتی سخن از مذاکره می شود منظور یک مذاکره با قواعد دیپلماتیک است نه هر سلام و علیکی. چه بسا ممکن است یک مسوول ایرانی یک مسوول آمریکایی را ببیند و با هم دست و سلام و علیک کنند و اسمش قاعدتا مذاکره نیست.
مذاکره دیپلماتیک معنایی غیر از یک گفت وگوی ساده دارد.
🔻مذاکره خودش به تنهایی مهم نیست آنچه اهمیت دارد پیامی است که به جامعه بین الملل منتقل می شود. به همین دلیل است که برخی به پیاده روی و خنده های ظریف و جان کری انتقاد داشتند. مهم راه رفتن و خنده نیست. چه بسا در آن پیاده روی و خنده حرفی خلاف مواضع جمهوری اسلامی زده نشده است. اما مهم پیامی است که در فرامتن آن ایجاد می شود.
🔻مذاکره مستقیم پیامش حسن نیت و اعتماد طرفین است. این غیر از نتیجه بخش بودن یا نبودن مذاکره است. آنچه غیرمنطقی و غیرشرافتمندانه و غیرهوشمندانه است اینست که به تجربه گذشته اعتنا نکنیم و با کسی که چهل و اندی سال خلف عهد کرده است مجدد اعتماد کنیم. ممکن است بگوئید مگر هر نشستی یعنی اعتماد؟ خیر. اما پیامی که از مذاکره مستقیم صادر می شود صرفا مطابق نیت ما نیست. پیام فرامتن یعنی اعتماد. یعنی اطمینان به حسن نیت.
ایندست پیام ها هویت یک جامعه را نابود می کنند. گویی خفت و ذلت را پذیرفتید ولو اینکه در عمل نپذیرفته باشید.
آنچه امامان جامعه و نخبگان دلسوز کشور از مذاکره عبور می کنند به دلیل پیامی است که صادر می شود. نه بی اطمینانی به مذاکره کننده یا بد بودن حرف زدن و کنار هم نشستن.
🔻به همین دلیل است که آمریکایی ها هم اصرار دارند تا این مذاکره مستقیم باشد. خود تصویر مذاکره مستقیم برای آنها آورده دارد. ترامپ دیروز گفت کشورها باسن مرا می بوسند برای مذاکره. دقت دارید در حال ساخت چه تصویری از مذاکره است؟ پس ماجرا را ساده سازی نکنیم به یک میز و دوتا صندلی در یک اتاق.
🔻حالا چرا با مذاکره غیرمستقیم موافقت شد؟
تا دوگانه توهمی ساخته شده ترامپ در جنگ یا مذاکره شکسته شود. تا برخی نگویند مذاکره چه ایرادی دارد وقتی می شود سایه تهدید را از کشور عبور دهیم.
🔻اینجاست که جمهوری اسلامی تدبیر به خرج داده است. آمریکا اگر بخواهد حسن نیتش در حل مساله را نشان دهد در مذاکره غیرمستقیم هم می تواند نشان دهد. اگر هم نه که هیچ. اما مهم اینست که باز هم یک تجربه جدید ایجاد می شود و مردم و افکار عمومی دنیا متوجه می شوند که آمریکا حسن نیت ندارد و نباید به او اعتماد کرد
همشهری
@mahdian_mohsen


🔻چرا تصمیم رئیس جمهور شجاعانه بود؟

برکناری معاون پارلمانی توسط رئیس جمهور به چند دلیل ممتاز و قابل تقدیر است.

🔻الف/ چرا ممتاز؟
🔸یکم. برخلاف مواردی مشابه حاضر نشدند آنرا توجیه و یا از کنار آن بگذرند تا آب ها از آسیاب بیافتد.
🔸دوم. برخلاف موارد مشابه برکنار کردند و نه مجبور به استعفا
🔸سوم. بی اعتنا به خطای تکذیبیه روابط عمومی، با شجاعت پذیرفتند و برخورد کردند.

🔻ب/ اما متن برکناری چند ویژگی برتر داشت که نشان می دهد این برخورد دارای عمق و ریشه است.
🔸اولا نوشتند به حکم مولای متقیان. یعنی الگو را تعیین کردند.
🔸دوم. اشاره به وضعیت سخت اقتصادی و مردم محروم داشتند. یعنی مردم داری و ذم تبعیض.
🔸سوم. نفی اشرافیت. با این منطق که سفر اشرافی ولو با هزینه شخصی خطا است.
🔸چهارم. ایستادن مقابل قبیله گرایی. اینکه رفاقت سابقه دار مانع برکناری نمی شود.

🔻ج/ و آنچه در فرامتن نامه آمده است:
🔸یکم. پای شعارهای انتخاباتی ام هستم.
🔸دوم. مطالبه مردم و رسانه ها برایم مهم است.
🔸سوم. صداقت را بر هرچیز مقدم می دانم.

🔻د/ و انچه فراتر از شخص پزشکیان باعث امیدواری است:
🔸یکم. حس مسئولیت پذیری و پاسخگوئی مسئولین جمهوری اسلامی
🔸دوم. حذف فاصله شعار تا عمل مسئولین
🔸سوم. نگه داشتن پرچم شعارهای اصیل انقلاب اسلامی

🔻ه/ در نهایت یک نکته جالب؛
دقت کردید چه میزان ضدانقلاب عصبانی است؟
خلاصه اینکه تلاش کنیم این اخلاق را تثبیت و پایدار کنیم. راهش تکرار این راه و تکریم این راه است.
همشهری
@mahdian_mohsen


🔻سهم ترسوها در این روزهای ما
🔻چطور به ترسوها کمک کنیم؟

🔻این روزها کسی به جهت اعتقادی از مذاکره با آمریکا دفاع نمی کند. چرا؟ همان تعبیر ساده و حکیمانه رهبرانقلاب؛ دلیل :تجربه. فرمودند مذاکره، هوشمندانه و عاقلانه و شرافتمندانه نیست. رئیس جمهور کشور نیز به ترامپ می گوید ما با تو مذاکره نمی کنیم هرغلطی خواستی بکن. پس اینها که دم از مذاکره و دل دادن به ترامپ می کنند چه کسانی هستند؟ ترسوها.
🔻دو سوال؛ اول این ها را چطور بشناسیم و دوم اینکه چطور کمک شان کنیم؟
🔻چطور بشناسیم؟
دقت کردید برخی در رسانه های اجتماعی به شکل جنون آوری اخبار تهدیدآمیز دشمن را توزیع و ضریب می دهند؟ مثل اینکه آمریکا بمب افکن ها جدید وارد اقیانوس هند کرد یا ترامپ برای چهارمین بار تهدید کرد و غیره.
این افراد را با این نشانه ها هرجا دیدید بدانید وحشت سیاسی و کپ تحلیلی کرده اند و دلسوزانه باید کمک شان کرد.
🔻 چه نشانه هایی؟
🔸اولا کلا "سوگیری منفی" دارند. یعنی درباره هر چیزی نظر دهند وجه منفی ماجرا را می بینند.
🔸دوم اینکه در چاله "سوگیری تائید" هستند. یعنی می گردند برای ترس شان دلیل و شاهد خبری پیدا کنند.
🔸سوم گرفتار "اثر لنگرند". یعنی اولین خبری که دست شان می رسد را باور می کنند و جلوتر نمی روند.
🔸چهارم در دست انداز "تعمیم هیجانی" زمینگیر می شوند. مثل مار گزیده ای که از ریسمون سیاه و سفید می ترسد.
🔸در نهایت اینکه در تله "سوگیری در دسترس" هستند. ترس باعث میشود چیزهایی که راحت به ذهن شان می رسد را باور کنند و خیلی توان و قدرت استدلال نداشته باشند.
روشن است که این گروه با گروه های سنتی طرفدار مذاکره فرق دارند. آن گروه های سنتی یا نگاه شان اصلاح شده است یا داد و فغان مذاکره شان از سر کاسبی سیاسی بوده است که این روزها دیگر بازاری ندارد و لذا خبری از آنها نیست. گروه جدید حقیقتا ترسیده اند و بخش احساسی مغزشان باعث شده قشر پیشانی ذهن که نقش منطق و استدلال را بازی می کند قفل شود.
🔻اما چه کمکی به این افراد باید کرد؟
نشان دادن واقعیت های ساده ؛ انتظار نداشته باشیم با تحلیل های عمیق سیاسی و دیپلماتیک یک شبه ارتباط بگیرند. استدلال های ساده مسیر را برای استدلال های عمیق تر باز می کند.
🔻تهدیدات آمریکا پوچ است و بی اثر به چند دلیل ساده
🔸اولا ایران دیگر ایران چهل سال قبل و بلکه یک سال قبل هم نیست. هم تحریم ها را پشت سر گذاشته و هم به جهت هسته ای و نظامی قوی تر شده است. به جهت هسته ای در مرز تولید سلاح هسته ای است و منتظر اشاره فقهی رهبرانقلاب. در بعد نظامی نیز جرعه ای از توانش را در وعده صادق و انتقام سخت چشانده است. نقش ایران در منطقه نیز دهها برابر تقویت شده است. امروز مقاومت چریکی و گروه های کوچک مقاومت، مزدوران نیابتی آمریکایی-صهیونیستی را بی آبرو کرده و نقش ایران را بیش از گذشته برجسته ساخته است.
🔸دوم اینکه آمریکا نیز به جهات مختلف در جایگاه گذشته نیست. نه اقتصادش یاراست. نه توان هزینه های بالای جنگ را دارد. نه بعد از طوفان الاقصی متحدان منطقه ای دارد. نه بعد از خروج خفت بار از عراق و افغانستان و بعد هم ذلت جهانی صهیونیسم، افکار عمومی اش با جنگ همراهی می کند. نه با این اختلافات جدید، دیگر خبری از همراهان اروپائی اش است و خلاصه نه به جهت شرایط سیاسی تمایلی به جنگ مستقیم دارد.
🔸از این مهمتر حضور مردم ایران است. مردم ایران در همین راه پیمائی روز قدس نشان دادند ملتی متکی به ایمان اند و مبنای محاسبات آنها با چرتکه های مادی آغشته با بلوف آمریکایی ها زمین به آسمان متفاوت است. ملت ایران به چشم دیده اند که آمریکا با برجام چه کرد و همین روزها چه میزان تعهدش برای حفظ آتش بس در غزه اعتبار دارد. مگر میشود این تجربه های تاریخی را فراموش کرد؟
🔻خلاصه باید به جریان وحشت زده متمایل به مذاکره نشان داد که سخن از خودکشی برای فرار از مرگ، نه هوشمندانه است و نه شرافتمندانه و نه عاقلانه و نه کار به گرایش سیاسی و مذهبی افراد دارد. به خود آئیم که غیر از خود خبری نیست و قدرت اینجاست.
همشهری
@mahdian_mohsen

