اصلا قبول نمیکرد انقدر التماس کردم دیگه دلش سوخت ( این مکالمه چند شب طول کشید) بعد اینکه قبول کرد یکبار امتحان کنیم
من همه کار ها کامل دونه به دونه توضیح دادم بعد من خودم تف دوست داشتم بعد میگفتم چند تا تف میکنی دهنم بعد نمیذاشتم اون عدد بگه میگفتم مثلا ۱۰_۱۵_۲۰ خب اون طبیعتا میگفت ۱۰ منم از خدا خواسته
همه کار و انجامش گفتم
سر پت (سگ شدن) قبول نمیکرد سواری گرفتن از من اوکی بود
سگ نه باز التماس که آقا باید کامل باشه درمان نمیشه وگرنه دوباره به این خاطر قبول کرد گفت قلاده نمیخوام ولی منم گفتم باش و چند تا کلیپ فرستادم براش و حالش بهم میخورد همش میگفت متنفرم ققط بخاطر توعه
تا اینکه قرار شد خونشون خالی شد بگه
آقا ۲ ماه طول کشید ۲ ماه خداشاهده که خونشون خالی بشه
ساعت ۱۱ صبح گفت ۱۲ بیا اینجا من خر کیف گفتم فقط زهرا برای اینکه من خودم ببینم خودمو تو اون حالت و بدم بیاد از خودم باید از من فیلم بگیری تو گوشی خودم چهره خودتم نمی افته( برا جق میخواستم واقعیت )
اونم قبول کرد گفت فقط باید چشم بند بزاری کن نمیخوام ببینمت تو این حالت منم گفتم قبول سریع لباس پوشیدم رفتم داروخانه ی چشم بند خواب گرفتم
دیدم ۲۰ دیقه مونده به ۱۲
بهش پیام دادم زهرا قلاده یک چیز بهم بنداز خواهشا که کامل باشه من اومدم خونه تو در باز کن برو تو اتاق من گوشی میزارم رو میز تلویزیون تو بردار چشم بند و اینا میزنم هاپ هاپ کردم بیا
جواب نداد سین زد
راس ۱۲ جلو در خونشون بودم یهو خودش در زد سریع رفتم بالا در خونه باز بود
کفش ها گذاشتم جا کفشی رفتم تو خونه موبایل رمز زدم صفحه باز گذاشتم رو میز تلویزیون خودم اومدم پایین ی مبل چشم بند زدم حالت سگی نشستم هاپ هاپ کردم که گفت خفه شو
یهو حااااال کردم ها موها تنم سیخ شد
اومد گوشی برداشت فیلم پلی کرد ی دور دورم زد ازم قشنگ فیلم گرفت
بعد نشست روی مبل گفت سرت بیار بردم جلو دیدم کمر بند بست به گردنم و ولم کرد پاهاشو دراز کرد روم بعد چند دیقه گفت بشین جلوم نشستم گفت پاهامو بوس کن منم قشنگ همه جا پا بوس کردم انگشت ها دونه به دونه کف پا مچ پا بعد اون پاشو داد بهم این پاش گذاشت روی شونم سایز پاش ۳۸ بود
اون پا هم بوس کردم یهو پاهاش گذاشت زمین یکم اومد جلو ی چک زد تو گوشم گفت پارس کن منم هاپ هاپ کردم چند ثانیه ی چک دیگه زد گفت خوبه با دستش با دهنم ور رفت که دهنم یعنی باز کنم باز کردم ۳ بار تف کرد دهنم من همون لحظه که تف میکرد میخوردم ی چک محکم زد گفت سگ احمق نخور نگهدار
۴ تا تف کرد دهنم پر شد گفت حالا بخور برده من
خوردم واقعیت اونجا حالم بد شد یکم بعد دهنم باز بود یهو انگشت دستش کرد دهنم که فقط ی دونه بعد تو فیلم دیدم فاک کرده دهنم اصلا حال کردم ها خیلی خوشم اومد یکم فاک شو مک زدم که گفت خر شو من هنوز تو کف پاش بودم خر شدم سوارم شد خیلی سواری نگرفت خدایی ۲_۳ دور بعد نشست روی ی مبل دیگه پاشو آورد جلو گفت زبونت در بیار له له بزن منم همینکار کردم همراه با پارس کردن قلاده کشید سمت خودش پاشو گذاشت روی دهنم منم با دستم گرفتم اولین لیس زدم پاهاش خیلی خنک بود بدون بو بشدت تمیز مثل همیشه
