فاطیمآهوفکرایتوسرش:) dan repost
من درحالی که غمگین بودم، دیگران رو تسلی دادم،
من درحالی که شکست خورده بودم به دیگران امید دادم،
من درحالی که نمی تونستم حتی لبخند بزنم، دیگران رو خندوندم.
اما اگر بپرسی برای خودم چیکار کردم؟ 'فاطیما' زیر خوار فکر گیر کرده بود من مثل یک دشمن فقط تماشا کردم و نتونستم خودمو نجات بدم.
من درحالی که شکست خورده بودم به دیگران امید دادم،
من درحالی که نمی تونستم حتی لبخند بزنم، دیگران رو خندوندم.
اما اگر بپرسی برای خودم چیکار کردم؟ 'فاطیما' زیر خوار فکر گیر کرده بود من مثل یک دشمن فقط تماشا کردم و نتونستم خودمو نجات بدم.