حسنعلی‌ده


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: Telegram


حسنعلی‌ده، نام روستایی در استان گیلان از توابع بخش رودبنه شهرستان لاهیجان است.
(مُصطلح: حَسلَند‌ِء - حَسلندِای)

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Statistika
Postlar filtri


شفیعی کدکنی dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ

◾️دریغا افشار!...


◾️همهٔ ما به ایران دلبستگی داریم. امّا این دلبستگی امری‌ست ذاتِ مراتبِ تشكیک و در لحظه‌ها و فرصت‌های خاصّی خودش را نشان می‌دهد، یا جلوه می‌كند. در بقیّهٔ احوال، ما، زندگیِ روزمرّهٔ خود را داریم و به هزاران مشغلهٔ دیگر می‌اندیشیم و اگر ضرورتی پیش آید، یادی هم از میهنِ عزیز می‌كنیم. امّا ایرج افشار از آن مردانِ نادری بود كه خواب و بیداری‌اش، سفر و حَضَرش و تك‌تكِ دقایق عمرش، در هر كجای جهان كه بود، مصروف اندیشیدن به ایران و فرهنگ ایرانی می‌شد و همّت او هیچ چیز دیگری را برنمی‌تافت.


محمدرضا شفیعی کدکنی
تهران، ۲۵ فروردین ۱۳۹۰
به نقل از بخارایِ ۸۱
یادنامهٔ ایرج افشار

#ایرج_افشار
۱۶ مهر ۱۳۰۴، تهران
۱۸ اسفند ۱۳۸۹، تهران


شفیعی کدکنی dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
شاهنامه و ملیّتِ ایرانی




دریغا افشار!
بزرگا مردا که او بود.


شفیعی کدکنی dan repost
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
هنر
و خودکامگان


▪️جامعهٔ ایرانی بعد از اسلام در طول تاریخ ده–دوازده قرنی‌اش دو آسیبِ بزرگ دیده که هنوز هم در عوارض ذاتی همان آسیب‌ها گرفتار است و به این زودی هم راهِ نجاتی برای این جامعه نمی‌توان یافت؛ که درین دایره صاحبنظران حیرانند. ریا و خودکامگی دو ضربه‌ای بوده که بر پیکر اجتماع ما خورده است و ما هنوز هم زیرِ ضرباتِ دردناکِ ریا و دیکتاتوری به سر می‌بریم و از آنجا که با ریا و محیط ریازده و دیکتاتوری و محیط دیکتاتوری‌زده متولّد می‌شویم و با عوارض ریا و دیکتاتوری زندگی می‌کنیم و در سایهٔ همان می‌میریم و نسل‌های پی در پی ایرانی متولّد می‌شوند و می‌پژمرند و می‌میرند کسی کمتر متوجه زیان‌های ریا و دیکتاتوری می‌شود و آنها که می‌شوند یا به زبان هنر اعتراض خود را بیان می‌کنند و یا به زبان سیاست.
آنها که به زبان سیاست معترض‌اند، قربانیِ صراحت لهجهٔ خود می‌شوند، مثل فرّخی یزدی یا احمد کسروی. ولی آنها که زبان هنر را ابزار بیان اعتراض خود بر دیکتاتوری و ریا قرار دهند کمتر به سرنوشتِ این گونه معترضان گرفتار خواهند شد، اگرچه درین وادی هم «کس را نداده‌اند براتِ مسلّمی».
شغرِ مغانهٔ فارسی، صورتِ هنریِ اعتراض مردم ایران است به این دو بلیهٔ اجتماعی.

همهٔ خودکامگان تاریخ مغلوب هنر بوده‌اند، چه دانسته باشند و چه ندانسته باشند. لشکری که حافظ با هنر خویش علیه خودکامگی و ریاکاری برانگیخته است از لحظهٔ انتشار نخستین شعرهایش تا همین لحظه که ما خوانندگانِ دیوان او هستیم، تا هر لحظه‌ای که انسانی در رویِ کره زمین یا یکی از کُراتِ دیگر زندگی کند و سعادت فهم سخنِ خواجهٔ شیراز را داشته باشد، یعنی زبان فارسی بداند، این لشکر همچنان تیغِ آخته و چیره بر استبداد و ریا، بی‌هیچ خستگی در کار خویش است:
از کران تا به کران لشکر ظلم است ولی
از ازل تا به ابد فرصت درویشان است

محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی، جلد اول، صص ۵۰–۴۸


شفیعی کدکنی dan repost
1741232414586.jpg
626.4Kb
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
▪️و گفت:
پناه می‌گیرم به خدای از زاهدی
که فاسد گردد معدهٔ او
از بسیار خوردنِ طعام‌های لونالونِ توانگران.

