-چرا نمینویسی دیگه؟
+نوشتن اگر دردی از کسی درمون میکرد؛ همه نویسندهها دیوونه نبودن.
-از یه جایی به بعد نمیشه ننوشت، میشه؟ حالا چه درد باشه چه درمون.
+نه نمیشه، ننویسی رسوب میکنه ته روحت. سنگین میشی. بعدش مجبوری خودتو بکشی رو زمین. اینا هم که از همه انتظار دارن بدوان.
-واسه انتظار اونا زندگی میکنی مگه؟
+نه، واسه همینه که دیگه نمینویسم. از کشیدن بیشتر خوشم میاد.
+نوشتن اگر دردی از کسی درمون میکرد؛ همه نویسندهها دیوونه نبودن.
-از یه جایی به بعد نمیشه ننوشت، میشه؟ حالا چه درد باشه چه درمون.
+نه نمیشه، ننویسی رسوب میکنه ته روحت. سنگین میشی. بعدش مجبوری خودتو بکشی رو زمین. اینا هم که از همه انتظار دارن بدوان.
-واسه انتظار اونا زندگی میکنی مگه؟
+نه، واسه همینه که دیگه نمینویسم. از کشیدن بیشتر خوشم میاد.