توضیح جلسات:
در این سمینار در جلسهی نخست، مباحثی در فهم و نقد صور تحلیلِ روانشناسیانگارانه مفاهیمی همچون عشق از روانپزشکی تا روانکاوی مطرح خواهد شد، اینکه چرا پدیدارشناسی و اگزیستانسیالیسم قانع به چنین تحلیلات تقلیلانگارانهای نشدند و مفهوم عشق را تقلیلناپذیر و پدیداری مستقل دیدند.
در جلسهی دوم از روانشناسی، یعنی پسیکولوژی به خود اسطورهی پسوخه و معشوقهاش اروس دختر/پسرِ آفرودیت پل خواهیم زد تا دلایل فهم اروتیکی که در اقتصاد لیبیدو در حاق روانکاوی قرار میگیرد را فهم کنیم و اینکه چرا ذات روانکاوی نهیلیستی است.
در جلسهی سوم وارد فهم خود آفرودیت خواهیم شد و دنیای پسانیچهای را بررسی خواهیم کرد. دنیایی از زیباشناسی فرمالیستی که میخواست درمان نهیلیسم باشد اما خود بخشی از آن در یک جهان نمایشی شد. دعاوی هنر و زیباشناسی در ناحقیقت و نسبیانگاری پسامدرن ضمن کدشکافی «کمربند آفرودیت» که آن را «دال مرکزی تاریخ هنر و زیباشناسی» میدانم، بررسی خواهند شد و اینکه چرا هنر نتوانست برخلاف تصور آدرنوها رهاییبخش باشد. طبعاً جلسات با تحلیلی از رمان ابله داستایوفسکی پیش خواهد رفت.
جلسهی چهارم به تاریخ حقیقت، یعنی تئا خدایبانوی حقیقت، بزرگترین دشمن هنر و زیباشناسی و مرشد فلاسفه از پارمنیدس و هراکلیتوس تا افلاطون و ارسطو و تا بوئتیوس و تا هوسرل خواهیم پرداخت که جنگ بر سر چه بود و نیچه چرا به میدان آمد و اینکه چرا حقیقت به بنبست یا بحران رسید؟!
در جلسهی پنجم دو سر خط جدال عقل و عشق 1) درون اروپا و مسئله ظهور مسیحیت و 2) در جدال ادبیات فارسی با فلسفهی یونانی دنبال خواهد شد. سرخط اگوستینی در مرد شدن حقیقت چونان مسیح و حذف زن از عشق و نیز حقیقت تا کیرکگارد و فهم مسیحی او از عشق و درک مسیحی او از ابراهیم و نقد شدیدم بر عشق مسیحی چون اصلیترین عامل سرکوب زن پی گرفته خواهد شد. و از آن سو نشان داده خواهد شد که عشق در ادبیات فارسی از رودکی تا بیدل، آفرودیتی نیست.
جلسه پنجم، نظر به هرآنچه گفته شده است خصایص عشق در زمانهی نهیلیسم در مقایسهی با عشق کلاسیک نظر به خسرو و شیرین نظامی بررسی خواهد شد. اینکه چرا عشق نهیلیستی "سلوک" ندارد.
جلسه ششم، به فهم عشقِ فراپسوخهای/اروسی، یعنی فراسوی درک روانشناختی-ناتورالیستی با کشف رمز خود تئا [=خدایبانوی حقیقت] در مقام معشوقه و کشف ماهیت هایپریون، خواهیم پرداخت. هایپریون چونان نماد "عقلِ مست" و "شیداییِ عقلانی"، چونان خودِ راه و خود سلوک، از دید من شاهکلیدِ عبور از عصر نهیلیسم خواهد بود. سلوکی که برخلاف پیشنهاد بودیستی-مسیحی برای عبور از نهیلیسم «زنزدا» و زاهدانه نیست، بلکه به عبارت نیچه «در-زن» حرکت میکند.
