برای اینکه هم شما حرص بخورید هم برای بار صدم خودم، گفتم اینو اینجا بگم. ای نماد، در راستای سازمان دهی به کسب و کارها در تجارت الکترونیک در زیر مجموعه وزارت صنعت معدن و تجارت ایجاد شد. مثل "تقریبا" تمام سازمانهای دولتی، هدف مرکز توسعه تجارت الکترونیکی که اینماد رو صادر میکنه، چیزی نیست جز پول گرفتن. چطور؟ نه مثل خیلی از کسب و کارهای بین المللی در بخش خصوصی که هدفشون اعطای استاندارد به شرکتهای خصوصی دیگست، بلکه با ممنوع کردن حق دریافت درگاه پرداخت، اون مجوز رو به کسب و کارها "میفروشه". تقریبا هر مجوزی که دولت ها، به ویژه گنگ آخوندها، به شما میدن، نه برای تامین منافع مصرف کننده، بلکه برای تامین منافع خود دولت از طریق صلب یک حق از فعال اقتصادی و باز فروختن اون حق به خودش هست. چیزی مثل سیم کارت گردشگری. اول میاد اینترنت رو که حق ماست میبنده. بعد میگه اگه اونو میخوای باید پولشو بدی. احمقانه و شیادانست؟ wait for it.
اینماد پنج سطح اعتباری داره. بی ستاره تا چهار ستاره. برای دریافت همون بی ستارش اول از همه باید ثبت شرکت کرده باشید. یعنی پول داده باشید که در یک سامانه دولتی شمارو به رسمیت بشناسن(این با برند فرق داره. اعتبار یه کسب و کار در اذهان مشتریاشه نه تو زونکنای دولت) و بتونید برای کسب و کارتون شناسنامه بگیرید. برای اینکه برای کسب و کارتون بتونید شناسنامه بگیرید باید یه ملک "تجاری" ای رو به عنوان محل کسب و کارتون معرفی کنید. علاوه بر هزینه ملک تجاری که خیلی وقتا به بیش از ده برابر یه ملک مسکونی هم میرسه، شما خیلی وقت ها نیازمند دریافت مجوز مربوط به کسب و کارتون هستید. و باز خیلی وقت ها برای دریافت مجوزها باید بیش از یک سال صبر کنید و متاهل باشید یا کارت اتاق بازرگانی رو داشته باشید (که خود این بگایی های زیاد دیگه ای داره گرفتنش) یا یه سرمایه کلانی رو گرو بذارید. در نهایت شما شرکت رو ثبت میکنید. بعد باید کد اقتصادی و کد رهگیری مالیاتی بگیرید. برای همین هم باز نیاز به ملک تجاری دارید. از طرف دیگه برای خیلی از کسب و کارها، مالیات بر فروش گرفته میشه نه مالیات بر سود. این بازی رو دولت احمدی نژاد ابداع کرد و باعث به گل نشستن بازارهای مهمی مثل آهن و طلا شد. خیلی از غولهای بازار یا ورشکست شدن یا از ایران رفتن یا بازنشسته شدن یا سکته کردن یا افتادن زندان یا دارن یواشکی(واقعا میگم یواشکی تو ملک مسکونی) کار میکنن. چون خرید و فروشی که انجام میدن باید غیر مستقیم باشه مثلا پول به حساب خواهرزاده فروشنده واریز شه.
از سوی دیگه، برای جابجایی و انتقال وجه هم شما با محدودیت های زیادی مواجهید. یا باید قید امنیت رو بزنید که خب برای مبالغ هنگفت ریسکش فوق العاده بالاست. یا باید ساتنا کنید که بیشترین حجم تراکنش تا جایی که میدونم مال بانک پاسارگاده که تا روزی نهصد میلیون تومن، یعنی چیزی حدود شونزده هزار دلار، بیشتر نیست. شاید به نظرتون خیلی عدد بالایی به نظر برسه. بیاین یه سناریو رو دربارش فکر کنیم. تصور کنید شما میخواید یه ملک مُستَغَل(ملک کلنگی قدیمی که بکوبن بسازن) یا به اشتباه رایج مستغلات ده طبقه تو سهروردی به قیمت سیصد میلیارد تومن بفروشید و باهاش ده تا ملک تجاری کوچیک تو بازار تجریش به قیمت سی میلیارد تومن بخرید. صرف نظر از رکود شدید بازار مسکن که باعث میشه گاهی بیش از سه سال منتظر خریدار / فروشنده باشید بلکه بتونید پونزده درصد زیر قیمت ملکتون رو بفروشید، رو کاغذ حساب کنید در بهترین حالت با روزی نهصد میلیون تومن چقدر باید علاف بمونید که سیصد میلیارد تومن به حساب شما بیاد و بعد اون رو به حساب ده تا فروشنده دیگه بزنید. اگه یه آنلاین شاپ با گردش مالی ماهی ده میلیون تومن هم داشته باشید احتمالا میتونید درک کنید که هر ساعتی که داره از اون فعال اقتصادی تلف میشه، چقدر براش ضرره.
