سلام اقا من نیومدم کسشعر بگم
۱۷سالمه خونه بابابزرگم بودیم یه دختر خاله دارم خیلی اندام سکسی داره. شب که شد سریع جامو انداختم زیر پاهاش با خودم گفتم بیدار میمونم تا خوابش بره اما انقدر خسته بودم که خوابم رفت. ساعت هشت صبح بود که سرم خورد به یچیزی بیدار شدم
چشمامو که باز کردم دیدم پای دختر خالم افتاده جلوم. همه خواب بودم اول یواش شروع کردم به بوسیدن پاهاش دیدم بیدار نمیشه یواش شصت پاشو خوردم دیدم بیدار نمیشه با خیال راحت پاهاشو کامل لیس زدم تا آبم اومد و بعدش بیدار شدن
ارزوم انه دوباره همچین اتفاقی بیوفته برام
۱۷سالمه خونه بابابزرگم بودیم یه دختر خاله دارم خیلی اندام سکسی داره. شب که شد سریع جامو انداختم زیر پاهاش با خودم گفتم بیدار میمونم تا خوابش بره اما انقدر خسته بودم که خوابم رفت. ساعت هشت صبح بود که سرم خورد به یچیزی بیدار شدم
چشمامو که باز کردم دیدم پای دختر خالم افتاده جلوم. همه خواب بودم اول یواش شروع کردم به بوسیدن پاهاش دیدم بیدار نمیشه یواش شصت پاشو خوردم دیدم بیدار نمیشه با خیال راحت پاهاشو کامل لیس زدم تا آبم اومد و بعدش بیدار شدن
ارزوم انه دوباره همچین اتفاقی بیوفته برام