2k 0 33 4 26

🔻ناگفته های تجمع حجاب

🔻این چند روز با تجمعات مردمی در سطح شهر مواجه بودیم که همه حرف شان اجرای قانون عفاف و حجاب است؛ مطالبه ای بجا و مشفقانه و منطقی. اما چند نکته حائز اهمیت است.
1⃣یکم. اولا این تجمعات قانونی است. سابقه هم داشته است. نمونه اش تجمع مردمی مقابل موسسات مالی و اعتباری. یا تجمع دانشجویی درباره هپکو و ماشین سازی تبریز و دفاع از کارگران هفت تپه. تجمع بدون سدمعبر و حاشیه سازی و راه پیمائی و غیره قانونی است. اگر هم در مواردی مخالفت شده، علتش مواردی است که ثمره اش خرابکاری و بهم زدن امنیت مردم شده است.
2⃣دوم. کسانی که در این تجمعات شرکت می کنند حتما از سر دلسوزی و عشق به دین و کشور و دغدغه قانون و حجاب به میدان آمده اند. کسانی که مردم را متهم به عناوین زشت و زننده ای مثل پول گرفتن و غیره می کنند حتما ظلم کرده اند وباید پاسخگو باشند.
3⃣سوم. مسئولین در ماجرای قانون حجاب باید پاسخگو باشند. اظهارات متفاوت و به غایت متناقض درباره توقف قانون حجاب عامل اصلی مطالبه های خیابانی مردم است. اتفاقا باید این مطالبات را قدردان باشند و نسبت به اجرای قانون و در صورت نیاز اصلاح آن اهتمام ویژه داشته باشند. مردم ما مومن اند و نسبت به حکم دین و رعایت قانون دغدغه دارند. این مردم را باید تکریم کرد و شاکر بود.
🔻اما این همه ماجرا نیست. در دل این تجمعات شعارهای منحرفانه ای نیز مطرح شد. تبلیغاتی نیز ذیل این مطالبه در رسانه های اجتماعی صورت گرفت که دارای خطای فاحش نسبه به اصل مطالبه است. منطقی نیست که به اسم قانون و دین، مسئولین کشور را متهم به بی دینی و نفاق و تقابل با احکام شرعی کنیم و یا خدای نکرده برای دعوای های شب انتخاباتی کیسه بدوزیم.
🔻در این خصوص چند نکته رواست.
🔻در کنار مردم دلسوز کسانی هستند که در جایگاه برنامه ریزی یا هدایت و برگزاری این تجمعات ویا به انحراف کشاندن آن نقش کلیدی دارند.
🔻تبارشناسی این جریان مهم است.
این افراد برخلاف قاطبه مومنین که اجرای قانون حجاب را پیگیری می کنند، عملا مطالبه به حق مردمی را تبدیل به تهمت و افترا به سران قوا و دیگر نهادهای نظام کردند.
🔻اما این افراد چه کسانی هستند؟ این افراد جریانی است که در بزنگاه های تاریخی کشور دچار خطاهای تودرتوی تحلیلی هستند و نظام را متهم به اهمال و سستی و عبور از ارزش ها و بی اعتنایی به دین و عدالت و غیره می کنند.
🔻با این توضیح بدون اینکه اسم ببریم قصد داریم اسم ببریم.
🔸این افراد همان ها هستند که در ماجرای انتقام سخت و وعده صادق، نظام را متهم به اهمال و کم کاری و کرنش مقابل دشمن کردند و بر سپاه و فرماندهان نظامی تاختند.
🔸این افراد همان کسانی هستند که در ماجرای سوریه، دل مردم را خالی کردند و گفتند و نوشتند که خون شهدای مدافع حرم هدر رفته، چون نظام کم گذاشته است.
🔸این افراد همان کسانی هستند که در ماجرای رای اعتماد مجلس به وزرا و همراهی با دولت جدید آنرا یک لکه ننگ بر دامن نمایندگان دانستند.
🔸این افراد همان کسانی هستند که هیچگاه حمایت رهبری انقلاب از این دولت را یا متوجه نشدند و یا نخواستند بشنوند و دنبال کنند.
🔸این افراد همان کسانی که هستند که دولت شهید رئیسی را هم تاب نیاوردند و هر روز به بهانه ای دولت را به کم کاری متهم می کردند.
🔸این افراد همان کسانی هستند که منشا اصلی دوقطبی سازی در ماجرای انتخابات دولت و مجلس گذشته هستند و بین نیروی های انقلابی اختلاف عمیق ایجاد کردند.
🔸این افراد همان کسانی هستند که در رقابت های انتخاباتی برای حذف رقیب از هرگونه تلاش غیراخلاقی و تهمت و افترا کوتاهی نکردند.
🔸این افراد همان کسانی هستند که در ماجرای واکسن، نظام را متهم به همراهی با دشمن شیعه و نسل کشی کردند و بعدتر هم واکسن ایرانی را دروغ بزرگ بنیاد برکت و غیره دانستند.
🔸این افراد همان کسانی هستند که به اسم عدالتخواهی و افشاگری همه مسئولین کشور را نوبت به نوبت متهم به فساد کردند و در ریختن آبرو هیچ مرزی نمی شناند.
🔸این افراد کسانی هستند که به اسم آرمانگرایی همه دستاوردهای کشور را هیچ گرفتند و بذر ناامیدی و بن بست را در دل مردم کاشتند.
🔻این جریان را نباید دست کم گرفت. این جریان نظام محاسباتی جامعه متدین و انقلابی را دچار اغتشاش و اعوجاج کرده است و برخلاف ظاهر انقلابی شان به اصل انقلابی گری و عدالتخواهی و آرمانگرایی و حفظ ارزش های دینی و ملی ضربه می زنند.
حساب اینان را باید از مردم متدین و دلسوز و نگران و مطالبه گر جدا کنیم. حرف تمام است.
همشهری
@mahdian_mohsen


