.
🟩
از رازگ تا معمار ...یکی از رایجترین برابر های کلمه « معمار / بنّـا » در زبان پهلوی ساسانی و #اشکانی ، واژگانی از ریشه راز rāz ( همریشه با افراز و افراشتن، توضیح کامل در پایان مقاله👇 ) بوده : مهراز، رازمرد، رازکِروگ و ... در گلنوشتههای #هخامنشی به زبان عیلامی و آرامی نیز این واژه بصورت rāza بمعنای دیوارچین، آجرچین به کار رفته است. ( تاورنیر ص ۲۸۶ ). این واژه در #پارسی دوره اسلامی نیز بصورت « رازه، رازگ، رازی، رازیگر و ... » نیز مورد استفاده بوده، اما کم کم واژه معمار جای آن را گرفته است
🔲
در متون پهلوی زرتشتی و مانوی :♦️ ud rāz ī wuzurg, wahišt ī nōg, abar āfurīdan rāy, hān panz kandār ī marg hangand ud hāmagēn kird
و معمار بزرگ، برای آفریدن بهشت نو، آن پنج خندق مرگ را انباشت و هموار کرد ... 💥توضیح : عبارت rāz ī wuzurg در متون سریانی بصورت ܒܢ ܪܒܐ و با خوانش « مِـهـراز » به کار رفته است، و درکل یعنی معمار بزرگ، رئیس معماران
♦️ čeʾōn rāzmerd, kē kāmēd āywan kirdan, ud pad xwēš dānišn az abzār ī gōnag-gōnag
مانند معماری است که بخواهد ایوان بسازد و با دانش خویش از ابزار گوناگون ... 💥 توضیح : در اینجا واژه معمار با « مرد » ترکیب شده و واژه « رازمرد » را ساخته است ، یعنی مرد ِ معمار، مرد ِ بنّا
♦️ ud rāh widarag paydāgēnēd ī dar rōzan wišāyēd be ō rāzkirrōg kē kadag dēsēd
و راه گذر پدید آورد، که در و روزن گشاید [همانند است] به معمار که خانه سازد ... 💥 توضیح : kirrōg « کِروگ » یکی از واژگان رایج در متون پهلوی است، به معنای صانع، تکنسین، پیشهور، زبردست، و kirrōgīh یعنی صنعت و تکنیک، و kirrōgbed یعنی رئیس صنعتگران، در پارسی هخامنشی نیز بصورت kṛnuvakā در کتیبه داریوش در شوش به کار رفته است
🔲
در دوره اسلامی نیز این واژه بارها به کار رفته است : راز، داوراز، رازه، رازگان، رازیگر و ...🔷 ترجمه پارسی قرآن موسوم به قدس، سده ۴ - ۵ قمری : وَٱلشَّيَٰطِينَ كُلَّ بَنَّآءࣲ وَ غَوَّاصࣲ - و از دیوان هر داورازی و بلکخوری
🔷 دیوان عسجدی، سده ۴ - ۵ قمری : به یکی تیر همی فاش کند راز حصار - ور برو کرده بود قیر به جای گل، راز
🔷 دیوان سنایی، سده ۵ - ۶ قمری : جان به دانش کن مزین تا شوی زیبا از آنک - زیب کی گیرد عمارت بی نظام دست راز
🔷 تفسیر کشف الاسرار میبدی، سده ۶ قمری : و فرمانبردار کردیم او را دیوان، از این داورازی ( بنّاء ) و گوهرجوئی ( غواص )
🔷 کتاب « مقامات ژنده پیل » از سدید الدین غزنوی، سده ۶ قمری : ... عمارت میکرد و یاران سنگ و چوب میاوردند و رازگان و درودگران کار میکردند ... شمع و مشعله درگیرید و رازگان و درودگران را حاضر کنید و بر کار کنید و چنان سازید که بانداد را ستون بر جای بنهید ... رازگان کار کردن گرفتند و درودگران منتظر چوب میبودند، تا وقت صبح را چوب در رسید
🔷 کتاب « تفسیر بصائر یمینی » سده ۶ قمری : ... هر که از ایشان رازی ( معماری، بنّائی ) کردی و غواصی دانستی، تا « رازان » بر حسب اختیار وی بناها نهادندی و کاریزها بیرون آوردندی و سنگها بریدندی و ...
🔷 ترجمه احیاء العلوم غزالی از خوارزمی، سده ۷ قمری : چه اگر بزازى و درودگرى و رازى و جولاههاى در سرايى معمور در روند، بزاز در فرش بيند ... و « راز » در ديوار و كيفيت احكام آن. / و آن چهار صناعت است : برزگرى از براى طعام، و جولاهگى از براى لباس، و رازى از براى مسكن، و سياست از براى ...
🔷 کتاب « تاریخ هرات » از سیف هروی، سده ۸ قمری : بفرمود تا رازه در باغی که برسرِ میدان بود و معروف به باغ حوض، کوشک عالی بنا افکندند.
🔷 دیوان جامی، سده ۹ قمری : در ایوان خرابات آر رو از کعبه تا بینی/ علوّ همّت بانی و حسن صنعت رازه
🔷 مطلع سعدین، سمرقندی، سده ۹ ق : امیر شیخ ابوسعید مقرر شد که به قلعه رفته تفحص نماید و خدمت امیر استاد رازهای که در قلعه کار کردهدبود همراه ساخته به مشهد رفت
✅
بررسی ریــشــه واژه rāz :این واژه از ریشه ایرانی باستان « raz » به معنای مرتب کردن، راست کردن، آراستن است. هنوز در زبان بلوچی rāzen به معنای ساختن، کاربرد دارد. / واژگان « افراشتن و افراختن » به معنای بلند کردن، بالا بردن از همین ریشه هستند. ماده مضارع این فعل « افراز » است ( در ایران باستان abi-rāza ). واژه « راست » ( در هخامنشی 𐎼𐎠𐎿𐎫 rāsta) نیز همریشه با این واژگان است. عبارت « راست کردن » به معنای ساختن و درست کردن، نیز از همینجا میآید. همه اینها از ریشه پیشا هندو اروپایی h₃reǵ هستند که واژگان مشترک زیادی از آن در زبانهای آریایی به دست آمده است
معمار و بنا برابرهای دیگری نیز در پارسی دارند ( لادگر، دژار، بنیادگر و ... ) و البته کلمات ِ در رابطه با معماری همچون : رج، رژه، تراز، ریسمان و ... شرح خود را دارند که در این نوشته نمیگنجد
🆔
@iranzamin777🆔 Admin
@f777kim.