Postlar filtri


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
‏همه چيز التيام خواهد يافت.
بدن ات بهبودي مي يابد، قلبت شفا مي گيرد،
زخم ها خوب مي شوند،ذهن ترميم مي شود و روح برميگردد.
شادماني باز خواهد گشت و دوران بد هميشگي نيست

📚 @irDastanak 📚


💠🌀⭕️✨🔷🔹
🌀
⭕️

🔷
🔹
📝#حکایت‌معرفت‌سگان_ونمک‌نشناسی‌ارباب!


✍توانگر ظالمی در مرو سگان تربیت شده ای در زنجیر داشت که هر یک به هیبت گرازی بود.او این سگ ها را برای از بین بردن مخالفان دربند کرده بود...
اگر کسی با اوامرش مخالفت می کرد مأمورانش آن شخص را جلوی سگان می انداختند و سگ ها نیز او را در چشم برهم زدنی پاره پاره می کردند...

🔹یکی از خدمتکاران وی که خیلی زیرک بود با خود اندیشید که اگر روزی آن حرامی بر من خشم گرفت و من را جلوی سگان انداخت چه کنم؟با این فکر وحشت سراپای وجودش را گرفت اما پس از مدتی به این فکر افتاد.
که این سگان را دست آموز کند لذا هر روز گوسفندی می کشت و گوشت آن را با دست خود به سگان می داد.

🔸آنقدر این کار را تکرار کرد که اگر یک روز غیبت می کرد روز بعد سگان با دیدن او به شدت دم تکان می دادند و منتظر نوازش او می شدند...
روزی آن فرد ستمگر بر او خشم گرفت و دستور داد که او را جلوی سگان بیندازند.
مأموران آن مرد را کت بسته جلوی سگان انداختند اما سگ ها که منعم خود را می شناختند دور او حلقه زدند و سرها را به روی دست ها گذاشتند و خوابیدند و تا یک شبانه روز به همین منوال گذشت...

🔹باری نره غول ستمگر از اعمال خود در حق خدمتکار ناراحت شد و گفت :
کاش او را جلوی سگها نمی انداختم من چقدر بی چشم و رو هستم او چندین سال خدمت مرا کرده بود و این دستمزدش نبود.
فردای آن روز رئیس مأموران که از پشیمانی ارباب آگاه شد به نزد وی رفت و ماجرای نخوردن سگان را بازگو کرد و گفت:

این شخص نه آدمی، فرشته است که ایزد ز کرامتش سرشته است...
او در دهن سگان نشسته، دندان سگان به مهر بسته...

🔸ارباب دنی با شتاب آمد تا آن صحنه را ببیند و سپس گریان به دست و پای آن مرد افتاد و عذر خواست و گفت:
تو چه کردی که سگان تو را نخوردند...
مرد گفت :
🔹چند سال نوکری تو را کردم این شد عاقبتم اما چند بار به این سگان خدمت کردم و به آن ها غذا دادم و آن ها مرا ندریدند...

سگ صلح کند به استخوانی...
ناکس نکند وفا به جانی


💠🌀⭕️✨🔷🔹⭕️💠🌀


🍃🕸🍃🕸🍃🕸🍃🕸🍃🕸

چروک های قشنگ و ارزشمند🌱


✍آن روزها که بوتاکس حالت چشم ها را عوض نکرده بود و عمل های جراحی گونه ها را برجسته و بینی ها را کوچک، و لب ها با ژل های موقتی پف نمی کرد،
آن روزها که ابرو، مژه، ناخن، سینه و موی مصنوعی نداشتیم؛ آدم های آرام تری بودیم
وسواس زیباتر شدن نداشتیم
خودمان بودیم
و چشم هایمان وقتی زن زیبایی می دید سرشار از  تحسین می شد نه تعجب!

✍قبل تر ها چهره ها هویت داشت و هر چهره منحصر به فرد بود ولی حالا زنان و مردان شبیه زیاد دارند در اجتماع. کاری نمی شود کرد موجی راه افتاده و خیلی ها دارند سوار این موج به خیال خود آراسته تر می شوند...

آراسته تر؟! نه‌‌‌... شاید کمی جذاب تر و بیش از آنچه فکرش را بکنند نامتعادل تر...
مخالف عمل های زیبایی نیستم اما هر جور فکر می کنم قبلتر ها انگار از خودمان راضی تر بودیم...
این روزها نسبت به ظاهر مان وسواس بیش از حد پیدا کرده ایم.