🔻درباره پوچ و مهمل

🔻تعبیر "مهمل و پوچ" در خاطره رهبرانقلاب از گزارش رسیده به مرحوم رئیسی، بهانه ای شد تا مجدد برخی ناجوانمردانه علیه آن شهید مظلوم بتازند.
🔻یکبار مرور کنیم که چرا رهبرانقلاب این تعبیر را بکار بردند و در نهایت بیان یک نکته ساده.
🔻قصه چه بود؟
اصل حرف رهبرانقلاب بر ضرورت بازگشت ارز از سوی صادرکنندگان کالا به کشور بود. چرا؟ تذکر ایشان درباره کنترل نرخ ارز به اینجا انجامید که صادرکنندگان کالا باید تکلیف شوند که ارز حاصله از صادرات را در زمان مقرر وارد کشور کنند. بعد به خاطره ای از مرحوم رئیسی اشاره کردند که برای تحقق این هدف دنبال راه حل رفتند. راه حل آقای رئیسی چه بود؟ شرکت های دولتی ضمن آوردن ارز، متعهد شوند که برخی پروژه های عمرانی را با درآمد ارزی اجرایی کنند. اما در عمل این شرکت ها در اجرای تعهدشان کم گذاشتند و گزارش های مهمل و پوچ به شهید رئیسی ارائه کردند.
🔻مجدد مرور کنیم.
🔸-چالش اصلی و مورد نگرانی رهبری انقلاب که دغدغه ذهن مردم است حفظ ارزش پول ملی است.
🔸-حفظ ارزش پول ملی موکول به رشد عرضه ارز است و بخشی از عرضه ارز در اختیار صادرکنندگان کالا است.
🔸-شهید رئیسی بر دریافت ارز از شرکت های دولتی اصرار و طرحی تکمیلی نیز برای پروژه های دولت ارائه کردند.
🔸-شرکت های دولتی در اجرای تعهدشان در اجرای پروژه های عمرانی گزارش تقلبی و نادرست ارائه کردند.
🔻اساسا تذکر رهبری درباره گزارش مهمل و پوچ مربوط به شرکت های دولتی است که با قلدری به تکلیف شان در اجرای پروژه های دولتی عمل نکردند و دخلی به سیاست ارزی شهید رئیسی ندارد. به چه دلیل؟ تجربه.
🔻ساده توضیح دهیم.
🔻دو مدل برای آوردن ارز صادرکنندگان ارز به بازار وجود دارد. یکی مدل شهید رئیسی و دیگری مدل آقای همتی.
مدل شهید رئیسی چه بود؟ با ورود دستگاه های نظارتی و تکلیف این شرکت ها، ارز وارد کشور شود.
مدل همتی چه بود؟ با نزدیک کردن ارز دولتی به ارز بازار آزاد، قیمت ارز را برای صادرکننده کالا جذاب کنیم تا ارز را وارد بازار کند.
🔻حالا ببینید کدامیک از این دو سیاست موفق شد. ساده نیست؟
🔸اولی منجر به تثبیت نسبی قیمت ارز شد. یعنی علیرغم همان گزارش های مهمل و پوچ که البته نقص است و باید جبران شود، هدف اصلی آوردن ارز نسبتا محقق شد.
🔸دومی نه تنها نتیجه نداد که قیمت ارز را به شکل جهنده و تاریخی افزایش داد و در نهایت منجر به استیضاح وزیر و دوربرگدان سیاست ارزی همتی شد.
🔻تخلف در ارائه گزارش و سرپیچی و کم کاری و غیره طبیعی است و البته آسیبزا است و باید تدبیر شود. اما مهم گرایش و جهت گیری سیاست اصلی و برآیند کلی است. رئیسی دنبال دغدغه رهبرانقلاب رفت و برایش طرح نوشت و اجرا کرد و تا حدی قیمت ارز تثبت شد و چنین نشد که امروز شد.
همشهری
@mahdian_mohsen

1.4k 0 20 10 29

🔻درباره حکم سنگین دو وزیر

🔻دادگاه چای دبش یک امتیاز برای عدلیه است. دستگاه قضائی نشان داد هم قاطع است و هم وارد دسته بندی های سیاسی نمی شود. کسانی که عدلیه را در ماجرای چای دبش متهم به سیاسی کار می کنند، دچار بی انصافی و خطای فاحشی هستند.
🔻اما فارغ از تلاش دستگاه قضائی، درباره حکم سنگین دو وزیر دولت شهید رئیسی سه نکته حائز اهمیت است.
1⃣یکم. طبیعتا رسانه ها از جزئیات پرونده بی اطلاع هستند. اما حسب آنچه سخنگوی محترم دستگاه قضائی خبری کردند، جرم این دو وزیر عدم نظارت است و خدای نکرده دچار فساد یا اختلاس و ارتشا و تبانی نیستند.
مهمترین نکته سخنگو اینست که وزیر از تخلف خبر داشته و اقدامی نکرده است. واقع اینست که اگر اتهام دو وزیر همین باشد، اساسا انتظار چنین اقدامی ناروا است چه آنکه اطلاعات مربوط به تعهدات ارزی در اختیار بانکهاست و بنا بر آنچه دفتر وزیر نیز توضیح داده است اولین باری که بانک مرکزی عدم ایفای تعهد ارزی را به وزارت صمت خبر داده است سه ماه بعد از پایان مسئولیت آقای فاطمی امین بوده است.
مورد دومی که در بیان سخنگوی محترم آمده اینست که چرا فراتر از نیاز کشور برای ماشین آلات ثبت سفارش صورت گرفته است که این نیز در مورد کالای سرمایه ای برخلاف کالاهای مصرفی، هیچگاه محدودیتی وجود نداشته است که بخواهد کنترل شود و اساسا منطق سهمیه بندی کالای سرمایه ای نیز محل سوال است.
روشن است که دستگاه قضائی فصل الخطاب است، اما این به معنای نقدناپذیری نیست و اگر تنها همین موارد علت این احکام سنگین باشد دارای اشکال است.
2⃣دوم. اما نکته مهمتر اینست که بالاخره این حکم دستگاه قضائی بی سابقه یا کم سابقه بوده است. انتظار اینست که در چنین مواردی افکار عمومی بیشتر در جریان ماجرا قرار گیرند. واقع اینست که این میزان اطلاعاتی که منتشر شده است نه تنها گویا نیست و محل شبهه شده است و بلکه این تلقی را هم ایجاد کرده است که در سطح وزرا دچار فساد اقتصادی هستیم.
از سوئی سوال اینست که آیا قرار است عدلیه با همین منطق سراغ دیگران هم برود یا خیر؟ در این میان شبهه تبعیض نیز مطرح می شود و باید پرسید طی سالهای گذشته آیا همه مدیرانی که در شکل گیری مشکلات امروز اقتصادی سهیم بودند، آیا پای میز محاکمه خواهند آمد یا خیر؟ همین نیز شفاف سازی می خواهد.
3⃣سوم و در نهایت اینکه به این فهم مهمترین مساله و چالش کشور مدیریت است و کارآمدی وشجاعت و جسارت و نوآوری مدیر، محوری ترین مساله امروز کشور است. بدون تردید هیچ شاخصی به این اندازه برای خوداتکائی و رشد و توانمندسازی و مقاومت و کار جهادی و بی اثرکردن تحریم ها اهمیت ندارد. از این حیث باید مراقبت کرد، به نحوی شگفتی ساز و پیش بینی نشده و سختگیرانه رفتار نکنیم که دیگر مدیران متعهد و دلسوز کشور احساس ناامنی کنند و عطای مدیریت را به لقایش ببخشند و در بهترین حالت دچار بی عملی و لکنت تصمیم گیری شوند.
همشهری
@mahdian_mohsen

1.6k 0 34 11 36

🔻پایان وفاق و خیرخواهانه با رئیس جمهور

🔻از روز یکشنبه که آقای همتی استیضاح شده است برخی از طرفداران سنتی رئیس جمهور محترم، پایان وفاق را اعلام کرده اند. بهانه چیست؟ چرا یکی به رای نماینده ها استیضاح و دیگری به حکم قانون ناگزیر از استعفا شده است.
🔻اما سخن خیرخواهانه با آقای رئیس جمهور اینست که همین خط صادقانه ای که پیش گرفتید را ادامه دهید و از زیاده خواهی بدخواهان تاثیر نگیرید.
خالصانه باید گفت که درست تشخیص دادید. مهمتر از وفاق نداریم. وفاق هدف نیست ولی مهمترین وسیله است. ما با وفاق به همه جا خواهیم رسید. وفاق، فناوری بکارگیری قدرت جمع برای رسیدن به اهداف بلند است. تشخیص درستی دادید. در کشور ما بهترین تصمیم ها نیز بدون وفاق نتیجه نخواهد داد. وفاق راه و رسم تعامل اخلاقی برای برداشتن بارهای بزرگ است.
🔻اما وفاق چه نیست؟ وفاق حتما یکی شدن نیست. حتما نعل به نعل دولت راه رفتن نیست. حتما نقد نکردن و سکوت نیست. حتما تعطیلی مطالبه نیست. حتما عبور از قانون نیست. وفاق یعنی قانون سرجای خود، تکثر سرجای خود، اختلاف سلیقه به جای خود، نقد وگلایه به جای خود، اما برای رسیدن به اهداف ملی و مشترک باید از موضع شخصی و جریانی مان کوتاه بیائیم. طبیعی است زمانی رعایت این اصل اخلاقی ضروری است که بتواند ما را به هدف مشترک برساند. در غیراینصورت توقف در ظاهر وفاق، مخدر است.
🔻وفاق ریاکارانه تنها خلسه ای از حکمرانی یک دست می سازد و باری از دوش مردم برنمی دارد. نقد و گلایه و اصلاح و تغییر هست اما به روش دلسوزی نه جگرسوزی؛ به قصد دستگیری و نه مچ گیری. اگر جائی هم از ظاهر وفاق عبور می شود، غرض و نیت اصلی باطن وفاق و ایصال نهایی به مقصود عالی دولت است. غرض وفاق، همدلی و نصرت است ولو در جائی با تلخی محقق شود.
🔻بااین توضیح آقای پزشکیان مسیر درستی را پیش رفته اند. عرض خیرخواهانه اینست که اجازه ندهند روایت های انحرافی از وفاق غالب شود. روایت کسانی که با نعل وارونه از این اصل اخلاقی، منیت و خودخواهی را نتیجه می گیرند و غرض نهائی شان اینست که تنها ما حقیم و دیکتاتورمآبانه می خواهند وفاق را ابزار سرکوب قانون و تکثر و نقد و مطالبه کنند.
🔻آقای پزشکیان پروژه وفاق با کسانی پیش می رود که از بن وجود به اهداف عالیه انقلاب اعتقاد دارند، نه دیکتاتوری ظاهرگرایانی که پشت نقاب وفاق صف بسته اند. وفاق حقیقی را آنهایی پیش می برند که ولو در ظاهر هم رنگ شما نیستند و در مواردی دلسوزانه نقد می کنند، اما با تمام وجود پای تلاش دولت برای خدمت به مردم ایستاده اند و موفقیت شما را توفیق انقلاب و اسلام می دانند.
همشهری
@mahdian_mohsen


