GifGlass (Thinking) dan repost
چیزی که قبلا به طور کامل توضیح دادم، کنترل احساسات و هدایت جامعه از طریق اونه. موارد بالا نمونهای از همین موضوعه. خوب دقت کنید.
مورد اول یک ویدئو از آواز خواندن بود که به طور گسترده پخش شد. مورد دوم اعتراضات شهر دهدشت بود که سانسور شد و پخش گسترده نداشت. اما موضوع فقط همین نیست. مورد اول؛ خشم جامعه رو تبدیل به آه و ناله میکنه. مورد دوم هم طوری تیتر میزنند که «بازداشت» بشه خبر اول؛ نه «شجاعت» و این یعنی همون انتقال اضطراب همیشگی. مورد اول رو به عنوان «اعتراضی» میفروشند، که حتی اعتراض هم نیست. اما روی این ویدئو به حدی مانور داده شد که به عنوان «شجاعت» و حرکتی «تأثیرگذار» خوانده شد. همزمان با پخش این ویدئو، هرجا پست گذاشته میشد با این مضمون بود: آه دیدی دلار شد ۹۰، آرزوهامون رفت. و بعد گریه و ناله. فرهنگ «ناله و غر زدن» چیزیه که سالهاست اسیر اون شدیم. در ناله کردن، منفعل بودن وجود داره. ناله کردن از تسلیم بودن میاد.
پس در مورد اول، خشم تبدیل به گریه شد. در مورد دوم، به اضطراب تبدیلش کردند. و این موضوع چیزیه که اگه یاد نگیرید، همیشه بازیچه خواهید بود.
مورد اول یک ویدئو از آواز خواندن بود که به طور گسترده پخش شد. مورد دوم اعتراضات شهر دهدشت بود که سانسور شد و پخش گسترده نداشت. اما موضوع فقط همین نیست. مورد اول؛ خشم جامعه رو تبدیل به آه و ناله میکنه. مورد دوم هم طوری تیتر میزنند که «بازداشت» بشه خبر اول؛ نه «شجاعت» و این یعنی همون انتقال اضطراب همیشگی. مورد اول رو به عنوان «اعتراضی» میفروشند، که حتی اعتراض هم نیست. اما روی این ویدئو به حدی مانور داده شد که به عنوان «شجاعت» و حرکتی «تأثیرگذار» خوانده شد. همزمان با پخش این ویدئو، هرجا پست گذاشته میشد با این مضمون بود: آه دیدی دلار شد ۹۰، آرزوهامون رفت. و بعد گریه و ناله. فرهنگ «ناله و غر زدن» چیزیه که سالهاست اسیر اون شدیم. در ناله کردن، منفعل بودن وجود داره. ناله کردن از تسلیم بودن میاد.
پس در مورد اول، خشم تبدیل به گریه شد. در مورد دوم، به اضطراب تبدیلش کردند. و این موضوع چیزیه که اگه یاد نگیرید، همیشه بازیچه خواهید بود.