⭕️هر چه تلاش می کنیم باز در ظاهرمان یک نقطه ای هست که به نظر ناجور می آید و باید اصلاحش کنیم.
باطنمان هم که خیلی مهم نیست چون جلوی چشم نیست.

 
#پریسازابلي‌پور


📚 @irDastanak 📚


‍ 🔷🔹🔹🔹🔹🔹🔹

🌱خانه ی پدری کجاست؟خانه پدری آنجاست که هر چقدر که نروی یا دیر بروی بدون سؤال و گله گی منتظرت میمانند

✨در خانه ی پدری، تو همیشه جوان و زیبا و منحصر بفردی
خانه ی پدری امن ترین و راحت ترین جای دنیاست
درست مثل آغوششان و میدانی که بی هیچ دلیل و چشمداشتی تو را دوست دارند
نگرانت هستند برایت دعا می کنند و بهترین ارزوها را برایت دارند
حتی اگر پدر و مادرت را بارها رنجانده باشی
خانه ی پدری بهشت این دنیاست…

✨بی شک گوشه ای از بهشت است خانه پدری.
مامنی برای زدودن غم ها و خستگی ها.
رد پایی از کودکی تا بزرگسالی در گوشه گوشه اش هویداست.
مملو از بوی خاطره...
عشق...
صفا...
صمیمیت...
دلهای به هم پیوسته...

✨هیچ جا خانه ی پدری نمیشود
جایی که بوی بچگی هایت را میدهد
از درب‌ِ رنگ و رو رفته ی کهنه اش که وارد میشوی،
صدای خنده و بازی های بچگی ات را میشنوی
چشم هایت را میبندی و در خاطراتت جان میگیری

✨صدای کودکی را میشنوی که
در گوشه های حیاط و پشت درختها قایم باشک میکند،
میخندد و با خنده اش شبیه بچگی هایت ذوق میکنی
مگر میشود چنین جایی بود و شاد نبود؟
مگر میشود عطر متفاوتِ غذای مادرت را استشمام کنی
و خوشحال نباشی؟

✨اصلا مگر میشود کنار مادرت بنشینی،
چند استکان چایِ “اجباری اش” را بنوشی
و احساس خوشبختی نکنی؟
بهترین گوشه ی دنیا خانه ایست که کودکی هایت
میان گُل های باغچه اش نفس میکشد
بهترین کاخ دنیا را هم که برایت بسازند
هیچ کجا خانه ی پدری ات نخواهد شد...

📚 @irDastanak 📚


کانال رسمی آخرین خبر dan repost
⁉️اقامت بلند مدت امارات رو چطوری میشه گرفت ؟
#گلدن_ویزای_امارات


🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚‍♀️‍ مهم نیست چقدر می مانی
یک روز
یک ماه
یک سال...!
مهم کیفیت ماندن است.
بعضی ها در یک روز تمام دنیا را به تو هدیه می دهند.
گاهی بعضی ها یک عمر کنارت هستند،
اما جز درد هیچ چیز برایت ندارند،
خوره می شوند،
می افتند به جانت
و تا ته روحت را می خراشند،
اما بعضی ها ناب هستند
و به تو لحظه های ناب تری را هدیه می دهند.
این بعضی ها مهم نیست چقدر بمانند؛
هر چقدر هم که زود بروند،
یادشان، حس خوب بودنشان تا همیشه هست.
این آدمها و این لحظه ها رادیوانه وار دوست دارم.

📚 @irDastanak 📚
🌷🌷🌷


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
🔴 9% از کودکان در معرض سوءاستفاده جنسی هستند!

📊 طبق آمارهای جهانی:

۳۰٪ از موارد سوءاستفاده توسط افراد خانواده و محارم رخ میده.

۶۰٪ توسط آشنایان و نزدیکان اتفاق میفته.
فقط ۱۰٪ از این موارد توسط غریبه‌ها انجام میشه!

⚠️ پس چی مهمه؟

به عنوان والدین، نباید اعتماد کورکورانه داشته باشیم. خیلی وقتا، والدین ناآگاهانه کودک رو با افراد فامیل تنها میذارن و تصور می‌کنن چون آشناست، خطری وجود نداره! اما واقعیت تلخه.

