سلام وقت بخیر همگی
من اسمم دانیاله 19 سالمه قدم 193 هست وزنمم 95 والیبالستم من یه زن داداش دارم که اسمش فاطمس اسم ها مستعاره این زن داداش ما یه دختر خیلی لوس داره که هر وقت میومدن خونه ما من بچشو اذیت میکردم و با گریه برمیگشتن خونشون من از بچگی تو کف پای زن داداشم بودم راستی اینم بگم سایز پاش 38 عه قدشم 172 اینا میشه وزنشم حدودا 69 اینایه ولی خیلی خوشگله یه شب دیگه از حد گذشتم یه سیلی زدم به دخترش اونم پاشد با گریه رفت خونشون بابام گفت پاشو برو خونشون معذرت خواهی کن ازش منم که عاشق تحقیر شدنم رفتم خونشون با هزار التماس در رو باز کرد رفتم بالا نشستم با بی میلی یه چایی آورد خودشم رفت نشست رو به روم سرشو کرد تو گوشیش من گفتم زنداداش من اومدم معذرت خواهی کنم گفت نمیاد من اسرار کردم گفت باشه پاشو معذرت خواهی کن بعدشم برو من پاشدم مثل سگ افتادم به پاش اول پاشو کشید گف زشته گفتم نه حقمه بعد پاشد رفت روی میچبل دیگه نشست منم چهار دست و پا رفتم دوباره افتادم به پاش مثل سگ میبوسیدم و اونم یواشکی میخندید کم کم اومدم زبون بزنم پاشو کشید گفت بسه بخشیدمت منم دستشو بوس کردم پا شدم و رفتم پایین جای کفشاش از توی کمد کفشاش دمپایی هاشو برداشتم داشتم زیر راهپله لیس میزدم که دیدم یهو زن داداشم با دخترش اومدن همونجا زبونم گرفت گفت حالا که دوست داری خدمت کنی منم بدم نمیاد بعدش همونجا نشست روی پله سوم و پاشو آویزون کرد منم مثل چی پاهاشو لیس زدم و همینطور کفش و پاهای دخترش رو از اون روز به بعد پاهای زن داداشم و خواهراش رو من لیس میزنم
این بهترین خاطره من تو کاچل زندگیم بود😍
من اسمم دانیاله 19 سالمه قدم 193 هست وزنمم 95 والیبالستم من یه زن داداش دارم که اسمش فاطمس اسم ها مستعاره این زن داداش ما یه دختر خیلی لوس داره که هر وقت میومدن خونه ما من بچشو اذیت میکردم و با گریه برمیگشتن خونشون من از بچگی تو کف پای زن داداشم بودم راستی اینم بگم سایز پاش 38 عه قدشم 172 اینا میشه وزنشم حدودا 69 اینایه ولی خیلی خوشگله یه شب دیگه از حد گذشتم یه سیلی زدم به دخترش اونم پاشد با گریه رفت خونشون بابام گفت پاشو برو خونشون معذرت خواهی کن ازش منم که عاشق تحقیر شدنم رفتم خونشون با هزار التماس در رو باز کرد رفتم بالا نشستم با بی میلی یه چایی آورد خودشم رفت نشست رو به روم سرشو کرد تو گوشیش من گفتم زنداداش من اومدم معذرت خواهی کنم گفت نمیاد من اسرار کردم گفت باشه پاشو معذرت خواهی کن بعدشم برو من پاشدم مثل سگ افتادم به پاش اول پاشو کشید گف زشته گفتم نه حقمه بعد پاشد رفت روی میچبل دیگه نشست منم چهار دست و پا رفتم دوباره افتادم به پاش مثل سگ میبوسیدم و اونم یواشکی میخندید کم کم اومدم زبون بزنم پاشو کشید گفت بسه بخشیدمت منم دستشو بوس کردم پا شدم و رفتم پایین جای کفشاش از توی کمد کفشاش دمپایی هاشو برداشتم داشتم زیر راهپله لیس میزدم که دیدم یهو زن داداشم با دخترش اومدن همونجا زبونم گرفت گفت حالا که دوست داری خدمت کنی منم بدم نمیاد بعدش همونجا نشست روی پله سوم و پاشو آویزون کرد منم مثل چی پاهاشو لیس زدم و همینطور کفش و پاهای دخترش رو از اون روز به بعد پاهای زن داداشم و خواهراش رو من لیس میزنم
این بهترین خاطره من تو کاچل زندگیم بود😍