برگردیم سر اینماد. بیاین فرض کنیم همه این راه هارو رفتیم و بعد از مدتی، ممکنه یه هفته ممکنه یه سال، نشان(بَج) اینماد به دست ما برسه. بسته به محصولی که میفروشی شما ممکنه به بج ها و نشان های دیگه مثل رسانه های دیجیتال هم نیاز داشته باشی که برای گرفتن اونها حتی لازمه یه سری کلاس های عقیدتی و آزمون هارو پشت سر بذاری. اینماد رو به هر بدبختی ای بود گرفتی. حالا تازه اینمادت یک ستاره ست. برای فروش اعتماد بیشتر باید تا چهار ستاره (بخوانید پیاده شدن دنگ بیشتر دولت) هم پیش برید. همینه که شما حتی به سایت های بسیار بزرگی که روزانه بالای پنج میلیارد تومن فروش دارن هم سر بزنی میبینی اینمادشون تک ستارس. چون اهمیتی نداره. اون کسب و کار اعتماد و اعتبارش رو تو ذهن مشتری هاش داره و نیازی نداره پول بیشتر به دولت بده که یه اعتبار ساختی بخره.
ادامه مطلب
✅ @karkhone
اینماد پنج سطح اعتباری داره. بی ستاره تا چهار ستاره. برای دریافت همون بی ستارش اول از همه باید ثبت شرکت کرده باشید. یعنی پول داده باشید که در یک سامانه دولتی شمارو به رسمیت بشناسن(این با برند فرق داره. اعتبار یه کسب و کار در اذهان مشتریاشه نه تو زونکنای دولت) و بتونید برای کسب و کارتون شناسنامه بگیرید. برای اینکه برای کسب و کارتون بتونید شناسنامه بگیرید باید یه ملک "تجاری" ای رو به عنوان محل کسب و کارتون معرفی کنید. علاوه بر هزینه ملک تجاری که خیلی وقتا به بیش از ده برابر یه ملک مسکونی هم میرسه، شما خیلی وقت ها نیازمند دریافت مجوز مربوط به کسب و کارتون هستید. و باز خیلی وقت ها برای دریافت مجوزها باید بیش از یک سال صبر کنید و متاهل باشید یا کارت اتاق بازرگانی رو داشته باشید (که خود این بگایی های زیاد دیگه ای داره گرفتنش) یا یه سرمایه کلانی رو گرو بذارید. در نهایت شما شرکت رو ثبت میکنید. بعد باید کد اقتصادی و کد رهگیری مالیاتی بگیرید. برای همین هم باز نیاز به ملک تجاری دارید. از طرف دیگه برای خیلی از کسب و کارها، مالیات بر فروش گرفته میشه نه مالیات بر سود. این بازی رو دولت احمدی نژاد ابداع کرد و باعث به گل نشستن بازارهای مهمی مثل آهن و طلا شد. خیلی از غولهای بازار یا ورشکست شدن یا از ایران رفتن یا بازنشسته شدن یا سکته کردن یا افتادن زندان یا دارن یواشکی(واقعا میگم یواشکی تو ملک مسکونی) کار میکنن. چون خرید و فروشی که انجام میدن باید غیر مستقیم باشه مثلا پول به حساب خواهرزاده فروشنده واریز شه.
از سوی دیگه، برای جابجایی و انتقال وجه هم شما با محدودیت های زیادی مواجهید. یا باید قید امنیت رو بزنید که خب برای مبالغ هنگفت ریسکش فوق العاده بالاست. یا باید ساتنا کنید که بیشترین حجم تراکنش تا جایی که میدونم مال بانک پاسارگاده که تا روزی نهصد میلیون تومن، یعنی چیزی حدود شونزده هزار دلار، بیشتر نیست. شاید به نظرتون خیلی عدد بالایی به نظر برسه. بیاین یه سناریو رو دربارش فکر کنیم. تصور کنید شما میخواید یه ملک مُستَغَل(ملک کلنگی قدیمی که بکوبن بسازن) یا به اشتباه رایج مستغلات ده طبقه تو سهروردی به قیمت سیصد میلیارد تومن بفروشید و باهاش ده تا ملک تجاری کوچیک تو بازار تجریش به قیمت سی میلیارد تومن بخرید. صرف نظر از رکود شدید بازار مسکن که باعث میشه گاهی بیش از سه سال منتظر خریدار / فروشنده باشید بلکه بتونید پونزده درصد زیر قیمت ملکتون رو بفروشید، رو کاغذ حساب کنید در بهترین حالت با روزی نهصد میلیون تومن چقدر باید علاف بمونید که سیصد میلیارد تومن به حساب شما بیاد و بعد اون رو به حساب ده تا فروشنده دیگه بزنید. اگه یه آنلاین شاپ با گردش مالی ماهی ده میلیون تومن هم داشته باشید احتمالا میتونید درک کنید که هر ساعتی که داره از اون فعال اقتصادی تلف میشه، چقدر براش ضرره.
برگردیم سر اینماد. بیاین فرض کنیم همه این راه هارو رفتیم و بعد از مدتی، ممکنه یه هفته ممکنه یه سال، نشان(بَج) اینماد به دست ما برسه. بسته به محصولی که میفروشی شما ممکنه به بج ها و نشان های دیگه مثل رسانه های دیجیتال هم نیاز داشته باشی که برای گرفتن اونها حتی لازمه یه سری کلاس های عقیدتی و آزمون هارو پشت سر بذاری. اینماد رو به هر بدبختی ای بود گرفتی. حالا تازه اینمادت یک ستاره ست. برای فروش اعتماد بیشتر باید تا چهار ستاره (بخوانید پیاده شدن دنگ بیشتر دولت) هم پیش برید. همینه که شما حتی به سایت های بسیار بزرگی که روزانه بالای پنج میلیارد تومن فروش دارن هم سر بزنی میبینی اینمادشون تک ستارس. چون اهمیتی نداره. اون کسب و کار اعتماد و اعتبارش رو تو ذهن مشتری هاش داره و نیازی نداره پول بیشتر به دولت بده که یه اعتبار ساختی بخره.
ادامه مطلب
✅ @karkhone