👶 حواسمون باشه که ما مسئول سلامت روان و آینده کودک‌مون هستیم. امنیت فرزندمون رو فدای رودربایستی و سهل‌انگاری نکنیم.

📌 آگاهی، اولین قدم برای پیشگیریه. این آمار رو همیشه در ذهن داشته باشید!


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
عشق یعنی عبور از تمام لحظات،
با هم و در کنار هم…🌱♥️


📚 @irDastanak 📚




. dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
🔴توصیه ی ویژه ی عطار ایرانی برای مشکل کبد چرب رو✌🏻بار ببینید👌🏻👆🏻
⚜️حتما این دمنوش گیاهی رو امتحان کنید معجزه اس واقعا


برای دریافت اطلاعات بیشتر و سفارش این دمنوش گیاهی با 40% تخفیف روی لینک زیر بزنید 👇👇👇


https://landing.saamim.com/qiMMN
https://landing.saamim.com/qiMMN




سلامتکده dan repost
🥇به دنیای کتونیای وارداتی خوش اومدی 🫡

@sinsneakers
@sinsneakers

✔️ سین اسنیکرز واردکننده مستقیم انواع کتونی
✔️ دارای نماد اعتماد الکترونیک

🌐خرید مطمئن و امن از وبسایت رسمی 👇

www.sinsneakers.com
www.sinsneakers.com
.


نه آرامشت را به چشمی وابسته كن،
نه دستت را به گرمای دستی دلخوش...
چشمها بسته ميشوند و دست ها مشت ميشوند...
و تو می مانی و يک دنيا تنهایی...
ميليون ها درخت در جهان به طور اتفاقی توسط موش ها و سنجاب هایی كاشته شدند!
كه دانه هايی را مدفون كردند و سپس جای مخفی آن را فراموش كردند...
خوبی كن و فراموش كن...
" روزی رشد خواهد كرد"

#فروغ_فرخزاد


📚 @irDastanak 📚


🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

داستان دختری از کشور عمان

🌼🍃من دختری عُمانی هستم که در سلطنت عمان زندگی میکنم .
چهار سال قبل ، از دانشگاه آمریکایی فارغ التحصیل شدم و بخاطر موقعیت اجتماعی پدرم توقع داشتم روز بعد از فارغ التحصیلی سرکار بروم زیرا پدرم از شخصیت های معروف عمان بود و وزن و منزلت والایی داشت. اما همه ی تلاشها و پارتی بازی ها بی نتیجه ماند و کار مناسبی برایم پیدا نشد ، راستش در آن وقت کار کردن برایم اهمیت زیادی نداشت.

🌼🍃تا اینکه یک سال و نیم قبل پدرم فوت کرد احساس کردم دنیا برایم تاریک شده است نه پدر داشتم نه مادر و نه خواهر و برادر.
روزهای سیاهی را می گذراندم و هیچ کس را جز نوکرها و راننده ام نداشتم.
در یکی از روزها از روی بی حوصلگی سخنرانی را در یکی از شبکه ها می دیدم که میگفت: استغفار راه حل تمام مشکلات است.

🌼🍃شروع کردم به استغفرالله گفتن ،
بعد از یک ساعت احساس آرامش عجیبی میکردم و برای اولین بار بعد از مرگ پدرم لبخند می زدم.

🌼🍃تصمیم گرفتم هر روز 5000 بار یا بیشتر استغفرالله بگویم و هر شب سوره ی بقره را در نماز شب بخوانم ، لذتبخش ترین چیز نماز شب است از ته قلبم گریه و با خدا درد دل می کردم.

🌼🍃همچنین هر روز بعد از نماز صبح مبلغی را صدقه می دادم.
به خدا احساس میکردم قلبم از خوشحالی پرواز میکند با اینکه زندگیم مانند قبل بود و هیچ تغییری نکرده بود.

🌼🍃دقیقا بعد از یک ماه بدون هیچ واسطه ای کاری را پیدا کردم که همه خوابش را می دیدند. خدا را بسیار شکر کردم و مشغول کار شدم همچنین با دوستانی آشنا شدم که مانند خواهرم بودند.

