سلام یه داستان واقعی رو میخوام تعریف کنم
اگه یک درصد فکر میکنی کسشر لطفا گوش نده و با یه خداحافظی هم خودتو خوشحال کن هم منو
24 سالمه پسرم تو یکی از شهر های شمال زندگی میکنم
نه اعتیادی به مواد مخدر دارم نه چیزی
یک زندگی سالم ، هر هفته پنجشنبه و جمعه میرم دوچرخه سواری تو مسیر جنگل و مکان های تفریحی شهرم
ما یه روزی با یه اکیپ دوچرخه سواری آشنا شدیم و برنامه های دوچرخه سواری میریختیم تا هر هفته همه باهم بریم
هر هفته ارتباطمون رو بهتر میشد
حداقل 6 ماه گذشته بود و یادمه اوایل زمستون شروع شده بود
تو این اکیپ دوچرخه سوار هم دختر بود هم پسر
سرتون رو درد نیارم با یکی از این دختر خانما تونستیم مخش رو بزنیم بعد از هفته ها
شماره همو گرفتیم رسید به چت کردن
4 ماه تو رابطه بودم کم کم خواستم حسم رو بهش بگم اما میترسیدم
زمستون شده بود به من گفت سرما خوردمو اینا
خونه تنها بود اکثر اوقات
مادربزرگش سنش بالا بود مادرش میرفت مراقبت
یه داداش هم داشت دانشجو بود تهران
ما رفتیم خونشون دیدم سرمای بدی خورده انصافا ، براش آب پرتغال گرفتم و اینا ، قرص کُلداکس و کُلد استاپ رو کسخل باهم گرفت خورد ، این دوتا هم بشدت خواب آور هستند سنگین ، هممون استفاده کردیم میدونیم
دوست دختر ماهم بعد 20 دقیقه نیم ساعت گیج خواب شد رفت رو تخت خوابید
من مونده بودم دختر موردعلاقم که خواب خواب بود و توپ تکونش نمیداد
و حس فوت فتیش
دستام خسته شد
الانم سرکارم شب ساعت 8 میرسم خونه بغیه رو مینویسم
اگه یک درصد فکر میکنی کسشر لطفا گوش نده و با یه خداحافظی هم خودتو خوشحال کن هم منو
24 سالمه پسرم تو یکی از شهر های شمال زندگی میکنم
نه اعتیادی به مواد مخدر دارم نه چیزی
یک زندگی سالم ، هر هفته پنجشنبه و جمعه میرم دوچرخه سواری تو مسیر جنگل و مکان های تفریحی شهرم
ما یه روزی با یه اکیپ دوچرخه سواری آشنا شدیم و برنامه های دوچرخه سواری میریختیم تا هر هفته همه باهم بریم
هر هفته ارتباطمون رو بهتر میشد
حداقل 6 ماه گذشته بود و یادمه اوایل زمستون شروع شده بود
تو این اکیپ دوچرخه سوار هم دختر بود هم پسر
سرتون رو درد نیارم با یکی از این دختر خانما تونستیم مخش رو بزنیم بعد از هفته ها
شماره همو گرفتیم رسید به چت کردن
4 ماه تو رابطه بودم کم کم خواستم حسم رو بهش بگم اما میترسیدم
زمستون شده بود به من گفت سرما خوردمو اینا
خونه تنها بود اکثر اوقات
مادربزرگش سنش بالا بود مادرش میرفت مراقبت
یه داداش هم داشت دانشجو بود تهران
ما رفتیم خونشون دیدم سرمای بدی خورده انصافا ، براش آب پرتغال گرفتم و اینا ، قرص کُلداکس و کُلد استاپ رو کسخل باهم گرفت خورد ، این دوتا هم بشدت خواب آور هستند سنگین ، هممون استفاده کردیم میدونیم
دوست دختر ماهم بعد 20 دقیقه نیم ساعت گیج خواب شد رفت رو تخت خوابید
من مونده بودم دختر موردعلاقم که خواب خواب بود و توپ تکونش نمیداد
و حس فوت فتیش
دستام خسته شد
الانم سرکارم شب ساعت 8 میرسم خونه بغیه رو مینویسم