کتاب ورز تمدنپژوه
سید فرید قاسمی
نویسنده و پژوهشگر
خواستهاید درباره بازگشت دکتر رسول جعفریان به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران بنویسم. نخست امیدوارم همانند دوره پیشین با دشواریهای عدیده روبهرو نشود. در دور یکم برگهای به عنوان حکم گرفت با برنامه اما بیبودجه راهی کتابخانه شد. حدود چهار سال (1396 تا 1400) دکتر جعفریان از اعتبار شخصیاش هزینه کرد. با تلفن، جلسههای حضوری و فراخوانهایش به هر یک از دوستانش کاری سپرد. رفقایش بیمزد و منت به یاریاش شتافتند. یکی برای برگزاری هماندیشی و نمایشگاهها یاری رسان شد. دیگری کتاب نوشت و سخنرانی کرد. کتابدارهای کتابخانه هم با اندک حقوق ساختند و ساعتهایی از وقت خود را که به خانه و خانواده اختصاص داشت، صرف فهرست نویسی و برخط پردازی منابع کردند. در دوره اول، از انتشار کتاب و نشریه تا هویتمندی موزه و مرکز اسناد، افزایش داشتهها، تحول در تالارها، اختصاص فضایی آبرومند برای روزنامهها و مجلهها و بسیاری کارهای دیگر را دکتر جعفریان به ثمر رساند. در مراسم «جستوجو گر گذشته، دغدغهمند آینده» گفتم:گرامی میداریم یاد و نام همه کتابآفرینها، کتابدارها، مدیرهای کتابخانهها و همه کتابورزهای ایرانی را.هرکسی که قلمی زد و قدمی در این راه برداشت. بسیاری دراین مسیر عُمر گذراندند اما زمانی که به مرور تاریخ کتابخانههای ایران معاصر مینشینیم دو فصل پررنگ پُر برگ و بارتر داریم که یکی متعلق است به زنده یاد ایرج افشار و دیگری زنده یاد رسول جعفریان.
آقای دکتر جعفریان در این 60 سال و 6 ماه اخیر و چند روز عُمرش تا امروز، بیش از 47 سال بیوقفه مأنوس با کتاب بوده و هست. مراد ما از کتاب این تعریف است: هر مضمونی که بر محملی ثبت و ضبط شود. با این تعریف یعنی همه نوع کتاب (خطی، چاپی و دیجیتالی).
در مجلس گرامی داشت استاد ایرج افشار گفتم که اگر پدرش موقوفهای برپا کرد، ایرج افشار به وقف بیوقفه خود پرداخت. او خود موقوفه ایرانشناسی و زبان فارسی بود. دکتر جعفریان هم بیش از چهار دهه است که به وقف خود پرداخته و موقوفه اسلام شناسی و ایرانشناسی شده است. اگر تاریخ اسلام و حجپژوهی یک رده کاری فرض شود و تاریخهای معاصر، تشیع، صفویه و اخیراً قمپژوهی را در رده دیگری بدانیم. درون رده دوم بخشهایی از ایرانشناسی را درمییابیم.
دکتر جعفریان، کارنامهای وسیع دارد. از حیث کتاب، هم پدید آورنده و هم ناشر است، هم مصحح و گردآورنده.
بنیادگذاری کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران در قم که چند ماه دیگر سی ساله میشود. گردانندگی کتابخانههای مجلس و مرکزی دانشگاه تهران که دو برگ زرین در تاریخ این دو کتابخانه را رقم زد، هیچ گاه از یادها نمیرود. حیات مطبوعاتی ایشان هم که با مجلههای قم در دهه شصت آغاز شد و به مدیریت، سردبیری و حتی بنیادگذاری شماری نشریه انجامید.