🔻وفاق در استیضاح

یک وقت می گوئیم استیضاح حق مجلس است ولی یک بار سخن از وفاق می گوئیم. اقدام مجلس در استیضاح وزیر اقتصاد مصداق وفاق است. چرا؟
به چنددلیل:
یکم. نیت مجلس مهم است. اقدام مجلس سیاسی و جناحی نبود چنانچه اگر این بود نباید رای اعتماد اولیه انجام می شد.
دوم. هدف مشترک دولت و مجلس اهمیت دارد. تلاش مجلس برای اصلاح وضع موجود و ترمیم زندگی مردم بود که منطبق با دغدغه دولت محترم است.
سوم. دلسوزی برای دولت نیز سخن دیگری است. در تمام نطق ها این تذکر وجود داشت که مخالفت با وزیر به جهت حمایت از دولت است. مجلس نقصی را در دولت شناسائی کرد و بر اصلاح آن تصمیم گرفت. یعنی هدف مچ گیری نبود و دستگیری بود.
اما بعد از جلسه استیضاح برخی اینطور وانمود کردند که مجلس پروژه وفاق رئیس جمهور را تضعیف کرده است. چنین نیست. وفاق یکی شدن نیست. وفاق عدول از مواضع برای اهداف مشترک و بلندتر و عمیق تر است. وفاق امریست اخلاقی. عدول از موضع نیز همه جا یک حرف زدن نیست. خیلی جاها رسیدن به هدف مشترک در تنوع و تفاوت مواضع است.
وفاق خودش موضوعیت ندارد و بلکه طریقیت دارد. هدف از وفاق تلاش برای حل مشکلات مردم است. هدف نهایی برداشتن بارهای بزرگ این خاک و کشور است. با این توضیح در مواردی نیز ایصال به این هدف در نقد و تذکر و اصلاح و بلکه اختلاف است. اما مهم اینست که همین اختلاف نیز باید رنگ یکدلی و دلسوزی و خیرخواهی داشته باشد.
وفاق یک اصل اخلاقی است برای رسیدن به اهداف مشترک. این تلقی از وفاق که همه باید گوش به فرمان باشند و یک حرف بزنند و یک رنگ شوند تلقی ظاهرگرایانه است.
جلسه استیضاح وزیر اقتصاد به این فهم چنین آرایشی داشت. همان مجلسی که علیرغم شناخت کامل به آقای همتی رای اعتماد داد، اینبار با همان هدف یعنی حل مسائل فوری اقتصادی، وزیر را برکنار کرد.
هریکی شدنی منجر به تحقق هدف بزرگتر نمیشود، چه بسا نقد و اصلاح و ترمیم دلسوزانه ولو تلخ و گزنده، به هدف نزدیکتر باشد.
همشهری
@mahdian_mohsen

1.3k 0 16 15 26

🔻و این دو تشکر تاریخی زلنسکی

🔻بعد از تحقیر زلنسکی در کاخ سفید و بیرون انداختن وی درحالیکه هنوز سخنانش تمام نشده بود، زلنسکی دو تشکر داشت:
🔸اول اینکه در پیامی خطاب به ترامپ نوشت: «از تو سپاس، آمریکا، بابت حمایتت، بابت این دیدار، از تو سپاس، آقای ترامپ.» در جریان مذاکره نیز وقتی معاون ترامپ با طعنه به زلنسکی می گوید آیا تا بحال شده یکبار از آمریکا تشکر کنی؟ می گوید بله بارها.
🔸و دوم بعد از اینکه کشورهای اروپائی تک به تک شروع به حمایت از وی مقابل ترامپ کردند از این دولت ها نیز تشکر کرد.
🔻خلاصه دو تشکر اینست: زلنسکی باز هم ذلت را ندید و باز هم به سراب عزت دل بست و در این دو تشکر درس ها نهفته است.
🔻یکبار قصه زلنسکی را ساده مرور کنیم.
🔸یک روز اروپائی ها به زلنسکی گفتند تو می توانی عضو ناتو و عضو اتحادیه اروپا شوی و ما هم از تو حمایت می کنیم. زلنسکی هم خوشحال وارد کری خوانی با روسیه شد. اما دستش به جهت نظامی خالی بود و ناچار سمت آمریکا و غرب دست دراز کرد.
🔸غربی ها ابتدا هیچ کمکی نکردند. زلنسکی بارها از این خلف وعده انتقاد کرد. تا اینکه بالاخره کمک هایی رسید. سرجمع 150 میلیارد دلار اروپا و 200 میلیارد دلار هم آمریکا کمک نظامی کردند. چه کمک هایی؟ نیویورک تامیز نوشت تسلیحاتی فرستاده شد که از فرط فرسودگی تنها به درد لوازم یدکی می خورد. اما همین کمک نظامی هم دست آخر شد بهانه ای برای آمریکا تا به اسم جبران هزینه دست روی معادن اوکراین بگذارد. زلنسکی هم رفت کاخ سفید برای امضای قرارداد که اینطور تحقیر شد و برگشت.
🔻اما این تنها نقطه شروع و پایان ماجراست. در این میان اتفاقات مهمی رخ داد.
🔸آخرین نظرسنجی موسسه بین المللی کی یف نشان داد که مخالفان جنگ در اوکراین 20 درصد بیشتر و به عدد 60 درصد رسیدند. حداقل 6 میلیون نفر هم از اوکراین مهاجرت کردند. یعنی افکار عمومی را از دست دادند. این درحالی است که بالای یک میلیون نفر هم در جنگ زخمی و کشته شدند.
🔸روسیه هم در میان جنگ توانست حداقل 4 منطقه شرق اوکراین و حدود 18 درصد این خاک را تصرف و رسما به خاک خود اضافه کند. جالب اینکه ترامپ هم تائید کرد.
🔸حجم ویرانی ها به اندازه ای شد که بانک جهانی اعلام کرد حداقل 411 میلیارد دلار برای بازسازی هزینه لازم است. اما این هزینه مهمترین عاملی شد که پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا را هم منتفی کرد چون اروپائی ها حاضر نیستند یک کشور جنگ زده را تحمل کنند و بارهزینه های آنرا بدوش بکشند.
🔸درباره پیوستن به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) هم وال استریت ژورنال نوشت که ترامپ تصمیم دارد آتش بسی به کی یف تحمیل کند که تا دو دهه نتواند به ناتو بپیوندند. معاون ترامپ هم رسما آنرا خبری کرد.
🔻و حالا؛
یک بازیگر با سراب غربی ها هم مردمش را از دست داد و هم خاکش و هم به ویرانی رسید و هم اینطور ذلیل و تحقیر شد. اما نکته مهم اینجاست که هم چشم بر تحقیر می بنند و هم چشم به سراب غربی ها میدوزد. برای او هیچ درسی آموزنده نیست.
چرا؟ چون هیچ راه دیگری ندارد. آنکه به توان داخلی و مردمش اتکا نکند، چنین میانه ذلت و سراب عزت آواره می شود.
🔻در این قصه ذره ای شرافت دیدید؟ شاید حالا بهتر درک شود که چرا رهبرانقلاب فرمودند این راه شرافتمندانه نیست.
@mahdian_mohsen