قشنگ لیس زدم کف پاش سینه پاش بین انگشت ها دونه دونه انگشت ها میک زدم خیلی تمیز واقعا پاهاش لیس زدم
پاهاشو عوض کرد و اون یکی داد منم مثل این پا اون یکی پا هم قشنگ لیس زدم که یهو پاشد گفت وایسا ی لحظه دیدم رفتم بیرون تو راهرو پاهاش یکم کثیف کرد اومد
گفت تمیز کن سریع . انقدر من خوشم اومد انقدر خوشحال شدم که نگو
شروع کردم لیس زدم دوباره بعد چند دیقه نگاه میکرد میگفت زیر انگشت هام بعد من دوباره یکی یکی انگشت ها میک میزدم بعد دوباره میگفت کف پام خلاصه قشنگ تمیز کردم گفت بخواب خوابیدم پاشو کرد دهنم خیلی نه ها انگشت هاش کامل رفت منم واقعا نمیتونستم بعد اون پا یکم بیشتر کرد که اوق زدم در آورد
گفت بوس کن پامو منم دوباره بوس کردم
گفت بیا جلو دهنت باز کن ۱ دونه تف دیگه کرد
گفت همینجوری مثل سگ برو تو آشپز خونه ی لگن بیار چشم بند باز کن منو حق نداری ببینی
گفتم چشم رفتم دیدم ی لگن آب آبش هم یکم گرمه بردم جلوش گفت پاهامو هم ماساژ بده هم تمیز که تو دهن سگ بوده
منم چشم بند زدم دوباره شروع کردم قشنگ ماساژ دادن و تمیز کرد که بعد چند دیقه فیلم قطع کرد و گفت من میرم تو اتاق توهم پاشو برو گوشی مو گذاشت روی مبل و رفت.......
این ۱/۳ کل رابطه منو زهراست که البته الان ۱ ساله تموم شده
۲ دوتا اتفاق دیگه هم افتاد که اگر ببینم از این خاطره خوشتون اومده باشه اونا هم که ادامه این هست رو میزارم
ببخشید زیاد شد یکم ولی ی اتفاق کاملا واقعی بود
من همه کار ها کامل دونه به دونه توضیح دادم بعد من خودم تف دوست داشتم بعد میگفتم چند تا تف میکنی دهنم بعد نمیذاشتم اون عدد بگه میگفتم مثلا ۱۰_۱۵_۲۰ خب اون طبیعتا میگفت ۱۰ منم از خدا خواسته
همه کار و انجامش گفتم
سر پت (سگ شدن) قبول نمیکرد سواری گرفتن از من اوکی بود
سگ نه باز التماس که آقا باید کامل باشه درمان نمیشه وگرنه دوباره به این خاطر قبول کرد گفت قلاده نمیخوام ولی منم گفتم باش و چند تا کلیپ فرستادم براش و حالش بهم میخورد همش میگفت متنفرم ققط بخاطر توعه
تا اینکه قرار شد خونشون خالی شد بگه
آقا ۲ ماه طول کشید ۲ ماه خداشاهده که خونشون خالی بشه
ساعت ۱۱ صبح گفت ۱۲ بیا اینجا من خر کیف گفتم فقط زهرا برای اینکه من خودم ببینم خودمو تو اون حالت و بدم بیاد از خودم باید از من فیلم بگیری تو گوشی خودم چهره خودتم نمی افته( برا جق میخواستم واقعیت )
اونم قبول کرد گفت فقط باید چشم بند بزاری کن نمیخوام ببینمت تو این حالت منم گفتم قبول سریع لباس پوشیدم رفتم داروخانه ی چشم بند خواب گرفتم
دیدم ۲۰ دیقه مونده به ۱۲
بهش پیام دادم زهرا قلاده یک چیز بهم بنداز خواهشا که کامل باشه من اومدم خونه تو در باز کن برو تو اتاق من گوشی میزارم رو میز تلویزیون تو بردار چشم بند و اینا میزنم هاپ هاپ کردم بیا
جواب نداد سین زد
راس ۱۲ جلو در خونشون بودم یهو خودش در زد سریع رفتم بالا در خونه باز بود