ذکر یحیی معاذ رازی رَحمةُ اللّه عَلیه
تذکرة‌الاولیاء عطّار نیشابوری
به مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی
#حکایت_خوانی


کانال هُنرواره | Art dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
اجرای ترانه‌ی "کوچ بنفشه‌ها" سروده‌ی استاد "محمدرضا_شفیعی‌کدکنی" توسط "فرهاد_مهراد" در کنسرتِ شهر کُلن در آلمان سال 1995

@Honarrvareh


کانال هُنرواره | Art dan repost
در روزهای آخرِ اسفند،
کوچِ بنفشه‌های مهاجر زیباست...
در نیم‌روزِ روشنِ اسفند
وقتی بنفشه‌ها را از سایه‌های سرد
در اطلسِ شمیمِ بهاران
با خاک و ریشه،
میهنِ سَیارشان،
در جعبه‌های کوچکِ چوبی
در گوشه‌ی خیابان می‌آورند
جوی هزار زمزمه در من می‌جوشد...
ای کاش...
ای کاش آدمی وطنش را،
مثلِ بنفشه‌ها در جعبه‌های خاک
یک روز می‌توانست
همراهِ خویشتن ببرد هر کجا که خواست
در روشنای باران،
در آفتابِ پاک...

استاد "محمدرضا_شفیعی‌کدکنی"
"کوچ بنفشه‌ها"
دفتر شعر "از زبان برگ"
اسفند ماه 1345
@Honarrvareh


"کوچ بنفشه‌ها"
خواننده: "فرهاد_مهراد"
ترانه‌سرا: "محمدرضا_شفیعی‌کدکنی"
آلبوم: "خواب در بیداری"
سال انتشار: 1372
@Honarrvareh


📚 فرهنگ dan repost
🌹۲۵ اسفند، زادروز اختر ِ چرخ ِ ادب، پروین اعتصامی، گرامی باد!

درخت ِ جور و ستم، هيچ برگ‌ و بار نداشت
اگر که دست ِ مجازات، می‌زدش تبری


#پروین_اعتصامی

📚@FarhangDoostan


📚 فرهنگ dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
۲۵ اسفند، سال‌روز درگذشت سیروس طاهباز

🌹یادش گرامی!

بازگشت سیروس طاهباز به یوش پس از چهل سال و دریغش به‌خاطر از بین‌رفتن جای پای نیما یوشیج در این روستای مازندران که زادگاه پدر شعر نو فارسی است.

بی‌تردید طاهباز حق بزرگی بر گردن ادبیات معاصر و نیماپژوهی دارد، زیرا علاوه بر کتاب مونوگرافی یوش، بخش اعظمی از آثار به یادگار مانده از نیما به همت او تنظیم و تدوین شده است که به‌حق کاری بوده کارستان و شاید اگر او نبود هنوز هم این آثار مجال چاپ و انتشار نمی‌یافت.

حکایت دل‌بستگی طاهباز به نیما به‌راستی از آن حکایت‌های شگفت و شورانگیز ِ شمس و مولانایی ست که در روزگار ما کم‌تر از این اتفاق‌ها می‌افتد و چه خوب است که پس از درگذشت هریک از بزرگان ادب و فرهنگ این دیار کسی پیدا شود که دل‌سوزانه بار سنگین تنظیم آثار این عزیزان را به دوش کشد و جامعه را از بخت استفاده‌ی از این یادگارهای گران‌بها بهره‌مند سازد.

کامران شرفشاهی

شرح ویديو: سال ۱۳۷۲
سیروس طاهباز در کنار خانه‌ی نیما، جایی که بنا به وصیتش سرانجام در آن‌جا و در کنار نیما به خاک سپرده شد.

#سیروس_طاهباز

📚@FarhangDoostan


📚 فرهنگ dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
📽 در احوال ِ این نیمه‌ی روشن

بر اساس مصاحبه‌های فرج سرکوهی با #هوشنگ_گلشیری در فاصله‌ی سال‌های ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۵ با فیلم‌برداری کاوه گلستان

📚@FarhangDoostan


فرهنگستان زبان و ادب فارسی dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
بیست و چهارم اسفند، زادروز غلامحسین صدری‌افشار (۱۳۱۳-۱۳۹۷)
@theapll




کانال گیله زاکان?? dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
فیلم سینمایی عزیز به زبان گیلکی و زیرنویس فارسی از جمله فیلم های غیر کمدی است که این روزها مورد توجه عموم قرار گرفته است. موضوع این فیلم بیماری آلزایمر و چگونگی برخورد اعضای خانواده با آن است.

💟 " گیله زاکان " ↙️
@GILEZAKAN 👈


Anarchonomy dan repost
رو هر کدوم از تانک‌های آبرامز یه اسم میذارن.
این بهترین‌شون بود.