🔻یک بوسه و درس های رسانه ای حماس

🔻بوسه اسیر اسرائیلی بر پیشانی نیروی قسام، همه رسانه های دنیا را مبهوت کرد. کار به جائی رسید که وب سایت رسانه ای لایف اعتراف کرد پلتفرم های عبری در تلاش برای سانسور تصاویر اند. از آنسو روزنامه پرخواننده و صهیونیستی معاریو نوشت که این تصاویر جهان را متحیر کرده است. پیشتر وال استریت ژورنال نوشته بود که تصاویر تبادل اسرا، نمایش قدرت نمایی حماس است.
🔻واقعیت اینست که موشک رسانه ای حماس در خدمت مقاومت و مجاهدت یک هجمه ترکیبی علیه صهیونیست ها را رقم زده است. ابعاد این جنگ روایت ها بسیار چشم گیر و آموزنده است.
🔸بوسه اسیر اسرائیلی نشان داد که رفتار حماس با اسرا چه میزان انسانی است.
🔸لباس نظامی بر تن اسرای صهیونیستی نشان می داد اینها مردم عادی نبودند.
🔸استفاده از لوگوی طوفان الاقصی نشان داد هویت قیام 7 اکتبر ماندگار و تاریخی خواهد شد.
🔸استفاده از ماکت موشک های آمریکایی بر تابوت اسرا نشان داد مجرم اصلی چه کسی است.
🔸تصویر مبارز فلسطینی همچون ریشه درخت، نشان داد این مقاومت مستحکم و ماندگار و پرثمر خواهد بود.
🔸گردنبندها و دستبندهای پرچم فلسطین بر دست و گردن اسرا تحقیر رژیم پوشالین صهیونیستی بود.
🔸حضور پرشور فلسطینی ها در تبادل اسرا نشاندهنده اتصال حماس به مردم و پایگاه اجتماعی آنها بود.
🔸استفاده از ماشین و ادوات به غنیمت رفته در تبادل اسرا، قدرت نمایی و تحقیر صهیونیست ها را به همراه داشت.
🔻و البته این فهرست بسیار فراتر از این موارد است. قدرت حماس در روزهای قیام و رویارویی نیز شگفتی ساز بود و کمتر از موشک ها و مقاومت نظامی حماس نداشت.
🔻اما در این میان برای ما نیز درس های عمیق رسانه ای وجود دارد. درس هایی که فراتر از محتوا و تکنیک است و باید درباره آن ساعت ها نوشت.
🔻تنها به چند مورد اشاره می کنم.
1⃣یکم. پیروزی بر تکنولوژی و تسخیر آن
حماس نشان داد می توان بر تکنولوژی به عنوان محصول جهان بینی و تمدن مادی غرب، تفوق پیدا کرد. این درس ها خاصه برای کسانی است که به اسم غربشناسی و یا ژست های چپ گرای رسانه ای اعتقاد دارند تکنیک و رسانه قابل تحول نیست.
2⃣دوم. اتکا به شهروند رسانه ها بجای ابررسانه ها
حماس هژمونی ابررسانه های صهیونیستی را در هم کوبید. مالک بزرگترین رسانه های دنیا صهوینست ها هستند. سالهای سال با امپراطوری رسانه ای بزرگترین دروغ های تاریخ را به خورد افکار عمومی جهان دادند. و حالا حماس با درگیر کردن شهروند رسانه ها توانست این سیطره را بشکند و پیامش را به سرتاسر دنیا برساند. مهمترین دستاورد 7 اکتبر شکستن بزرگترین دروغ های تاریخی صهیونیست ها بود. چه دروغ مظلومیت تاریخی و چه دروغ هیبت و قدرت امنیتی و نظامی شان.
3⃣سوم. ساخت روایت از واقعیت و ساخت واقعیت برای روایت
مهمترین کار حماس این بود که در بزنگاه میدان، روایت اول را از واقعیت های نبرد ارائه می کرد. یک نمونه آشکار آن تجاوزهای دردناک اسرائیلی ها به زنان و کودکان غزه بود که حماس با روایت درست و دقیق روح و روان جهان را درگیر کرد.
اما حماس برای ساخت روایت، دست به ساخت رویداد و واقعیت هم می زد. ساخت واقعیت به معنای رویداد معنادار و رسانه ای که بتواند مخاطب را با حقایق میدان آشنا کند. اقدامات نمادینی که یک نمونه آشکارش در همین تبادل اسرا صورت می گیرد.
🔻اما همه این موارد یک سوی ماجراست. سوی اصلی، روایت عمیق و باطنی از صحنه مبارزه است. دیدن درست به اندازه روایت درست اهمیت دارد. تنها یک مجاهد است که می تواند عمق الهی رویداد را دقیق و عمیق ببیند و از ظواهر عبور کند تا سنجیده روایت کند.
🔻درس های رسانه ای حماس به اندازه هویت مقاومت بااهمیت است. چه بسا درس اصلی اینجاست که آنچه به رسانه حماس قدرت بخشید همان هویت مقاومت است. دو هویت نیستند. رسانه به مقاومت ضمیمه نشده است. یک هویت اند که یک جا در صحنه نبرد خود را نشان می دهند و یک جا در صحنه ذهن و دل.
🔻روایت حماس از میدان، به واسطه نگاه توحیدی و قدرت ایمانی شان باعث شد جان دنیا را درگیر سازند و طبیعی است که بنا به سنت الهی نصرت و برکت تکوینی نیز به این جهاد رسانه ای مدد می دهد. حرف تمام است.
همشهری
@mahdian_mohsen


🔻فراتر از تراموا...

🔻نخستین بسته حمل و نقل عمومی شامل 180 دستگاه اتوبوس برقی، 1700 تاکسی برقی شاسی و خط یک تراموای هوشمند افتتاح شد. بسته های دوم و سوم در راه است. مثلا این 180 دستگاه اتوبوس برقی از 3 هزار دستگاهی است که بزودی به خیابان می رسند.
🔻این آمار را وقتی در مقایسه با گذشته ارزیابی کنیم معنادارتر می شود. به عنوان مثال در همین یک مورد اتوبوس ها، سه سال پیش تهران 1800 اتوبوس داشت که هزار دستگاه غیرفعال و تنها 800 مورد مسافر جابجا می کرد. و حالا ظرف این سه سال 2100 دستگاه اتوبوس فعال شده است که بزودی به 3400 دستگاه می رسد. یا نمونه دیگر واگن های مترو است که با اجرای طرح تحولی در مدیریت شهری به اندازه 25 سال گذشته واگن وارد چرخه می شود.
🔻اما واقعیت اینست که اهمیت ماجرا به این اعداد و ارقام نیست. نکته با اهمیت اینست که این طرح دارای یک پیوست هویتی است که باعث می شود حمل و نقل عمومی تهران به قبل و بعد از افتتاح تقسیم شود.
🔻کدام پیوست؟
1⃣یکم. طرح تحول حمل و نقل شهری برپایه یک تحول درون زا است. تحول درون زا به این معناست که جلوه ای از مردم سالاری دینی است. طرح " من شهردارم" از همین جهت اهمیت دارد که به مردم سالاری دینی و مشارکت دادن مردم به تعیین سرنوشت خود مرتبط است. از اینرو طرح تحول حمل و نقل شهری به عنوان تحقق مهمترین مطالبه عمومی مردم در شهر تهران حائز اهمیت است.
2⃣دوم. طرح تحولی حمل و نقل شهر تهران دارای چند پیام روشن مدیریتی است. اول از همه تحقق شعار "ما می توانیم" است. توجه کنیم که سالها مدیریت شهری تهران به بهانه تحریم و بی پولی حتی یک دستگاه اتوبوس یا واگن نتوانسته بود به سیستم حمل و نقل عمومی شهر اضافه کند. دوم نیز معنای واقعی و راستین وفاق است. اینکه شهرداری تهران در کنار شورای شهر و دولت و دیگر دستگاه ها بتواند به مردم خدمت کند. وفاق حقیقی یعنی همین. کنار هم باشیم برای کار بیشتر و خدمت بیشتر به مردم. انقلابی گری یعنی خدمت به مردم ولاغیر. این نگاه می تواند شهر را با سرعت مضاعف، بجهت کالبدی و معنائی متحول سازد.
3⃣سوم. فصل جدید حمل و نقل عمومی دارای یک تحول فناورانه و دانش بنیان است که شاخص آن برقی سازی است. به سخن دیگر مدیریت شهری با ارتقای کمی و کیفی این ناوگان هم حمل و نقل عمومی را ارتقا بخشیده است و هم پاک سازی زیست محیطی شهر. با این هدف تلاش کرده است برق لازم برای این ناوگان را با طرح های دانش بنیان، خارج از مدار برق خانه ها و صنعتی ها و مثلا از زباله های شهر تامین کند.
4⃣چهارم و در نهایت اجرای ایندست طرح ها تلاش برای تحول روحی و انسانی در شهر است. مهمترین رکن برای یک جامعه معنوی توجه به انسان هائی است که دارای کرامت نفس و تعالی روحی اند. مدیری می تواند در این راه قدم بردارد که با اقداماتش به مردم و جامعه خود حس کرامت ببخشد. به همین دلیل است که گفته می شود حاکم نه تنها خدمت رسان صرف و بلکه باید خدمتگذار باشد. یعنی مردم با تمام وجود حس کنند عده ای به اسم مدیر برای آنها خادمی می کنند. این حس کرامت انسانی است که اولا منتج به مسئولیت پذیری و مشارکت می شود و در نهایت کمک می کند هویت معنوی و انسانی شهر ارتقا یابد. طرح تحولی حمل و نقل عمومی یک طرح ضدتبعیض و عدالتخواه است که خاصه به اقشار متوسط و ضعیف جامعه عزت نفس می بخشد.
این طرح تنها یک جلوه و رشته از خدمات متعالی و متکی به این تحول 4 گانه است و هنوز تا تحقق مدیریت شهری الگو و شهر الگو و شهروند الگو راه بسیار است.
همشهری
@mahdian_mohsen