کفش ها گذاشتم جا کفشی رفتم تو خونه موبایل رمز زدم صفحه باز گذاشتم رو میز تلویزیون خودم اومدم پایین ی مبل چشم بند زدم حالت سگی نشستم هاپ هاپ کردم که گفت خفه شو
یهو حااااال کردم ها موها تنم سیخ شد
اومد گوشی برداشت فیلم پلی کرد ی دور دورم زد ازم قشنگ فیلم گرفت
بعد نشست روی مبل گفت سرت بیار بردم جلو دیدم کمر بند بست به گردنم و ولم کرد پاهاشو دراز کرد روم بعد چند دیقه گفت بشین جلوم نشستم گفت پاهامو بوس کن منم قشنگ همه جا پا بوس کردم انگشت ها دونه به دونه کف پا مچ پا بعد اون پاشو داد بهم این پاش گذاشت روی شونم سایز پاش ۳۸ بود
اون پا هم بوس کردم یهو پاهاش گذاشت زمین یکم اومد جلو ی چک زد تو گوشم گفت پارس کن منم هاپ هاپ کردم چند ثانیه ی چک دیگه زد گفت خوبه با دستش با دهنم ور رفت که دهنم یعنی باز کنم باز کردم ۳ بار تف کرد دهنم من همون لحظه که تف میکرد میخوردم ی چک محکم زد گفت سگ احمق نخور نگهدار
۴ تا تف کرد دهنم پر شد گفت حالا بخور برده من
خوردم واقعیت اونجا حالم بد شد یکم بعد دهنم باز بود یهو انگشت دستش کرد دهنم که فقط ی دونه بعد تو فیلم دیدم فاک کرده دهنم اصلا حال کردم ها خیلی خوشم اومد یکم فاک شو مک زدم که گفت خر شو من هنوز تو کف پاش بودم خر شدم سوارم شد خیلی سواری نگرفت خدایی ۲_۳ دور بعد نشست روی ی مبل دیگه پاشو آورد جلو گفت زبونت در بیار له له بزن منم همینکار کردم همراه با پارس کردن قلاده کشید سمت خودش پاشو گذاشت روی دهنم منم با دستم گرفتم اولین لیس زدم پاهاش خیلی خنک بود بدون بو بشدت تمیز مثل همیشه
قشنگ لیس زدم کف پاش سینه پاش بین انگشت ها دونه دونه انگشت ها میک زدم خیلی تمیز واقعا پاهاش لیس زدم
پاهاشو عوض کرد و اون یکی داد منم مثل این پا اون یکی پا هم قشنگ لیس زدم که یهو پاشد گفت وایسا ی لحظه دیدم رفتم بیرون تو راهرو پاهاش یکم کثیف کرد اومد
گفت تمیز کن سریع . انقدر من خوشم اومد انقدر خوشحال شدم که نگو
شروع کردم لیس زدم دوباره بعد چند دیقه نگاه میکرد میگفت زیر انگشت هام بعد من دوباره یکی یکی انگشت ها میک میزدم بعد دوباره میگفت کف پام خلاصه قشنگ تمیز کردم گفت بخواب خوابیدم پاشو کرد دهنم خیلی نه ها انگشت هاش کامل رفت منم واقعا نمیتونستم بعد اون پا یکم بیشتر کرد که اوق زدم در آورد
گفت بوس کن پامو منم دوباره بوس کردم
گفت بیا جلو دهنت باز کن ۱ دونه تف دیگه کرد
گفت همینجوری مثل سگ برو تو آشپز خونه ی لگن بیار چشم بند باز کن منو حق نداری ببینی
گفتم چشم رفتم دیدم ی لگن آب آبش هم یکم گرمه بردم جلوش گفت پاهامو هم ماساژ بده هم تمیز که تو دهن سگ بوده
منم چشم بند زدم دوباره شروع کردم قشنگ ماساژ دادن و تمیز کرد که بعد چند دیقه فیلم قطع کرد و گفت من میرم تو اتاق توهم پاشو برو گوشی مو گذاشت روی مبل و رفت.......
این ۱/۳ کل رابطه منو زهراست که البته الان ۱ ساله تموم شده
۲ دوتا اتفاق دیگه هم افتاد که اگر ببینم از این خاطره خوشتون اومده باشه اونا هم که ادامه این هست رو میزارم
ببخشید زیاد شد یکم ولی ی اتفاق کاملا واقعی بود