انتقاد احسان هوشمند به سخنان استاندار آذربایجان شرقی:
حرفهای بیپایه درباره مسائل حساس قومی زبانی را متوقف کنید
🔹احسان هوشمند، ایرانشناس و پژوهشگر حوزۀ اقوام در واکنش به سخنان اخیر بهرام سرمست، استاندار آذربایجان شرقی دربارۀ پیوند مذهبی نه زبانی این منطقه با ایران، خواستار آموزشِ تاریخِ ایران و وطندوستی مبتنی بر دانش به دولتمردان شد.
احسان هوشمند به انصاف نیوز گفت: آقای سرمست، استاندار آذربایجان شرقی در یک سخنرانی گفته است آذربایجان نه به اعتبار زبان که به اعتبار مذهب با ایران پیوند پیدا کرده است. این سخنان آقای استاندار در "خوشبینانهترین" حالت نشان از کمتوجهی، کمبود اطلاعات و دانش و بیاعتنایی ایشان نسبت به ریشههای تاریخی مناسبات اجتماعی و تمدنی شهروندان ایران است.
🔹ایشان تمام هویتِ تاریخی اهالی آذربایجان از جمله سنتهای ریشهدار هویتی چون نوروز و سنتهای همراه نوروز و دیگر عناصر همراه نوروز و نیز دگردیسیهای زبانی این منطقه را نادیده گرفته و حتی وجوه معماری مشترک ایرانیان را نیز به فراموشی سپرده است و چنین بیمحابا سخنان ضدِّ تاریخی بر زبان راندهاند.
احسان هوشمند پس از طرح این پرسش که «آیا سنت نفوذ شاهنامه و شاهنامهخوانی در آذربایجان پدیدۀ جدیدی است؟» افزود: آقای استاندار در همین گزاره خطاهای چنان بزرگی دارند که از یک دانشآموز دبیرستانی هم انتظار اینهمه خطا در جملهای چندکلمهای نمیرود.
🔹او گفت: اگر بخواهیم بنیادهای هویتی ایران را تنها بر اساس مذهب تشیع تحلیل کنیم، اساساً بخش بزرگی از تاریخ ایران را نمیتوانیم تحلیل کنیم و باید بگوییم ایران از وقتی که شیعه در آن گسترش یافت در صحنۀ تاریخ ظاهر شده است! مگر آقای استاندار متوجه نیستند که مذهب شیعه کمتر از ۵۰۰ سال است که در تمام ایران گسترش پیدا کرده. مذهب شیعه در برخی مناطق کشور، تاریخ به مراتب کمتری دارد و تنها از دورۀ شاه اسماعیل صفوی است که مناطق مهمی از آذربایجان و سپس باقی مناطق ایران به این مذهب گرایش یافت.
این کارشناس افزود: آیا استاندار آذربایجان شرقی اعتقاد و باور دارد که پیش از گرایشِ مردم آذربایجان به تشیع، این منطقه جزئی از ایران نبوده و با بقیۀ کشور، پیوندهای فرهنگی و اجتماعی و مذهبی عمیق و سترگی نداشته است.
🔹احسان هوشمند به نقل یک روایت تاریخی معتبر پرداخت و گفت: این روایت در چند منبع مهمِ تاریخی تکرار شده که عمر بن خطاب، خلیفۀ دوم در ماجرای فتح ایران با هرمزان، که پیش از آن در خوزستان، قدرت را در دست داشت و به سپاه اسلام پیوسته و به مدینه رفته بود، مشورت کرده است. عمر پس از شکست سپاه ایران در نهاوند، برای ادامۀ مسیر در امپراتوری ایران، هرمزان را خطاب قرار میدهد و از او میپرسد «رای تو چیست؟ از فارس آغاز کنم یا اصفهان یا آذربایجان؟» جواب هرمزان بسیار جالب است و من فکر میکنم اگر استاندار آذربایجان شرقی این روایت را شنیده بودند، چنین حرف بیپایه، سخیف و ضدِّ انسجام و اتحاد ملّی و بیاعتنا به هزاران سال درهمتنیدگی ملت بزرگ و تاریخی ایران را بر زبان نمیآوردند. هرمزان میگوید: «فارس و آذربایجان، دو بال است و اصفهان سر. اگر یکی از این دو بال را قطع کنی، بال دیگر بر جای باشد. اما اگر سر را قطع کنی، هر دو بال بیفتد. پس، از سر آغاز کن.»
🔹او ادامه داد: این نکته مهمی است که بیش از ۱۳۰۰ سال پیش، هرمزان مانند هر ایرانی دیگری میدانسته که آذربایجان و اصفهان و فارس، بخشی از اندامِ تنومندِ ایران بزرگ هستند. یعنی پیوندهای جایجای ایران ارگانیک است. آن زمان نه از شیعه که از اسلام هم در خاک ایران خبری نبود اما آذربایجان مانند اصفهان و مانند فارس، بخشی از این خاک و تمدن محسوب میشد.
این کارشناس افزود: حتی شخصی چون سیدجعفر پیشهوری که در اواخر عمر توسط روسها به بازی گرفته شد و فریب خورد نیز همین استدلال را دارد و میگوید نسبت ایران با آذربایجان مانند دست و بدن است. بدن یعنی ایران بدون دست هم زنده میماند اما دست بدون بدن، حیاتی نخواهد داشت.
🔹احسان هوشمند به وجود اسناد و آمارهای بیشمار از پیوندهای غیرمذهبی و مذهبی آذربایجان با دیگر ایرانیان اشاره کرد و گفت: اگر آقای استاندار حوصله کنند و به مقبرهالشعرای تبریز و گورستان سرخاب سری بزنند، میبینند که چه بسیار نویسندگان و شاعران بزرگ پارسیسرای در اینجا دفن شدهاند. چرا شاعران و نویسندگان نه تنها از اهالی آذربایجان بلکه از سراسر ایران به تبریز میآمدند؟
@foouri