🔻لطفا به خودتان بگیرید؛ رهبری با شماست

🔻بله رهبرانقلاب با شماست. خود شما. هرجا که نشستید. تفاوتی نمی کند. مخاطب اصلی هرکسی است که تریبون دارد. و صدالبته مدیران رسانه ها مخاطب اصلی هستند. از آقای صداوسیما گرفته تا باقی رسانه ها. تا همین قلم که این سطور را می نویسد.
🔻یکی از پربسامدترین سخنان رهبری انقلاب طی چند ماه و بلکه چند سال گذشته جهادتبیین و روشنگری بوده است و حالا در دیدار اخیر با مردم آذربایجان حجت را تمام کردند.
🔻با این حال یک بدفهمی ممکن است مانع قیام رسانه ای شود و آنهم اینکه هرکس در خلوت خود بگوید من که مشغول تلاش و جهادم و بار این تکلیف مهم را به دیگران حواله دهد؛ خیر. کم کاری به روشنی خورشید است. عوارض آن نیز روشن است؛ فاصله معنادار ذهن ها تا واقعیت ها. اما چرا؟ دقیقا چه چیز باید اصلاح شود؟
🔻حرف بسیار است اما خلاصه کلام؛
آنچه رهبرانقلاب بدان اشاره می کند بسیار فراتر از منبری است که به طور مرسوم در هیات ها برگزار می شود. روضه و اشکی که در جنگ حق و باطل امروز روشنگر نباشد در خدمت سیدالشهدا نیست. اگر جرئتش بود، باید گفته می شد در خدمت شیطان است. رسانه عدالتخواهی که بی اعتنا به ظلم رسانه ای امروز است، خبرنگار و رسانه دشمن است.
🔻فرمان رهبرانقلاب نیازمند یک تحول معنایی در رسانه است. کدام تحول؟
مساله اصلی اینست که رسانه باید از اقدام روزمره و طبیعی خارج و آرایش جنگی بگیرد؛ همین. کل کلام در این عبارت است. در دل آرایش جنگی دوجزء مفروض است. اول دشمن و دوم مجاهدت.
🔻دیدن دشمن به اقدام رسانه ای ما رنگ می زند. آرایش رسانه ای باید دقیقا نقطه مقابل هدف گذاری دشمن باشد. امروز دشمن امید را هدف گرفته است. تخریب اعتماد به نفس و چنددستگی را نشان کرده است. برای خودتحقیری برنامه ریزی می کند. با این توضیح رسانه باید متناسب با همین اهداف آرایش بگیرد. هم در خنثی سازی و هم تهاجم بی امان به دشمن.
🔻و اما دوم مجاهدت است. در جنگ با دشمن تنها کسانی می مانند که مجاهدت داشته باشند. شب و روز نشناسند. از مال و آبروی شان خرج کنند. خود را کاملا بروز و مجهز به علم و مهارت و ابتکار و خلاقیت کنند. اینها ابزار مبارزه است. با زندگی عادی نمی توان مقابل دشمن آرایش گرفت.
🔻حرف تمام است؛ آنچه رهبرانقلاب می خواهند آرایش جنگی است. مجاهدت مقابل دشمن در دفاع از مردم. دشمن، ذهن و قلب هر نفر از این مردم مظلوم را تصاحب کند گوئی بخشی از این خاک را به غارت برده است. باید غیرت داشت.
🔻واگرنه به تعبیر مرحوم شریعتی :"وقتی از صحنه حق و باطل زمان خویش غائبی هرکجا خواهی باش. چه به نماز ایستاده باشی و چه به شراب نشسته باشی هردو یکی است." روحش شاد.
همشهری
@mahdian_mohsen


🔻اوباش؛ فتنه آینده

🔻قتل یک دانشجوی مظلوم توسط زورگیر و قمه کش خیابانی در کنار تلاش شیاطین وطن فروش برای آشوب در ایران معنا دارست و نباید به سادگی از کنار آن گذشت. بدون شک این پرونده بسته نمی شود و صدالبته مطالبه مبارزه با اوباش باید مورد توجه و با جدیت بیشتری دنبال شود.
🔻اما بزودی مساله اوباش در ایران تبدیل به مساله جدی تری خواهد شد که فراتر از جیب بری و کیف قاپی است. اما چرا؟
🔻فتنه آینده در تولید جهل یا توقف ذهن است. یعنی چی؟
اساس جریان های شیطانی در تولید جهل است. چون مردم اگر آگاه شوند علیه ظلم قیام می کنند. ازاینرو فضای مجازی با همه آسیب هایی که بر آن فهرست می شود دارای قدرت آگاهی بخشی در توده هاست. از این جهت فراتر از ایران، فضای مجازی وبال جریان سرمایه دار جهانی شده است. چون آگاهی عمومی در همه جای دنیا به واسطه افول انحصار رسانه های مرجع و شکست سانسور و رشد شبکه های مردمی در حال افزایش است. به موازات رشد آگاهی ها، جریان فتنه در هرجای دنیا عرصه را بر خود تنگ می بیند و دست به تولید جهل می زند. تولید جهل چطور میسر است؟ با دروغ آفرینی و اشتباه پراکنی های دستی و الگوریتمی؛ جزئیاتش بماند. اما خط همین است.
🔻اما آیا تولید جهل صرفا و تنها با پمپاژ دروغ و قلب حقیقیت ممکن است؟ خیر. چون خورشید هیچ گاه پشت ابر نمی ماند و هرکس مقابل حقیقت صف آرائی کند با سیلی واقعیت بیدار می شود.
🔻اینجاست که نقشه دروغ و تحریف باید با روش دیگری تکمیل شود و آنهم پروژه "میخکوب ذهنی" و "تخته بند کردن شناختی" است.
🔻پروژه میخکوب ذهنی چیست؟
پروژه ای که موجب کپ کردن ذهن می شود. یعنی قدرت تحلیل ذهن را می گیرد. چشمان فرد را چنان پر می کند که امکان تحلیل ساده از او گرفته می شود. مثل آدمی که ترسیده است. دقت کردید آدم وحشت زده حتی نمی تواند از داشته های علمی و تجربی خود استفاده کند؟ گرگ را می بیند و می داند درنده است اما بجای فرار، می ایستد.  
پروژه میخکوب ذهنی باعث می شود عده ای بترسند و از میدان خارج شوند. یعنی دشمن برای جلوگیری از رشد آگاهی ها مجبور می شود دست به تولید وحشت بزند.
🔻اما این پروژه چطور شکل می گیرد؟ با حضور اراذل و اوباش. نقش اراذل اوباش خون ریختن است. خون ریختن چشم ها را پر می کند. اغتشاشات 1401 را خاطرتان هست؟ ضعیف ترین حضور مردمی را در اغتشاشات 1401 داشتیم. اما نقش اوباش خیابانی چنان بود که خیلی ها باورشان شده بود خبری است. عده ای قلیل با آتش پراکنی گسترده؛ مثل آب خوردن آدم می کشتند.  شهید عجیمان را زمانی سلاخی کردند که اغتشاش به روزهای پایانی اش نزدیک شده بود. تا مجدد آتش اغتشاش در فضای مجازی زنده بماند.
در فضای مجازی نیز در فتنه 1401 یکی از پروژه های ضدانقلاب همین نقش ترول ها و زامبی های مجازی بود تا با فحاشی و تهدید به آدم کشی، فراتر از الگوریتم های فنی و حقوقی شبکه های اجتماعی و سانسور ساختاری، مارپیچ سکوت اجباری را رقم بزنند.
🔻حتی در ابعاد جهانی نیز رژیم منحوس صهوینستی با همین نقشه شناختی بر سر زن و بچه غزه آتش می ریخت. تا شکست خودش مقابل حماس و مقاومت را بپوشاند. از چه طریق؟ کپ کردن ذهنی. حتی در ایران عده ای غافل باور کردند که قدرت نزد اسرائیل است. چرا؟ چون بیشتر خون میریزد. خلاصه در ابعاد جهانی هم فتنه آینده نزد اوباش جهانی است.
🔻آقایان مسئولی بهوش باشید. ماجرا تنها خفت کردن و زورگیری نیست. مساله اصلی اینست که قمه کش ها اینبار برای نقشه مهمتری اجیر می شوند؛ برای ریختن خون دانشجو و زنان و هر مظلوم دیگری.... تا با امتداد آن در فضای مجازی موجب کپ کردن ذهنی و تولید و توزیع جهل شود. تا مانع نقش آفرینی آگاهی ها شوند و در نتیجه این کپ کردن ذهنی که الگوریتم های فنی شبکه اجتماعی نیز به کمک آن می آید، مانع روشنگری شوند و به خیال خام مردم را به خیابان بکشند.
همشهری
@mahdian_mohsen

