آليشيا در ديدار بعدي گزارشات را با دولین در ميان مي گذارد اما باز هم متلك پراني عشاق سابق ادامه دارد
دولين: خوب مگه تو زنش نيستي؟ كليد سرداب رو ازش بگير ببين تو سرداب چه خبره.
- آليشا: من فكر نمي كنم الان وقتش باشه. يه خورده زوده.
- دولين: اه. پس ماه عسل هنوز تموم نشده. زيباييت رو دست كم نگير خانم جون. خوب ميتوني رامش كني. قبلا ها كه خوب اين كارها رو ميكردي
- آليشيا: شوخي نكن. من كه تخصص ندارم. از نظر من بطري هاي شراب همشون شبيه همديگن.
آلیسیا به دِولین میگوید کلیدِ درِ سرداب شرابخانه در دستهکلیدی که شوهرش به او داده نیست. این موضوع و ماجرای بطری شراب در شب مهمانی، باعث میشود. دولین با شنیدن این خبر راهی برای وارد شدن به خانه و رفتن به سردابه طراحی میکند. پیشنهاد میکند که سباستین یک مهمانی به افتخار تازهعروس خود ترتیب دهد و دولین هم برای دیدن زندگی زناشویی خوشبخت او دعوت شود. این صحنه آغازگر یک راهیابی به ژرفترین غار پرتعلیق است.
سرانجام به پيشنهاد دولين قرار مي شود كه شب قبل از مهماني ازدواج آليشيا و الكس- آليشيا كليد را از دسته كليد الكس بدزدد و حین مهماني به دولين برساند تا او سرداب را وارسي كند.
اليشيا با زيركي قبل از مهماني كليد را از دسته كليد الكس برمي دارد و منتظر ورود دولين مي ماند، در مهماني الكس مثل يك عقاب پير دائما آليشا را مي پايد.
يكي از معروف ترين سكانسهاي تاريخ سينما صحنه حركت دوربين فيلم بدنام از چلچراغ سقف سالن مهماني و حركت پيوسته و آرام آن به پايين است. پلان با نمایی نزدیک از کلیدی که الیشا با نگرانی در دست گرفته است و منتظر ورود دولين به مهمانی است.
هيچكاك در اين باره گفته است: مي خواستم ابتدا با نشان دادن فضاي مهماني و سرگرم بودن مهمانها و سپس حركت طولاني دوربين و زوم كردن عميق آن بر روي كليد وجود درام ديگري را در داخل درام ظاهري مهماني نشان بدهم. جايي كه درام اصلي ماجرا در جريان است همين كليد است اما ديگران سرگرم تفريحات خويش هستند و از آن خبر ندارند.
دولين هشدار مي دهد كه بايد مواظب موجودي شراب مهماني باشيم چون اگر تمام شود ممکنه الكس و پيشخدمت بخواهند از سرداب شراب بيشتري بياورند.
آنها نگران از موجودي شراب در مهماني منتظر فرصت مناسب مي مانند تا الكس متوجه غيبت آنها نشود. در انبار سردابه با کلید باز میشود و الیشا و دولین به آنجا میروند تا از راز سباستین سر درآورند. در یکی از شیشهها به جای نوشیدنی مواد رادیواکتیو است که در بمبها مورداستفاده قرار میگیرد. البته محتوا میتوانست شامل هر چیزی باشد – نقشه، رمز، الماس – زیرا نوشیدنی یک مکگافین است (نامی که هیچکاک بر روی عناصر گذاشته است که همهچیز در فیلم به آن مربوط میشوند، با این حال هویت اصلی آن اهمیتی ندارد).
اما در اين ميان الكس و پيشخدمت براي جبران كمبود شراب مهمان ها دارند به زير زمين مي آيند. آليشيا و دولين به سرعت از سرداب خارج مي شوند اما الكس آنها را مي بيند:
اليشيا: الكس ما رو ديده. اون حتما فهميده..
دولين: نه. صبر كن. زود باش منو ببوس. اون بايد فكر كنه ما براي اين كار اينجا هستيم.
اليشيا: نه. نه. ولي ....
الكس: ببخشيد كه محفل عاشقانه شما را به هم مي زنم. تو اينجايي اليشيا ؟!
اليشيا: اوه الكس. منو ببخش. دولين خيلي مست بود و به زور منو اورد اينجا. من نتونستم. الكس براي آبرو داري در مقابل مهمانها از آليشيا مي خواهد كه فعلا پيش مهمانها برود تا امشب در اين باره صحبت كنند و خودش دوباره براي بردن شراب راهي سرداب مي شود. در مقابل در سرداب او كليد سرداب را در دسته كليدش نمي بيند و ناگهان با نگاه به همانجايي كه اليشيا را با دولين ديده است همه چيز را حدس مي زند اما به روي خودش نمي آورد.
شب قبل از خواب دسته كليد را عمدا در دسترس اليشيا مي گذارد و نيمه شب با ديدن كامل شدن دسته كليدش شك او در مورد اليشيا به يقين مبدل مي شود.
وقتی به سرداب میرود، شیشهٔ شکسته و ماسههای بطری را میبیند.
نيمه شب مادرش را كه زن حيله گر و تيزهوشی است بيدار مي كند تا جريان را به او گفته و چاره جويي كند:
- الكس: مادر من با يك زن جاسوس ازدواج كرده ام.
الكس مي گويد كه او را امشب در خواب خفه ميكنم. " آليشياي لعنتي....نبايد گول اون چهره رو مي خوردم.."
سباستین از این بیمناک است که اگر دیگر جاسوسان به اشتباهش در اعتماد کردن به آلیشیا پی ببرند سرنوشت بدی در انتظار او باشد. مادرش نقشهای میکشد تا بهآرامی و بیآنکه سوءظنی برانگیخته شود از شر آلیشیا خلاص شوند تا ساير آلماني ها هم بويي از اشتباه مهلك الكس نبرند: آلیشیا رو طوري به تدريج مسموم مي كنيم كه كسي بويي نبره .... اينو بزار به عهده من. ...
🎬
Notorious 1946
Join 👉
@honar7modiran