بسیاری از افراد با هوش و زیرک در طول تاریخ به خاطر قلّت بصیرت زمین خورده و به ورطه گمراهی فرو افتاده اند چراکه بصیرت محصول زیرکی و هوش زیاد نیست بلکه این تقوا و ذکر خداست که انسان در پرتو آن از ناحیه پروردگار صاحب بصیرت می شود.
گروه دیگری از آیات در مقابل دسته قبل، کسالت و دوری از ذکر خدا را از نشانه های منافقین بر می شمرد. مثلاً در سوره نساء می فرماید: «إِنَّ الْمُنافِقِينَ يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى يُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلِيلاً». منافقان مى خواهند خدا را فريب دهند در حالى كه او آن ها را فريب مى دهد و هنگامى كه به نماز برمى خيزند، با كسالت برمى خيزند و در برابر مردم ريا مى كنند و خدا را جز اندكى ياد نمى نمايند.[٤٤]
طائفه دیگری از آیات قرآن به بیان آثار سوء پرهیز از ذکر می پردازد، می فرماید: «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ». و هر كس از ياد خدا روى گردان شود شيطان را به سراغ او مي فرستيم، پس همواره قرين اوست.[٤٥] و در سوره جن فرموده است: «... وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً». و هر كس از ياد پروردگارش روى گرداند، او را به عذاب شديد و فزاينده اى گرفتار مى سازد.[٤٦] در جای دیگر می فرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى». و هر كس از ياد من روى گردان شود، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت و روز قيامت، او را نابينا محشور مى كنيم.[٤٧] در حدیثی قدسی خدای متعال خطاب به موسی فرمود: «يَا مُوسَى ع لَا تَفْرَحْ بِكَثْرَةِ الْمَالِ وَ لَا تَدَعْ ذِكْرِي عَلَى كُلِّ حَالٍ فَإِنَّ كَثْرَةَ الْمَالِ تُنْسِي الذُّنُوبَ وَ إِنَّ تَرْكَ ذِكْرِي يُقْسِي الْقُلُوبَ». ای موسی به سبب زیاد شدن مال خوشحال نشو و ذکر مرا در هر حالی رها نکن زیرا کثرت مال باعث فراموش کردن گناهان می شود و ترک نمودن ذکرم موجب قساوت قلب ها می گردد.[٤٨] ریشه این کلام را در قرآن مشاهده می کنیم آن جا که فرمود: «... فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ». واى بر آنان كه قلب هايى سخت در برابر ذكر خدا دارند! آن ها در گمراهى آشكارى هستند.[٤٩] و آیات دیگر که این مختصر مجالی برای ذکر آن ها ندارد. طبق همین چند آیه ای که ذکر شد می توان این چند مورد را به طور خلاصه به عنوان آثار سوءِ ترکِ ذکرِ خدا نام برد: ١- قرین و همراه شدن شیطان با تارک ذکر ٢- ابتلاء به عذاب شدید و فزاینده ٣- زندگانی سخت و در مضیقه ٤- کور محشور شدن در قیامت ٥- قساوت قلب.
با دقّت در آیاتی که بیان گردید روشن می شود که تا بنده اشتغال به ذکر و یاد حضرت حق داشته باشد، برای ظلالت و گمراهی او از شیاطین انس و جنّ کاری بر نمی آید، پس تمام تلاش ابلیس بر آن است تا فرزندان آدم را نسبت به ذکر و یاد خدا دچار غفلت و نسیان کند و گاهی یک لحظه غفلت کافی است تا مقدّمه ای برای شقاوت و گمراهی ابدی انسان شود. لذا دسته دیگری از آیات قرآن کریم از دسیسه های شیطان برای جدایی انسان از یاد خدا سخن می گوید. پروردگار متعال می فرماید: «إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ». شيطان مى خواهد به وسيله شراب و قمار، در ميان شما عداوت و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد. آيا (با اين همه زيان و فساد، و با اين نهى أكيد) خوددارى خواهيد كرد؟![٥٠] در سوره مجادله می فرماید: «اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ». شيطان بر آنان مسلّط شده و ياد خدا را از خاطر آن ها برده آنان حزب شيطانند! بدانيد حزب شيطان زيانكارانند.[٥١] در آیه شریفه نکته مهمّی بیان گردیده، خدای متعال نتیجه تسلّط شیطان بر انسان را فراموشی یاد خدا بیان می دارد، یعنی بزرگ ترین موفّقیّت شیطان پس از تلاش های فراوان و تسلّطش بر انسان برای گمراهی او، همین فراموشی ذکر خداست و این جای تعجّب نیست چراکه جائی که ظلمت باشد خبری از نور نیست.
ذکر در روایات ائمّه هُدی علیهم السّلام
دامنه روایاتی که از لسان معصومین علیهم السّلام به مبحث ذکر و یاد خدا می پردازد بسیار گسترده است و همین امر نشانگر اهمّیّت موضوع ذکر است. به طور کلّی برخی از روایات به برّرسی فضیلت و اهمّیّت ذکر می پردازند و گروهی دیگر ثمرات آن را بیان می کنند. روایات فراوانی در اذکار مشترک و مخصوص داریم که در کتب معتبر در جای خود از آن ها بحث نموده اند.