3k 0 28 1 27

🔻درباره این عکس و راه پیمائی امسال

راه پیمائی تماشایی امسال چشم ها را کشید و خیره کرد. اما این مردم مگر دلار 90 هزار تومانی را ندیدند؟ گلایه از گرانی ها نداشتند؟
خیلی ها با اظهار لطف و محبت به مردم ایران نوشتند: مردم علیرغم اعتراض به وضعیت اقتصادی بازهم به خیابان آمدند و از نظام و انقلاب حمایت کردند. حرف درستی است. ذهن من هم درگیر همین حرف ها بود. اینکه مردم آنقدر بصیرت دارند و هوشیارند که میان نظام و انقلاب با عملکرد مسئولین فرق و تفاوت قائلند.
اما عکسی از یک پیرمرد اصفهانی در راه پیمائی دیدم که یک متن ساده در دست داشت و رشته افکارم را بهم ریخت. نوشته بود: "قیمت ارزاق عوض شده، رزاق که عوض نشده"
جمله پیرمرد یک تکانه عارفانه بود. پیرمرد با معرفت به امری فراتر از هوشیاری ذهنی و اندیشه ای توجه داشت.
بله مردم ما بین نظام و انقلاب با مسئولین و عملکردشان تفاوت قائلند. اصل، انقلاب است و نقص و ضعف اقتصادی فرع ماجرا. یک نظام اسلامی داریم که غیر از دولت است و صیانت از آن فراتر از کم و کسری هاست. اما پیرمرد به امری فراتر از همه اینها توجه دادند و آنهم ایمان است.
ایمان غیر از اندیشه و ذهنیات است. فراتر از خردورزی است. ایمان توجه توحیدی به دنیا است؛ فهم و درک امتداد توحید در متن زندگی است. ایمان نشاندن نظام های اندیشه ای و اعتقادی در قلب است. رسوب ایمانی در قلب، تنها زمانی میسر است که باورهای معرفتی و اندیشه ای بکار بسته شود؛ به عمل بستن و تکرار و تکرار آنها.... اینجاست که وقتی به قیمت ارزاق می رسد توجهش از رزاق برنمی گردد.
مردم ما اندیشه توحیدی انقلاب را نزدیک نیم قرن در عمل بکار بستند و امروز از میوه ایمانی آن بهره می برند. مردم ما بصیرت و هوشیاری دارند اما بالاتر از آن ایمان دارند. دقیقتر اینکه بصیرت شان نیز از سر ایمان شان است. عصر، عصر ایمان است. عصر دانائی گذشته است. هرکس داناست و علم و هوش دارد، معلوم نیست تا پایان این راه همراه باشد.
مردم غزه را ببینیم و هیچگاه این افسانه تاریخی را فراموش نکنیم. آنچه این افسانه رویایی را روی زمین محقق ساخت ایمان مردم بود.
عکس دستنوشته پیرمرد را که دیدم احساس کردم اساسا این تعبیر که مردم علیرغم گرانی دلار به راه پیمائی آمدند، کافی نیست و حق مطلب را ادا نمی کند. اساسا مقایسه ایندو کسر شان مردم است. مردم آمدند چون مومن اند. چون ایمانی اند. چون رزاق را می بینند نه ارزاق...
قدر این مردم را بدانیم و کم نگذاریم.
همشهری
@mahdian_mohsen


🔻لحن قاطع رهبرانقلاب درباره مذاکره

رهبرانقلاب درباره مخالفت با مذاکره لحن قاطعی داشتند. روشن و شفاف و صریح با یک استدلال بسیار ساده؛ دلیل مخالفت: تجربه.
اما چرا؟ این مخالفت یک منطق با اهمیت دارد؛ همان دلیلی که یکبار بخاطر آن با مذاکره همراهی کردند.
اجازه دهید به گذشته برگردیم. سالها پیش وقتی بحث مذاکره در دولت وقت مطرح شد رهبرانقلاب یک جمله تاریخی دارند. فرمودند که به مذاکره خوش بین نیستم، اما اجازه دادند تیم مذاکره کننده با منطق و مدل خودش عمل کند؛ با همان مدل دیپلماتیک و همان زبان دنیا و حتی همان خنده ها و قدم زدن ها و .... اینکه چه میزان برجام مطابق خط قرمزهای رهبری انقلاب پیش رفت مساله دیگری است. اما اصل موضوع اینست که مذاکره در سایه همراهی رهبری انقلاب پیش رفت. بااین حال ثمره اش چه شد؟ طرف مذاکره که در طول چانه زنی های دیپلماتیک هم زورگو بود و هم زیاده خواهی داشت و هم نتیجه نهائی را به نفع خودش رقم زده بود، در عمل به همان تعهد حداقلی نیز پایبند نماند و زیر توافق نامه زد و عهد شکنی کرد و از این قلدری نیز هیچ گاه پشیمان نشد.
امروز از آن ماجرا چند سالی گذشته است و حالا همراهی رهبر انقلاب به مخالف صریح و روشن تبدیل شده است. اما چرا؟
یک روز با مذاکره مخالفت کردند برای رشد جامعه و امروز مخالفت کردند برای تثبیت همان رشد عمومی.
آنروز که برخلاف پیش بینی خود به مذاکره مجوز دادند قصدشان یک تجربه تاریخی بود و امروز که با مذاکره مخالفت می کنند غرض نهائی صیانت از همان تجربه تاریخی است.
آنروز که از نظر خود عدول کردند، به افکار عمومی احترام گذاشتند و امروز که افکار عمومی با آن تجربه شکل گرفته است باز هم به احترام افکار عمومی مخالفت می کنند.
مساله دولت ها و جریان های سیاسی نیستند؛ مساله مردمند. مخالفت امروز، ادامه همراهی دیروز است و این اصلی است که دغلبازان سیاسی و مکاران غربزده و کاسبان آمریکاپرست نمی فهمند اما مردم هوشیارند.
همشهری
@mahdian_mohsen


🔻درباره فرزندان خمینی

🔻چرا محمدالضیف و حسن السنوار و دیگر مجاهدان عالم فرزندان حقیقی خمینی هستند؟ این تعبیر بیش از این یک برداشت ذوقی باشد یک حقیقت است. به واقع مجاهدان عالم فرزندان خمینی هستند. باید رابطه امام و مجاهدین عالم را توضیح داد.
🔻یک قیام داریم یک اقامه. قیام بلند شدن است و اقامه بلند کردن. رهبرانقلاب درباره اقامه نماز اینطور توضیح می دهند که اقامه نماز به معنی نماز گزاردن و نماز خواندن نیست. بلکه نماز به پا داشتن است. یکبار یک نفر برای خدا قیام می کند. یکبار برای خدا دیگران را هم به قیام دعوت می کند. امام خمینی پیش از انقلاب هم خود قیام کرد و هم دیگران را دعوت به قیام کرد.
🔻اما از اقامه بالاتر هم داریم. اینکه همواره اهل قیام بمانیم. اهل قیام ماندن فرهنگ سازی می خواهد. یعنی فرهنگ قیام را ایجاد کردن. خروجی فرهنگ سازی، جامعه سازی است و راه جامعه سازی نیز تنها و تنها نظام سازی است. اگر نظام متکی بر فرهنگ استقامت و پایداری ساخته شود، فرهنگ مقاومت حاکم و جامعه مجاهد ساخته می شود.
🔻امام بعد از انقلاب به مردم می گوید " رفیق نیمه راه نباشید." می فرماید شما انقلاب کردید. اما اینطور نیست که برویم سراغ کارمان. در رأس امور این است که ما این امر الهی را که فَاسْتَقِمْ کَما امِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ این امر الهی را ما اجرا کنیم."
امام جای دیگر با روایتی از پیامبر توضیح می دهند که این آیه رسول خدا را پیر کرد و بعد به نقل از استاد خود آیت الله شاه آبادی علت پیر شدن پیامبر با این آیه را توضیح می دهند :" این آیه در سوره های دیگر هم هست، ولی چرا رسول خدا می فرماید‏ سورۀ هود مرا پیر کرد؟ برای اینکه یک جمله اضافه می کند و آن جمله «من تاب معک»‏ است" یعنی هم رسول خدا باید استقامت کند و هم جامعه را به استقامت همراه کند. امام توضیح می دهد که چه بسا در قیامت از پیامبر درباره استقامت امتش سوال کنند.
🔻بازگردیم به ابتدای متن. از اقامه مهمتر اینست که فرهنگ مقاومت را ایجاد کنیم تا استقامت همواره زنده بماند و برای ایجاد فرهنگ مقاومت هیچ راهی نیست جز ایجاد ساختارهایی نیست که قیام کننده و مجاهد تربیت کند و این یعنی نظام سازی. یعنی حکومت اسلامی.
اینجاست که روشن می شود چرا محمدالضیف فرزند خمینی است. انقلاب ما تجلی فاستقم کماامرت و من تاب معک است. البته در ابتدای راهیم اما هرجای عالم مجاهدی قیام کرد و بر ظلم تاخت و از مظلوم دفاع کرد تربیت یافته مکتب خمینی است.
@mahdian_mohsen