🌼🍃و الان به شما بشارت میدهم که دو ماه بعد از شاغل شدنم جوان بسیار خوب و مومنی به خواستگاریم آمد و جواب مثبت دادم و الحمدلله روز به روز زندگیم بهتر می شود.

🌼🍃به الله قسم من موسیقی مبتذل گوش میکردم ، به تمام کشورهای دنیا سفر کرده بودم و هر چه را که دلم خواسته بود خریده بودم اما هیچوقت طعم واقعی خوشبختی را نچشیده بودم تا وقتیکه در آخر شب در مقابل خداوند به سجده افتادم و گریه کنان با او مناجات کردم.

🌼🍃به خدا اگر بسوی خدا برگردید و مرتب طلب استغفار کنید و نماز شب بخوانید تمام مشکلاتتان حل میشود فقط به خدا حسن ظن داشته باشید.

🌼🍃فقط این معادله را تطبیق دهید:

❣استغفار + قرائت سوره بقره در نماز شب + صدقه (هر چند کم باشه) + ترک گناهان = اجابت دعاهایتان.

🌼🍃شما گناهانی مثل گوش دادن به موسیقی حرام ، دست دادن با نامحرم، برداشتن ابرو ، غیبت و ... را ترک کنید خداوند چند برابر آنچه میخواهید به شما می دهد.👌

📚 @irDastanak 📚


📚#ریشه_ضرب_المثل_ها

👈قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری

روزی طلبه جوانی که در زمان شاه عباس در اصفهان درس می خواند نزد شیخ بهایی آمد و گفت: من دیگر از درس خواندن خسته شده ام و می خواهم دنبال تجارت و کار و کاسبی بروم چون درس خواندن برای آدم، آب و نان نمی شود و کسی از طلبگی به جایی نمی رسد و به جز بی پولی و حسرت، عایدی ندارد.

شیخ گفت: بسیار خب! حالا که می روی حرفی نیست. فعلا این قطعه سنگ را بگیر و به نانوایی برو چند عدد نان بیاور با هم غذایی بخوریم و بعد هر کجا می خواهی برو، من مانع کسب و کار و تجارتت نمی شوم. جوان با حیرت و تردید، سنگ را گرفت و به نانوایی رفت و سنگ را به نانوا داد تا نان بگیرد ولی نانوا او را مسخره نمود و از مغازه بیرون کرد.
پسر جوان با ناراحتی پیش شیخ بهایی برگشت و گفت: مرا مسخره کرده ای؟ نانوا نان را نداد هیچ، جلوی مردم مرا مسخره کرد و به ریش من هم خندید. شیخ گفت: اشکالی ندارد. پس به بازار علوفه فروشان برو و بگو این سنگ خیلی با ارزش است سعی کن با آن قدری علوفه و کاه و جو برای اسب هایمان بخری. او دوباره به بازار رفت تا علوفه بخرد ولی آن ها نیز چیزی به او ندادند و به او خندیدند.
جوان که دیگر خیلی ناراحت شده بود نزد شیخ آمد و ماجرا را تعریف کرد. شیخ بهایی گفت: خیلی ناراحت نباش. حالا این سنگ را بردار و به بازار صرافان و زرگران ببر و به فلان دکان برو و بگو این سنگ را گرو بردار و در ازای آن، صد سکه به من قرض بده که اکنون نیاز دارم. طلبه جوان گفت: با این سنگ، نان و علوفه ندادند، چگونه زرگران بابت آن پول می دهند؟ شیخ گفت: امتحان آن که ضرر ندارد.
طلبه جوان با این که ناراحت بود، ولی با بی میلی و به احترام شیخ به بازار صرافان و جواهرفروشان رفت و به همان دکانی که شیخ گفته بود رفت و گفت: این سنگ را در مقابل سد سکه به امانت نزد تو می سپارم. مرد زرگر نگاهی به سنگ کرد و با تعجب، نگاهی به پسر جوان انداخت و به او گفت: قدری بنشین تا پولت را حاضر کنم. سپس شاگرد خود را صدا زد و در گوش او چیزی گفت و شاگرد از مغازه بیرون رفت.