گروه دیگری از آیات در مقابل دسته قبل، کسالت و دوری از ذکر خدا را از نشانه های منافقین بر می شمرد. مثلاً در سوره نساء می فرماید: «إِنَّ الْمُنافِقِينَ يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى يُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلِيلاً». منافقان مى خواهند خدا را فريب دهند در حالى كه او آن ها را فريب مى دهد و هنگامى كه به نماز برمى خيزند، با كسالت برمى خيزند و در برابر مردم ريا مى كنند و خدا را جز اندكى ياد نمى نمايند.[٤٤]
طائفه دیگری از آیات قرآن به بیان آثار سوء پرهیز از ذکر می پردازد، می فرماید: «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ». و هر كس از ياد خدا روى گردان شود شيطان را به سراغ او مي فرستيم، پس همواره قرين اوست.[٤٥] و در سوره جن فرموده است: «... وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً». و هر كس از ياد پروردگارش روى گرداند، او را به عذاب شديد و فزاينده اى گرفتار مى سازد.[٤٦] در جای دیگر می فرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى». و هر كس از ياد من روى گردان شود، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت و روز قيامت، او را نابينا محشور مى كنيم.[٤٧] در حدیثی قدسی خدای متعال خطاب به موسی فرمود: «يَا مُوسَى ع لَا تَفْرَحْ بِكَثْرَةِ الْمَالِ وَ لَا تَدَعْ ذِكْرِي عَلَى كُلِّ حَالٍ فَإِنَّ كَثْرَةَ الْمَالِ تُنْسِي الذُّنُوبَ وَ إِنَّ تَرْكَ ذِكْرِي يُقْسِي الْقُلُوبَ». ای موسی به سبب زیاد شدن مال خوشحال نشو و ذکر مرا در هر حالی رها نکن زیرا کثرت مال باعث فراموش کردن گناهان می شود و ترک نمودن ذکرم موجب قساوت قلب ها می گردد.[٤٨] ریشه این کلام را در قرآن مشاهده می کنیم آن جا که فرمود: «... فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ». واى بر آنان كه قلب هايى سخت در برابر ذكر خدا دارند! آن ها در گمراهى آشكارى هستند.[٤٩] و آیات دیگر که این مختصر مجالی برای ذکر آن ها ندارد. طبق همین چند آیه ای که ذکر شد می توان این چند مورد را به طور خلاصه به عنوان آثار سوءِ ترکِ ذکرِ خدا نام برد: ١- قرین و همراه شدن شیطان با تارک ذکر ٢- ابتلاء به عذاب شدید و فزاینده ٣- زندگانی سخت و در مضیقه ٤- کور محشور شدن در قیامت ٥- قساوت قلب.
با دقّت در آیاتی که بیان گردید روشن می شود که تا بنده اشتغال به ذکر و یاد حضرت حق داشته باشد، برای ظلالت و گمراهی او از شیاطین انس و جنّ کاری بر نمی آید، پس تمام تلاش ابلیس بر آن است تا فرزندان آدم را نسبت به ذکر و یاد خدا دچار غفلت و نسیان کند و گاهی یک لحظه غفلت کافی است تا مقدّمه ای برای شقاوت و گمراهی ابدی انسان شود. لذا دسته دیگری از آیات قرآن کریم از دسیسه های شیطان برای جدایی انسان از یاد خدا سخن می گوید. پروردگار متعال می فرماید: «إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ». شيطان مى خواهد به وسيله شراب و قمار، در ميان شما عداوت و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد. آيا (با اين همه زيان و فساد، و با اين نهى أكيد) خوددارى خواهيد كرد؟![٥٠] در سوره مجادله می فرماید: «اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ». شيطان بر آنان مسلّط شده و ياد خدا را از خاطر آن ها برده آنان حزب شيطانند! بدانيد حزب شيطان زيانكارانند.[٥١] در آیه شریفه نکته مهمّی بیان گردیده، خدای متعال نتیجه تسلّط شیطان بر انسان را فراموشی یاد خدا بیان می دارد، یعنی بزرگ ترین موفّقیّت شیطان پس از تلاش های فراوان و تسلّطش بر انسان برای گمراهی او، همین فراموشی ذکر خداست و این جای تعجّب نیست چراکه جائی که ظلمت باشد خبری از نور نیست.
ذکر در روایات ائمّه هُدی علیهم السّلام
دامنه روایاتی که از لسان معصومین علیهم السّلام به مبحث ذکر و یاد خدا می پردازد بسیار گسترده است و همین امر نشانگر اهمّیّت موضوع ذکر است. به طور کلّی برخی از روایات به برّرسی فضیلت و اهمّیّت ذکر می پردازند و گروهی دیگر ثمرات آن را بیان می کنند. روایات فراوانی در اذکار مشترک و مخصوص داریم که در کتب معتبر در جای خود از آن ها بحث نموده اند.