سرنوشت ۸۲ درصد از شمش بلومی که در سهماهه ابتدایی سال ۱۴۰۳ از بورس کالا خربداری شده، نامعلوم است !
۱۴۰۳/۱۰/۲۱
در مجموع در سه ماهه ابتدایی سال ۱۴۰۳ مقدار ۵،۲۰۴،۴۰۰ تن انواع شمش بلوم در بورس کالا به فروش رفته و این در حالی است که از این حجم شمش فروخته شده در رینگ صنعتی و داخلی بورس کالا؛ تنها محصول تولیدی ۹۳۱،۶۹۱ تن نوردکار مجددا در بورس کالا به فروش رفته است.
یعنی تنها حدود ۱۷.۹ درصد از شمشی که در رینگ داخلی بورس کالا فروخته شده؛ محصول نهایی بازتولید شده مجددا در بورس کالا فروخته شده است !
سوال : سرنوشت حدود ۸۲ درصد از شمش بلومی که در بازار داخلی و از طریق بورس کالا فروش رفته مشخص نیست ! یعنی سرنوشت بیش از ۴،۲۷۲،۷۰۰ تن شمش بلوم فروخته شده در سه ماهه ابتدایی سال نامشخص است و محل مصرفی آن نامعلوم و گنگ است !
چرا ؟
برخی پاسخها :
- بطور مشخص حجم زیادی از محصولات نهایی در قالب میلگرد آجدار؛ تقریبا معادل با همین ۷۰ الی ۸۰ درصد شمشی که سرنوشت نامعلوم دارند؛ مجددا در رینگ داخلی بورس کالا هر هفته عرضه شده اما عرضهها عمدتا نمایشی و یه قصد فروش نبوده ! چرا ؟ چون فرمول تعیین نرخ پایه عرضه این محصولات به طور واقعی تعیین نشده و عمدتا قیمتگذاری ها بنا بر سقف قیمت غیر واقعی معاملات شمش اعتباری؛ حول کیلویی ۲ تا ۴ هزار تومان بالاتر از نرخ نقدی بازار؛ قیمتگذاری میشوند ! ظواهر نشان میدهد که بازیگران این سناریو از این نوع عرضه های ویترینی چندان بی میل نیستند چراکه اختیار فروش این محصولات بعد از چند نوبت الزام عرضه ویترینی به خودشان محول شده و عمدتا خارج از بورس کالا معامله میشوند .
- برخی معتقدند که مقادیری از شمشهای خریداری شده از رینگ داخلی با استفاده از کارتهای بازرگانی یکبار مصرف با نرخ دلار آزاد از مرزها خارج شدهاند و ارز حاصل از آن دیگر به بازار داخلی باز نگشته است
از طرفی ...
از آنجابیکه تراز حجم حدود ۷۰ الی ۸۰ درصدی هر هفته محصولات نهایی فروش نرفته نوردکاران در رینگ صنعتی داخلی بورس کالا با همین ۸۲ درصد سرنوشت نامعلوم شمش بلوم تا حدودی مطابقت دارد؛ این موضوع نشان میدهد یا ثابت میکند که عمده حجم همین شمش ۸۲ درصد فروخته شده در رینگ صنعتی داخلی بورس کالا طبیعتا در اختیار همین نوردی هایی داخلی باید باشد :
"محصول نهایی ۸۲ درصد از شمش بلوم در بورس کالا به فروش نرفته" ~===~ "هر هفته حدود ۸۰ درصد از عرضه های تکلیفی انواع میلگرد در بورس کالا بدون مشتری میماند ..."
که دلیل اصلی آن نرخگذاری بالاتر از نرخ متعارف بازار بوده است .
۱۴۰۳/۱۰/۲۱
در مجموع در سه ماهه ابتدایی سال ۱۴۰۳ مقدار ۵،۲۰۴،۴۰۰ تن انواع شمش بلوم در بورس کالا به فروش رفته و این در حالی است که از این حجم شمش فروخته شده در رینگ صنعتی و داخلی بورس کالا؛ تنها محصول تولیدی ۹۳۱،۶۹۱ تن نوردکار مجددا در بورس کالا به فروش رفته است.
یعنی تنها حدود ۱۷.۹ درصد از شمشی که در رینگ داخلی بورس کالا فروخته شده؛ محصول نهایی بازتولید شده مجددا در بورس کالا فروخته شده است !
سوال : سرنوشت حدود ۸۲ درصد از شمش بلومی که در بازار داخلی و از طریق بورس کالا فروش رفته مشخص نیست ! یعنی سرنوشت بیش از ۴،۲۷۲،۷۰۰ تن شمش بلوم فروخته شده در سه ماهه ابتدایی سال نامشخص است و محل مصرفی آن نامعلوم و گنگ است !
چرا ؟
برخی پاسخها :
- بطور مشخص حجم زیادی از محصولات نهایی در قالب میلگرد آجدار؛ تقریبا معادل با همین ۷۰ الی ۸۰ درصد شمشی که سرنوشت نامعلوم دارند؛ مجددا در رینگ داخلی بورس کالا هر هفته عرضه شده اما عرضهها عمدتا نمایشی و یه قصد فروش نبوده ! چرا ؟ چون فرمول تعیین نرخ پایه عرضه این محصولات به طور واقعی تعیین نشده و عمدتا قیمتگذاری ها بنا بر سقف قیمت غیر واقعی معاملات شمش اعتباری؛ حول کیلویی ۲ تا ۴ هزار تومان بالاتر از نرخ نقدی بازار؛ قیمتگذاری میشوند ! ظواهر نشان میدهد که بازیگران این سناریو از این نوع عرضه های ویترینی چندان بی میل نیستند چراکه اختیار فروش این محصولات بعد از چند نوبت الزام عرضه ویترینی به خودشان محول شده و عمدتا خارج از بورس کالا معامله میشوند .
- برخی معتقدند که مقادیری از شمشهای خریداری شده از رینگ داخلی با استفاده از کارتهای بازرگانی یکبار مصرف با نرخ دلار آزاد از مرزها خارج شدهاند و ارز حاصل از آن دیگر به بازار داخلی باز نگشته است
از طرفی ...
از آنجابیکه تراز حجم حدود ۷۰ الی ۸۰ درصدی هر هفته محصولات نهایی فروش نرفته نوردکاران در رینگ صنعتی داخلی بورس کالا با همین ۸۲ درصد سرنوشت نامعلوم شمش بلوم تا حدودی مطابقت دارد؛ این موضوع نشان میدهد یا ثابت میکند که عمده حجم همین شمش ۸۲ درصد فروخته شده در رینگ صنعتی داخلی بورس کالا طبیعتا در اختیار همین نوردی هایی داخلی باید باشد :
"محصول نهایی ۸۲ درصد از شمش بلوم در بورس کالا به فروش نرفته" ~===~ "هر هفته حدود ۸۰ درصد از عرضه های تکلیفی انواع میلگرد در بورس کالا بدون مشتری میماند ..."
که دلیل اصلی آن نرخگذاری بالاتر از نرخ متعارف بازار بوده است .