🔻درباره پشیمانی کارفرما از مزدورها

🔻آمریکا کمک مالی به ضدانقلاب را سه ماه تعلیق کرد. کمکی معادل 65 میلیون دلار. در این رابطه چند نکته قابل اعتنا وجود دارد.
1⃣یکم. این عدد و خبر برای کسانی که هنوز دلبسته کدخدای خیالی هستند مفید است؛ البته امیدوارم. خیلی روشن و شفاف و بدون لکنت از بودجه حمایت علیه مردم ایران سخن می گویند. این عدد طی بیست سال به گزارش وزارت خزانه داری آمریکا 359 میلیون دلار است. این درحالی است که این تنها گوشه ناچیزی از حمایت هاست. به عنوان نمونه تنها "بنیاد ملی دموکراسی" یک موسسه غیرانتفاعی که بودجه مستقیم از کنگره آمریکا می گیرد در 5 سال گذشته بیش از 2.6 میلیون پوند به 7 گروه رسانه ای برای براندازی کشورهای مستقل اختصاص داده است.  یا تنها گروه رسانه ای USAGM  در بخش ضداایرانی اش و به اعتراف خودشان برای یک سال ماموریت رسانه ای علیه ایران 637 میلیون دلار درخواست بودجه کرده است. 
2⃣دوم. کارفرما دچار کسری جدید مالی است. این تصمیم در کنار دیگر تصمیمات فوری ترامپ برای حذف هزینه 40 میلیارد دلاری است که 200 کشور را تحت تاثیر قرار می دهد. وضعیت آمریکا انقدر اسفناک است که حاضر شده است از حمایت های حیثیتی از رژیم صهیونیستی نیز دست بکشد و اقدام علیه ایران را مسکوت بگذارد. این وضعیت امروز کشوری است که مدعی قدرت اول دنیا است و چشم خودتحقیرها را پر کرده است.
3⃣سوم. آمریکا از مزدورهای رسانه ایش راضی نیست. به تعبیر دیگر تاریخ مصرف پهلوی ها تا رجوی ها و یا نصیری ها که سال 57 رفتند ساواکی شدند، برایش گذشته است. در یک نمونه روشن سالها پیش برایان هوک نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران در نیویورک پست نوشت که رسانه صدای آمریکا در پیشبرد اهداف تبلیغاتی علیه ایران کاملا ناموفق بوده است. این درحالی است که تنها صدای آمریکا در همان سال 17 میلیون دلار بودجه حمایتی دریافت کرده بود. سال گذشته نیز شبکه سلطنتی من وتو به جهت پشیمانی کارفرما مجبور شد تعطیل کند.
اما چرا موفق نبودند؟ این رسانه ها و تروریست ها و آدم کش ها که در دشمنی با ایران کم نگذاشتند؛ پس علت خواری شان نزد کارفرما چیست؟ همه غرب یکدست و یک صدا با همه تجهیزات یک جنگ ترکیبی را برای پیشبرد جنگ رسانه ای علیه ایران به خدمت گرفتند اما باز هم موفق نشدند. چرا؟
4⃣بند چهارم و دست آخر: مقاومت مردم ایران در این حوزه با اهمیت است. گرچه دولت آمریکا گرفتار ضعف جدی اقتصادی شده است، اما اگر مزدورهای ضدایرانی موفق عمل می کردند دست حمایت خود را از  این رسانه ها برنمی داشت. ماجرا اینست که روی دیگر ناکارآمدی ضدانقلاب قدرت و مقاومت مردم ایران است. تلاش شبانه روزی ضدانقلاب اینست که مردم ایران را نسبت به هویت تاریخی و دینی و انقلاب و ملی شان پشیمان و از آینده شان ناامید کنند. اما مردم ما در تمام این سالها نشان دادند که مکر و خدعه و فریب رسانه های دشمن بر آنها بی اثر است. روی دیگر این تصمیم تصویری از قدرت ملی مردم ایران است. ملتی به غایت سیاسی و اهل تحلیل که در بزنگاه ها همواره تصمیم درست گرفتند و مقابل دسیسه های دشمن مقاومت کردند. این قدرت را نباید دست کم گرفت. این همان قدرتی است که مردم غزه نیز با مقاومت شان توانستند رژیم صهیونیستی را به زانو در آوردند و در تاریخ بی آبرو کنند. خلاصه این خبر در آستانه دهه فجر که نماد قیام و مقاومت مردمی ماست معنادار است.
همشهری
@mahdian_mohsen


🔻درباره شرمندگی رهبرانقلاب

رهبرانقلاب پس از شنیدن گلایه های یک تولیدکننده از تعلل چهار ساله مسئولین فرمودند: "من شرمنده شدم"
🔻برداشت خطائی است اگر فکر کنیم این شرمندگی صرفا از باب ادب و اخلاق است و یا خواسته اند با اغراق، احساس مسئولیت بیشتر در مسوولین ایجاد کنند. خاطرم هست سالها پیش چنین عبارتی را برای یک جوان بیکار بکار بردند و فرمودند شرمندگی من از آن جوان بیکار که دست خالی خانه می رود از خود آن جوان بیشتر است. حتی فرمودند از این غم نظام شرمنده است.
🔻اگر عمق این شرمندگی را دقیق تر کنیم، چه بسا درد و داغ آن بیشتر فهم شود و برای اصلاح وضع موجود تعصب و اهتمام بیشتری ورزیم. وقتی می گویند شرمنده شدم عین واقعیت است. به معنای حقیقی کلمه شرمنده شدند و اغراقی در آن نیست. از آنرو در دل این شرمندگی دو پیام همزمان مستتر است.
1⃣اول اینکه وقتی خطائی وجود دارد و اهمالی صورت می گیرد، این خطا صرفا به پای این مسوول و آن یکی نیست. خطای او بپای همه نظام است. لذا در ماجرای اشتغال فرمودند نظام شرمنده است. رهبرانقلاب همه اجزای نظام را شوونی از ولایت می دانند. هرچند هر بخش مختار و پاسخگوی عملکرد خودش است اما وقتی یک بخش خطا و کم کاری می کند این خطا ناخواسته به پای همه نظام نوشته می شود. اگر هر مسوولی این بخش را عمیقا درک کند آنوقت در کار و جهاد درنگ نمی کند؛ خطا و خدای نکرده فساد که بماند.
2⃣و اما دومی. او خود را مثل یک پدر مقابل خانواده شرمنده می بیند. فرمودند بلکه بیشتر از همان جوان بیکار...علت شرمندگی بیشتر نیز مسئولیت بیشتر است. بازهم اگر هر مسوولی بداند که غم و غصه مردم، به دردکشیدن نظام و امام امت منتقل می شود، برای خدمت وتلاش شبانه روزی سرازپا نمی شناسند.
🔻خلاصه اینکه شرمندگی امام جامعه را اینطور بفهمیم. اساسا پدر چنین شانی دارد. او مثل هر پدری خطای فرزند را خطای خود می داند و با درد کشیدن فرزند درد می کشد. آنهم پدری که برای دنیا و آخرت فرزند، بر او دلسوزتر است.
🔻 و اما سخن آخر؛
هر مسوولی به خود رجوع کند و ببیند در دل چنین شرمندگی مقابل کسری ها و درد مردم دارد؟ اگر ندارد نفس او مهیای برداشتن بارهای بزرگ نیست؛ خود و مردم را معطل نکند.
@mahdian_mohsen

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.