به ویترین مغازهی بستهای که به آن خیره شدهای فکر میکنم و لبخند میزنم که هنوز زندهای و زندگی برایت جریان دارد. به اجناسی فکر میکنم که این شانس را دارند که نگاهشان کنی و بر رویشان مکث کنی و استرس و ذوق فکر انتخاب شدنشان را میفهمم و تمام این لحظات را بارها زیستهام.
روز سختی خواهد داشت فروشندهای که قرار است با مردی روبرو شود که میخواهد در ویترین کنار دیگر جورابها بنشیند به انتظارت؛ سخت از این جهت که جفت نیستم و یک لنگهام!
@khodinegi
روز سختی خواهد داشت فروشندهای که قرار است با مردی روبرو شود که میخواهد در ویترین کنار دیگر جورابها بنشیند به انتظارت؛ سخت از این جهت که جفت نیستم و یک لنگهام!
@khodinegi