خودزنی بهمثابه ابزار سرکوب
✍🏻 اسکندر لطفی فعال صنفی معلمان
#بخش_دوم
خودزنی در میانهی طوفان سرکوب، نه یک ضعف ساده، بلکه خنجری است که از درون بر پیکر جنبشهای صنفی فرود میآید. این خیانت آشکار، مقاومت را زمینگیر کرده و دست ماشین سرکوب را برای نابودی ساختارهای مبارزاتی باز میگذارد. در لحظاتی که رژیم با تمام ابزارهای سرکوبگرانهاش به مصاف تشکلها میرود، برخی از اعضای آن، به جای ایستادگی در برابر دشمن مشترک، اسیر اختلافات ویرانگر داخلی میشوند و راه را برای نابودی جمعی هموار میکنند.
. دشمن، هوشیارانه از هر تَرَک کوچکی برای فروپاشی یکپارچگی استفاده میکند. نفوذ عوامل امنیتی در صفوف تشکلها، اختلافات جزئی را به بحرانهای لاینحل بدل کرده و اتحاد را از درون میشکند. در چنین شرایطی، خستگی ناشی از سرکوب بیرونی با خیانت درونی درهم میآمیزد و انرژی جنبش به جای مبارزه، صرف تخریب خود میشود.
سرکوبگران میدانند که هیچ چیز خطرناکتر از یک تشکل متحد نیست؛ از این رو، با تزریق تفرقه و بیاعتمادی، همان چیزی را میسازند که برای شکست مقاومت نیاز دارند. نفوذ و ایجاد شکاف در صفوف تشکلها، تاکتیکی استراتژیک است: ایجاد کینههای دروغین، تحریک اختلافات ساختگی، و تقویت بدبینی میان اعضا. نتیجهی این جنگ روانی، نه تنها انهدام تشکل از درون، بلکه تقویت فضای یأس و انفعال در میان اعضای جنبش است.
اما مقصر تنها دشمن خارجی نیست. ضعف ذاتی در سازماندهی و مدیریت بحران، پاشنهی آشیل هر جنبشی است که خود را برای مبارزهی طولانی آماده نکرده باشد. تشکلهای فاقد ساختار شفاف و ابزارهای حل اختلاف، در برابر سرکوب شکنندهتر از آناند که بتوانند دوام آورند. نبود آموزش برای فعالیت جمعی و مقاومت در برابر فشارها، از دل هر تشکل، دشمنی بالقوه میسازد که علیه خودش میجنگد.
جنبشهایی که بهجای انسجام، در باتلاق اختلافات درونی گرفتار میشوند، تنها خود را به نابودی میسپارند. مقاومت واقعی، نیازمند وحدتی آهنین، ساختارهایی کارآمد، و آموزشهایی هدفمند است که بتواند در برابر هر نوع نفوذ و سرکوب، یک سپر نفوذناپذیر بسازد. مبارزه، عرصهی اتحاد است، نه خودزنی؛ و خیانت به این اصل، خیانت به آرمان آزادی است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی : 👇
🆔 @kashowranews
✍🏻 اسکندر لطفی فعال صنفی معلمان
#بخش_دوم
خودزنی در میانهی طوفان سرکوب، نه یک ضعف ساده، بلکه خنجری است که از درون بر پیکر جنبشهای صنفی فرود میآید. این خیانت آشکار، مقاومت را زمینگیر کرده و دست ماشین سرکوب را برای نابودی ساختارهای مبارزاتی باز میگذارد. در لحظاتی که رژیم با تمام ابزارهای سرکوبگرانهاش به مصاف تشکلها میرود، برخی از اعضای آن، به جای ایستادگی در برابر دشمن مشترک، اسیر اختلافات ویرانگر داخلی میشوند و راه را برای نابودی جمعی هموار میکنند.
این پدیده، نتیجهی سادهی ناامیدی نیست؛ بلکه از ضعفهای عمیق ساختاری و نبود استراتژیهای منسجم ریشه میگیرد
. دشمن، هوشیارانه از هر تَرَک کوچکی برای فروپاشی یکپارچگی استفاده میکند. نفوذ عوامل امنیتی در صفوف تشکلها، اختلافات جزئی را به بحرانهای لاینحل بدل کرده و اتحاد را از درون میشکند. در چنین شرایطی، خستگی ناشی از سرکوب بیرونی با خیانت درونی درهم میآمیزد و انرژی جنبش به جای مبارزه، صرف تخریب خود میشود.
سرکوبگران میدانند که هیچ چیز خطرناکتر از یک تشکل متحد نیست؛ از این رو، با تزریق تفرقه و بیاعتمادی، همان چیزی را میسازند که برای شکست مقاومت نیاز دارند. نفوذ و ایجاد شکاف در صفوف تشکلها، تاکتیکی استراتژیک است: ایجاد کینههای دروغین، تحریک اختلافات ساختگی، و تقویت بدبینی میان اعضا. نتیجهی این جنگ روانی، نه تنها انهدام تشکل از درون، بلکه تقویت فضای یأس و انفعال در میان اعضای جنبش است.
اما مقصر تنها دشمن خارجی نیست. ضعف ذاتی در سازماندهی و مدیریت بحران، پاشنهی آشیل هر جنبشی است که خود را برای مبارزهی طولانی آماده نکرده باشد. تشکلهای فاقد ساختار شفاف و ابزارهای حل اختلاف، در برابر سرکوب شکنندهتر از آناند که بتوانند دوام آورند. نبود آموزش برای فعالیت جمعی و مقاومت در برابر فشارها، از دل هر تشکل، دشمنی بالقوه میسازد که علیه خودش میجنگد.
جنبشهایی که بهجای انسجام، در باتلاق اختلافات درونی گرفتار میشوند، تنها خود را به نابودی میسپارند. مقاومت واقعی، نیازمند وحدتی آهنین، ساختارهایی کارآمد، و آموزشهایی هدفمند است که بتواند در برابر هر نوع نفوذ و سرکوب، یک سپر نفوذناپذیر بسازد. مبارزه، عرصهی اتحاد است، نه خودزنی؛ و خیانت به این اصل، خیانت به آرمان آزادی است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی : 👇
🆔 @kashowranews