در این سمینار در جلسهی نخست، مباحثی در فهم و نقد صور تحلیلِ روانشناسیانگارانه مفاهیمی همچون عشق از روانپزشکی تا روانکاوی مطرح خواهد شد، اینکه چرا پدیدارشناسی و اگزیستانسیالیسم قانع به چنین تحلیلات تقلیلانگارانهای نشدند و مفهوم عشق را تقلیلناپذیر و پدیداری مستقل دیدند.
در جلسهی دوم از روانشناسی، یعنی پسیکولوژی به خود اسطورهی پسوخه و معشوقهاش اروس دختر/پسرِ آفرودیت پل خواهیم زد تا دلایل فهم اروتیکی که در اقتصاد لیبیدو در حاق روانکاوی قرار میگیرد را فهم کنیم و اینکه چرا ذات روانکاوی نهیلیستی است.
در جلسهی سوم وارد فهم خود آفرودیت خواهیم شد و دنیای پسانیچهای را بررسی خواهیم کرد. دنیایی از زیباشناسی فرمالیستی که میخواست درمان نهیلیسم باشد اما خود بخشی از آن در یک جهان نمایشی شد. دعاوی هنر و زیباشناسی در ناحقیقت و نسبیانگاری پسامدرن ضمن کدشکافی «کمربند آفرودیت» که آن را «دال مرکزی تاریخ هنر و زیباشناسی» میدانم، بررسی خواهند شد و اینکه چرا هنر نتوانست برخلاف تصور آدرنوها رهاییبخش باشد. طبعاً جلسات با تحلیلی از رمان ابله داستایوفسکی پیش خواهد رفت.
جلسهی چهارم به تاریخ حقیقت، یعنی تئا خدایبانوی حقیقت، بزرگترین دشمن هنر و زیباشناسی و مرشد فلاسفه از پارمنیدس و هراکلیتوس تا افلاطون و ارسطو و تا بوئتیوس و تا هوسرل خواهیم پرداخت که جنگ بر سر چه بود و نیچه چرا به میدان آمد و اینکه چرا حقیقت به بنبست یا بحران رسید؟!
در جلسهی پنجم دو سر خط جدال عقل و عشق 1) درون اروپا و مسئله ظهور مسیحیت و 2) در جدال ادبیات فارسی با فلسفهی یونانی دنبال خواهد شد. سرخط اگوستینی در مرد شدن حقیقت چونان مسیح و حذف زن از عشق و نیز حقیقت تا کیرکگارد و فهم مسیحی او از عشق و درک مسیحی او از ابراهیم و نقد شدیدم بر عشق مسیحی چون اصلیترین عامل سرکوب زن پی گرفته خواهد شد. و از آن سو نشان داده خواهد شد که عشق در ادبیات فارسی از رودکی تا بیدل، آفرودیتی نیست.
جلسه پنجم، نظر به هرآنچه گفته شده است خصایص عشق در زمانهی نهیلیسم در مقایسهی با عشق کلاسیک نظر به خسرو و شیرین نظامی بررسی خواهد شد. اینکه چرا عشق نهیلیستی "سلوک" ندارد.
جلسه ششم، به فهم عشقِ فراپسوخهای/اروسی، یعنی فراسوی درک روانشناختی-ناتورالیستی با کشف رمز خود تئا [=خدایبانوی حقیقت] در مقام معشوقه و کشف ماهیت هایپریون، خواهیم پرداخت. هایپریون چونان نماد "عقلِ مست" و "شیداییِ عقلانی"، چونان خودِ راه و خود سلوک، از دید من شاهکلیدِ عبور از عصر نهیلیسم خواهد بود. سلوکی که برخلاف پیشنهاد بودیستی-مسیحی برای عبور از نهیلیسم «زنزدا» و زاهدانه نیست، بلکه به عبارت نیچه «در-زن» حرکت میکند.