پس از مدت کمی شاگرد با دو مامور به دکان بازگشت. ماموران پسرجوان را گرفتند و می خواستند او را با خود ببرد. او با تعجب گفت: مگر من چه کرده ام؟ مرد زرگر گفت: می دانی این سنگ چیست و چقدر می ارزد؟ پسر گفت: نه، مگر چقدر می ارزد؟ زرگر گفت: ارزش این گوهر، بیش از ده هزار سکه است. راستش را بگو، تو در تمام عمر خود حتی هزار سکه را یک جا ندیده ای، چنین سنگ گران قیمتی را از کجا آورده ای؟

پسر جوان که از تعجب زبانش بند آمده بود و فکر نمی کرد سنگی که به نانوا با آن نان هم نداده بود این مقدار ارزش هم داشته باشد با من و من و لکنت زبان گفت: به خدا من دزدی نکرده ام. من با شیخ بهایی نشسته بودم که او این سنگ را به من داد تا برای وام گرفتن به این جا بیاورم. اگر باور نمی کنید با من به مدرسه بیایید تا به نزد شیخ برویم.
ماموران پسر جوان را با ناباوری گرفتند و نزد شیخ بهایی آوردند. ماموران پس از ادای احترام به شیخ بهایی، قضیه مرد جوان را به او گفتند. او ماموران را مرخص کرد و گفت: آری این مرد راست می گوید. من این سنگ قیمتی را به او داده بودم تا گرو گذاشته، برایم قدری پول نقد بگیرد.

پس از رفتن ماموران، طلبه جوان با شگفتی و خنده گفت: ای شیخ! قضیه چیست؟ امروز با این سنگ، عجب بلاهایی سر من آمده است! مگر این سنگ چیست که با آن کاه و جو ندادند ولی مرد صراف بابت آن ده هزار سکه می پردازد.
شیخ بهایی گفت: مرد جوان! این سنگ قیمتی که می بینی، گوهر شب چراغ است و این گوهر کمیاب، در شب تاریک چون چراغ می درخشد و نور می دهد. همان طور که دیدی، قدر زر را زرگر می شناسد و قدر گوهر را گوهری می داند. نانوا و قصاب، تفاوت بین سنگ و گوهر را تشخیص نمی دهند و همگان ارزش آن را نمی دانند.

وضع ما هم همین طور است. ارزش علم و عالم را انسان های عاقل و فرزانه می دانند و هر بقال و عطاری نمی داند ارزش طلب علم و گوهر دانش چقدر است و فایده آن چیست. حال خود دانی خواهی پی تجارت برو و خواهی به تحصیل علم بپرداز. پسر جوان از این که می خواست از طلب علم دست بکشد، پشیمان شد و به آموزش علم ادامه داد تا به مقام استادی بزرگ رسید.


📚 @irDastanak 📚


کانال رسمی آخرین خبر dan repost
🤖 با هوش مصنوعی بهروز، به دنیای سزار قدم بذار 🏛🇻🇦
🔴فقط کافیه وارد لینک زیر بشی و ویدئو خودت رو با هوش مصنوعی بهروز بسازی
🎁 همراه با 🎁 نقدی😍
اطلاعات بیشتر:
ویدیو خودت رو بساز


🌷🌷🌷
‏بعضی از ما هر چیزی که خوبه
هر چیزی که قشنگه
و هر چیزی که حس خوب بهمون میده رو
خراب میکنیم
فقط به این خاطر که میخواهیم همه چیز
مطابق میل و فکر و نظر و انتظار خودمون باشه
و صد افسوس که این حس مالکیت بر هر چیز
باعث میشه که خیلی چیزا رو از دست بدیم

📚 @irDastanak 📚
🌷🌷🌷


🌷🌷🌷
برا راز واقعی خوشبختی چیه؟!

توی دانشگاه هاروارد یه پژوهش به مدت۸۰ سال انجام دادن تا بلاخره بفهمن این راز چیه؟! متوجه شدن چیزی که باعث میشه یه آدم احساس خوشبختی داشته باشه هیچ چیز جز روابطی که داره نیست، از داشتن اونی که دوستش داره کنار خودش بگیر تا دوستان خوب و رابطه خوب با والدین

🌷🌷🌷


از مقایسه خود
با افرادی که " خانواده حمایتگر " دارن
دست بردارید.

📚 @irDastanak 📚


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
دوست داشتنِ شما
رنج واقعیت را کم می‌کند

👤محمد صالح‌ علا

📚 @irDastanak 📚

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.