تحقیق و تدریس، کتابشناسی و مجموعه سازی، نسخهشناسی و متنپژوهی، تصحیح و احیاگری، تاریخنگاری و تألیف، ایرانگردی و جهانگردی البته توأم با نگارش سفرنامه، تأسیس گروههای تاریخ در مؤسسهها و مرکزها (پژوهشی، اطلاعرسانی و دانشگاهی)، پیوندگری کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی، همکاری با پایگاههای خبری و خبرگزاریها از بازتاب تا خبرآنلاین، تأسیس کتابخانههای اختصاصی و تخصصی درون کتابخانه مجلس، همه و همه برگهای دیگری از کارنامه دکتر جعفریان است.
ایشان با دلبستگی به نوآوریهای زمانه و دلسپردگی به فناوریهای عصر 35 سال است که با رایانه روزگار میگذراند. از وبلاگنویسی تا کانال تلگرامی، از کتاب کاغذی تا کتاب برخط، از لوح تا ذخیره جانبی و این روزها اقامت گزینی در جهان هوش مصنوعی همه را در خدمت دانشگستری میخواهد. او عُمر و سلامتی خود را در این راه صرف کرد.
چند سال پیش از این دوست ما آقای جلیسه، پژوهشگری که از قضا ناشر هم هست تلفنی گفت میخواهد ارجنامههایی منتشر کند. گفتم از دکتر جعفریان شروع کن و عنوان اصلی کتاب را بگذار: ارج درج و عنوان فرعی را نکوداشت نامه دکتر رسول جعفریان. پرسید: «چرا ارج درج؟» گفتم: درج در این جا دو معنایی است. از یک طرف معنی نگاشتن و معناهای مشابهی دارد و از طرف دیگر مخفف / سرواژه دکتر رسول جعفریان میشود درج. پسندید و امیدوارم کار ایشان هم به نشر برسد تا به همراه کتابشناسی و کارنامه مطبوعاتی دکتر جعفریان در کنار کتاب آفاق دانایی که به سعی آقای حامد زارع منتشر شد، تصویر کاملتری از حیات فکری و فرهنگی ایشان شناسانده شود. [ادامه در پست بعدی] 👇🌺
سید فرید قاسمی
نویسنده و پژوهشگر
خواستهاید درباره بازگشت دکتر رسول جعفریان به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران بنویسم. نخست امیدوارم همانند دوره پیشین با دشواریهای عدیده روبهرو نشود. در دور یکم برگهای به عنوان حکم گرفت با برنامه اما بیبودجه راهی کتابخانه شد. حدود چهار سال (1396 تا 1400) دکتر جعفریان از اعتبار شخصیاش هزینه کرد. با تلفن، جلسههای حضوری و فراخوانهایش به هر یک از دوستانش کاری سپرد. رفقایش بیمزد و منت به یاریاش شتافتند. یکی برای برگزاری هماندیشی و نمایشگاهها یاری رسان شد. دیگری کتاب نوشت و سخنرانی کرد. کتابدارهای کتابخانه هم با اندک حقوق ساختند و ساعتهایی از وقت خود را که به خانه و خانواده اختصاص داشت، صرف فهرست نویسی و برخط پردازی منابع کردند. در دوره اول، از انتشار کتاب و نشریه تا هویتمندی موزه و مرکز اسناد، افزایش داشتهها، تحول در تالارها، اختصاص فضایی آبرومند برای روزنامهها و مجلهها و بسیاری کارهای دیگر را دکتر جعفریان به ثمر رساند. در مراسم «جستوجو گر گذشته، دغدغهمند آینده» گفتم:گرامی میداریم یاد و نام همه کتابآفرینها، کتابدارها، مدیرهای کتابخانهها و همه کتابورزهای ایرانی را.هرکسی که قلمی زد و قدمی در این راه برداشت. بسیاری دراین مسیر عُمر گذراندند اما زمانی که به مرور تاریخ کتابخانههای ایران معاصر مینشینیم دو فصل پررنگ پُر برگ و بارتر داریم که یکی متعلق است به زنده یاد ایرج افشار و دیگری زنده یاد رسول جعفریان.