انتشارات اساطیر dan repost
آسیا
اثر: ایوان تورگنف
ترجمه: عبدالحسین نوشین
رقعی شومیز، ۱۰۴ صفحه
چاپ دوم: ۱۴۰۳
قیمت: ۱۱۰،۰۰۰ تومان

ایوان تورگنف (۱۸۱۸-۱۸۸۳) یکی از مشهورترین نویسندگان ادبیات جهانی سدهٔ گذشته به شمار می‌رود.
تورگنف در سال‌های ۱۸۶۰ تا ۱۸۷۰، که سنین بین ۴۰ تا ۵۰ را می‌گذراند، از روشنفکران آزادیخواه روس بود، اما جوانان انقلابی این سرزمین او را وابسته به خود نمی‌دانستند. تورگنف هرگز و از تمام وجود، همفکر تجددخواهان و آن کسانی که خود را رادیکال می‌شمردند، نشد. اما دریغی نداشت از اینکه افکار مثبت و آرمان‌های سودمند این زنان و مردان روشنفکر را در آثار خود منعکس کند. مشتاق بود از آنان صحبت کند، اما نه صرفاً بازگوکنندهٔ تمایلات انقلابی آنان باشد. داستان آسیا که در همین دوران نوشته شده دلیل بارزی است بر اینکه تورگنف از عالم جوانی خوشش می‌آمد و به دنیای آنان عشق می‌ورزید، اما دربست در اختیار افکار سیاسی آنان نبود.
عشقی که تورگنف در آثارش توصیف می‌کند تنها هدیه مقدس سرنوشت نیست، بلکه آزمایش احساس و عاطفهٔ انسانی است و آدمی را به سوی مهمترین هدف زندگی که هر بشری انسان حقیقی باشد، می‌کشاند.

@AsatirPub


مجله ادبی هنری كُنتا dan repost
بسته نگه می‌دارم به بعد این
این غصه‌ی قدیمی‌ی همیشه تازه را
دیگر
دیگر
میان دو گل دوام آوردن و نمردن
میان دو رود دوام تماشا را باب کردن
بگو بگویید که آفرین دارد
پس چه فکر کرده می‌کنید
به مثل تنهایی در شبی غلیط
به بخت پسری بی‌مادر
به وقت شکار
به جنگلی برف گرفته و
نه این طور هم
که آن که نترسد
ترس را نمی‌شناسد شاید
چون تنها به خواب است که ترکه‌ها
تبدیل به پوست مار می‌گردد شاید
یا که ممکن باشد بشود
و من
که از شکل لباس خود نیست که راه باغ را بجویم
یا که حد راز کوهسار آتش‌ها که در روایت‌ها
در من که درد
جان گرفته از شدت طول عمرش و
عشق که بیاید فقط تنها و
عشق
که دیگران را تبدیل به خصم مضحکی کند
على‌الخصوص
آن را که
این را که یا
هر که را که نمی‌تواند از بینایی‌اش
چون جوانمردان
لذت بیافریند


#هرمز_علی_پور


@kontamagz


مجله ادبی هنری كُنتا dan repost
بهار
به هزار و یک دلیل
قلم به قلم
درخت را با شعر و شکوفه می‌پوشاند
باکی ندارد
از باد
که با جیب پر از سنگ
در راه است


#رضا_عابد

@kontamagz


مجله ادبی هنری كُنتا dan repost
شجره‌نامه خانوادگی


پدرم وقتی سازش را شکستند
و میخانه زیر چارسو را بستند
پدر بزرگم
زنش را در چاه انداخت
انفیه‌دانش را برداشت
و جلای وطن کرد



وقتی دهانش را دوختند
و شعرهایش را به پیله‌وران فروختند
ا
همسرش را سه طلاقه کرد
طوطی‌اش را برداشت
و به زنگبار رفت.



وقتی صدای مسلسل‌ها برخاست
و زخم تازیانه برگرده‌ام نشست
چمدانم را بستم
و به سرزمینی دور کوچیدم
دندان‌های گراز را می‌کشیدم
–که زبانش را هرگز نمی‌فهمیدم–
جسدم را به قطب شمال خواهد برد
و فردا پرسه‌ام
با حضور پنگوئن‌ها برگزار خواهد شد.


#تورج_رهنما

شاعر، مترجم‌و پژوهشگر زبان و ادبیات آلمانی
تولد: ۴ فروردین۱۳۱۶
صعود: ۲۱ اسفند۱۴۰۳


@kontamagz


📚 فرهنگ dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
📽 استاد ابوالقاسم انجوی شیرازی

اندر حکایت نوروز (بخش ۱)

#انجوی_شیراری

📚@FarhangDoostan


📚 فرهنگ dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
🎧 فرهاد

کودکانه (بوی عیدی...)

📚@FarhangDoostan

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.