آزادسازی قیمتها نه معنای شوک اقتصادی است و نه به معنای ریاضت اقتصادی؛
با آزادسازی واقعی قیمتها، هیچ شوکی به اقتصاد کشور وارد نمیشود زیرا قیمتها متناسب با میانگین قدرت خرید متعادل میشوند نه بالاتر از آن.
مثلا اگر نرخ بنزین آزاد و شناور بشود، آنگاه قیمت نمیتواند ناگهان به فوب خلیجفارس یعنی مثلا 40هزار تومان برسد.
البته شاید بگویید تقاضای صادراتی میتواند قیمت را تا نزدیک قیمت فوب یا کشورهای همسایه بالا ببرد که میتوان در پاسخ گفت اولا بنزین ایران بخاطر کیفیتش قابلیت صادراتی چندان بالایی ندارد و قاچاق بنزین در ایران هم غالبا همان بنزین با کیفیت وارداتی است که بدون ورود به داخل ایران، مستقیما به کشورهای همسایه و حتی کشورهای دور و غیر همسایه (یک نمونه مشهورش سنگاپور) فروخته میشود و معادلش از تولید پالایشگاههای داخلی (که از طریق کماظهاری بدست میآید) برای دولت فاکتور میکنند.
بنابراین با شناورسازی قیمت، عرضه و تقاضا شفاف میشوند و موارد پولشویی و قاچاق کنار میروند. در این حالت بخاطر میزان بالای تولید و از بین رفتن تقاضای القایی، قیمت بنزین حتما کمتر از قیمت کشورهای همسایه و فوب خلیجفارس احتمالا روی محدوده 12 تا 15هزار تومان متعادل خواهد شد که هم برای تولید کننده به صرفه است و هم مصرفکننده داخلی شوک چندانی را متحمل نمیشود و هم منابع قابل توجهی برای سازمان هدفمندی و یارانه نقدی بجا خواهد گذاشت و از همه مهمتر اینکه شناور بودن قیمت، در طولانی مدت مانع از افزایش بیرویه مصرف و به هم خوردن قیمتهای نسبی خواهد شد.
(مهمترین هدف از اصلاح قیمت حاملهای انرژی نه تامین کسری بودجه و نه کاهش مصرف و نه افزایش یارانه نقدی و نه حتی افزایش جذابیت سرمایهگذاری در انرژی بلکه ایجاد تناسب در قیمتهای نسبی است.)
اما شاید شوک بزرگتر مربوط به گازوییل باشد که قیمت آن در ایران برخلاف سایر کشورهای دنیا پایینتر از بنزین است و با شناورسازی، از 600تومان به حدود 15هزار تومان برسد اما همین مقدار افزایش هم تاثیر آنچنانی بر حمل و نقل و قیمت تمام شده کالاها نخواهد داشت.
با آزادسازی واقعی قیمتها، هیچ شوکی به اقتصاد کشور وارد نمیشود زیرا قیمتها متناسب با میانگین قدرت خرید متعادل میشوند نه بالاتر از آن.
مثلا اگر نرخ بنزین آزاد و شناور بشود، آنگاه قیمت نمیتواند ناگهان به فوب خلیجفارس یعنی مثلا 40هزار تومان برسد.
البته شاید بگویید تقاضای صادراتی میتواند قیمت را تا نزدیک قیمت فوب یا کشورهای همسایه بالا ببرد که میتوان در پاسخ گفت اولا بنزین ایران بخاطر کیفیتش قابلیت صادراتی چندان بالایی ندارد و قاچاق بنزین در ایران هم غالبا همان بنزین با کیفیت وارداتی است که بدون ورود به داخل ایران، مستقیما به کشورهای همسایه و حتی کشورهای دور و غیر همسایه (یک نمونه مشهورش سنگاپور) فروخته میشود و معادلش از تولید پالایشگاههای داخلی (که از طریق کماظهاری بدست میآید) برای دولت فاکتور میکنند.
بنابراین با شناورسازی قیمت، عرضه و تقاضا شفاف میشوند و موارد پولشویی و قاچاق کنار میروند. در این حالت بخاطر میزان بالای تولید و از بین رفتن تقاضای القایی، قیمت بنزین حتما کمتر از قیمت کشورهای همسایه و فوب خلیجفارس احتمالا روی محدوده 12 تا 15هزار تومان متعادل خواهد شد که هم برای تولید کننده به صرفه است و هم مصرفکننده داخلی شوک چندانی را متحمل نمیشود و هم منابع قابل توجهی برای سازمان هدفمندی و یارانه نقدی بجا خواهد گذاشت و از همه مهمتر اینکه شناور بودن قیمت، در طولانی مدت مانع از افزایش بیرویه مصرف و به هم خوردن قیمتهای نسبی خواهد شد.
(مهمترین هدف از اصلاح قیمت حاملهای انرژی نه تامین کسری بودجه و نه کاهش مصرف و نه افزایش یارانه نقدی و نه حتی افزایش جذابیت سرمایهگذاری در انرژی بلکه ایجاد تناسب در قیمتهای نسبی است.)
اما شاید شوک بزرگتر مربوط به گازوییل باشد که قیمت آن در ایران برخلاف سایر کشورهای دنیا پایینتر از بنزین است و با شناورسازی، از 600تومان به حدود 15هزار تومان برسد اما همین مقدار افزایش هم تاثیر آنچنانی بر حمل و نقل و قیمت تمام شده کالاها نخواهد داشت.