آقای دکتر جعفریان در این 60 سال و 6 ماه اخیر و چند روز عُمرش تا امروز، بیش از 47 سال بیوقفه مأنوس با کتاب بوده و هست. مراد ما از کتاب این تعریف است: هر مضمونی که بر محملی ثبت و ضبط شود. با این تعریف یعنی همه نوع کتاب (خطی، چاپی و دیجیتالی).
در مجلس گرامی داشت استاد ایرج افشار گفتم که اگر پدرش موقوفهای برپا کرد، ایرج افشار به وقف بیوقفه خود پرداخت. او خود موقوفه ایرانشناسی و زبان فارسی بود. دکتر جعفریان هم بیش از چهار دهه است که به وقف خود پرداخته و موقوفه اسلام شناسی و ایرانشناسی شده است. اگر تاریخ اسلام و حجپژوهی یک رده کاری فرض شود و تاریخهای معاصر، تشیع، صفویه و اخیراً قمپژوهی را در رده دیگری بدانیم. درون رده دوم بخشهایی از ایرانشناسی را درمییابیم.
دکتر جعفریان، کارنامهای وسیع دارد. از حیث کتاب، هم پدید آورنده و هم ناشر است، هم مصحح و گردآورنده.
بنیادگذاری کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران در قم که چند ماه دیگر سی ساله میشود. گردانندگی کتابخانههای مجلس و مرکزی دانشگاه تهران که دو برگ زرین در تاریخ این دو کتابخانه را رقم زد، هیچ گاه از یادها نمیرود. حیات مطبوعاتی ایشان هم که با مجلههای قم در دهه شصت آغاز شد و به مدیریت، سردبیری و حتی بنیادگذاری شماری نشریه انجامید.
تحقیق و تدریس، کتابشناسی و مجموعه سازی، نسخهشناسی و متنپژوهی، تصحیح و احیاگری، تاریخنگاری و تألیف، ایرانگردی و جهانگردی البته توأم با نگارش سفرنامه، تأسیس گروههای تاریخ در مؤسسهها و مرکزها (پژوهشی، اطلاعرسانی و دانشگاهی)، پیوندگری کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی، همکاری با پایگاههای خبری و خبرگزاریها از بازتاب تا خبرآنلاین، تأسیس کتابخانههای اختصاصی و تخصصی درون کتابخانه مجلس، همه و همه برگهای دیگری از کارنامه دکتر جعفریان است.
ایشان با دلبستگی به نوآوریهای زمانه و دلسپردگی به فناوریهای عصر 35 سال است که با رایانه روزگار میگذراند. از وبلاگنویسی تا کانال تلگرامی، از کتاب کاغذی تا کتاب برخط، از لوح تا ذخیره جانبی و این روزها اقامت گزینی در جهان هوش مصنوعی همه را در خدمت دانشگستری میخواهد. او عُمر و سلامتی خود را در این راه صرف کرد.
چند سال پیش از این دوست ما آقای جلیسه، پژوهشگری که از قضا ناشر هم هست تلفنی گفت میخواهد ارجنامههایی منتشر کند. گفتم از دکتر جعفریان شروع کن و عنوان اصلی کتاب را بگذار: ارج درج و عنوان فرعی را نکوداشت نامه دکتر رسول جعفریان. پرسید: «چرا ارج درج؟» گفتم: درج در این جا دو معنایی است. از یک طرف معنی نگاشتن و معناهای مشابهی دارد و از طرف دیگر مخفف / سرواژه دکتر رسول جعفریان میشود درج. پسندید و امیدوارم کار ایشان هم به نشر برسد تا به همراه کتابشناسی و کارنامه مطبوعاتی دکتر جعفریان در کنار کتاب آفاق دانایی که به سعی آقای حامد زارع منتشر شد، تصویر کاملتری از حیات فکری و فرهنگی ایشان شناسانده شود. [ادامه در پست بعدی] 👇🌺