🔴
مساله افول علم در ایران، موسسه حامی و دعوتی به مشارکت با وجود اختلاف نظرها، یک واقعیت مسلم تاریخی وجود دارد که مسلمانان با محوریت ایران یک دورهای (قرن های 8 تا 13م) طلایهدار علم در دنیا بودهاند. یک واقعیت مسلم تاریخی دیگر که همین الان هم ما آن را احساس میکنیم این است که کشورهای مسلمان از جمله ایران، دچار عقب ماندگی و افول در علم شدهاند.
آثار زیادی نوشته شده که این منحنی نزولی را توضیح دهد. برخی از آنها بیشتر بر دلایل خارجی (مانند استعمار) تکیه میکنند؛ برخی بیشتر بر دلایل داخلی تاکید دارند (مثلا استبداد پادشاهان و ارتجاع علمای دینی، ازجمله کتاب "ما چگونه ما شدیم؟" نوشته صادق زیباکلام)، برخی هم به پیچیدگی و چند عاملی بودن این موضوع اشاره میکنند (مثل کتاب "ما چگونه ما نشدیم؟" نوشته امیرمحمد گمینی که قبلا در
اینجا گفتگویی هم با ایشان داشتهایم.)
بعد از انقلاب علمی و بزرگ شدن ساختار علم، جامعهشناسانِ علم بر وابستگی علم به ساختارهای اجتماعی و اقتصادی تأکید کردند. این بحث منجر به افزودن علت مهم دیگری به نظریات افول علم شد:
کاهش حمایتهای مالی و موقوفات (endowments) از علم و نهادهای علمی در کشورهای اسلامی.به عنوان مثال، اریک چنی (Eric Chaney)، استاد تاریخ اقتصادی آکسفورد، در مقالهای با عنوان
"دین و صعود و افول علم اسلامی"، مینویسد:
دو دوره اصلی برای حمایت مالی از علم وجود داشته است. دوره اول از قرن 8 تا 12(دوره صعود) و دوره دوم از 12 تا 19م (دوره افول). در دوره اول، حکمرانان و ثروتمندان از تولیدات علمی حمایت مالی کرده و مؤسساتی مانند کتابخانهها را برای پرداختن به موضوعات علمی تأسیس کردند. آنها دانشمندان را، هم به منظور افزایش پرستیژ خود؛ و هم به خاطر مزایای عملیِ علوم پزشکی، نجوم، ستارهشناسی و ریاضیات حمایت میکردند. در دوره دوم، کمک مالی محدود به مؤسسات مذهبی شد. محققانی که میخواستند از این حمایتها بهرهمند شوند، باید در علوم دینی تخصص میداشتند. لذا در این دوره، مؤسساتی که به طور خاص به علم میپرداختند، از بین رفتند.
🔹هنوز هم این چالش وجود دارد. در حالی که بخش قابل توجهی از منابعی که برای تاسیس و اداره دانشگاههای بزرگ جهان مانند
هاروارد (37 درصد کل بودجه دانشگاه)،
استنفورد (21 درصد کل بودجه) و
آکسفورد (4 میلیارد پوند) از منابع خیریه و وقفهای علمی تأمین میشود، در ایران سهم بسیار کمی از بودجههای علمی از این منابع تأمین میگردد.
🔸🔸این یادداشت یک دعوت همگانی از اصحاب علم و فرهنگ و همچنین شرکتها و افراد عادی، برای پرداختن بیشتر به مساله وقف علمی به معنای عام آن است. اما هدف خاصتر آن، دعوتی است به مشارکت در حمایتهایی که
موسسه حامی علوم انسانی از محققان و مستعدان کشور در حوزههای علوم انسانی و اجتماعی آغاز کرده است.
توسعه
علوم انسانی در ایران علاوه بر عوامل پیشگفته، به دلایل متعدد دیگری همچون کمبود منابع دولتی، اهمیت اجتناب از سوگیریهای علمی، عقبماندگی نسبت به علوم فنی و مهندسی، و اهمیت حیاتی علوم اجتماعی در توسعه ایران امروز، نیازمند مشارکتهای مردمی و بخش خصوصی است.
🏢🔻
موسسه حامی علوم انسانی یک سازمان مردمنهاد ثبت شده در ایران است که از سال ۱۳۸۵ فعالیت خود را آغاز کرده است. (اسناد ثبتی، گزارشها و سایر اطلاعات از
اینجا قابل دسترس است)
این موسسه تاکنون ۹۰ دانشجو و پژوهشگر مستعد علوم انسانی را از طریق بورسیههای تحصیلی خارج از کشور، فرصتهای مطالعاتی و حضور در کنفرانسهای بینالمللی با شرط بازگشت و خدمت به کشور، حمایت کرده است. بخشی از این دانشجویان در بهترین دانشگاههای جهان مشغول تحصیل و پژوهش هستند و برخی دیگر به چهرههای علمی و مدیریتی موثر در کشور تبدیل شدهاند که به عنوان اعضای هیئت علمی یا مدیران شرکتهای موفق داخلی فعالیت میکنند.
🔹استمرار و گسترش برنامههای حمایتی موسسه حامی کاملاً به عزم افرادی بستگی دارد که اهمیت علوم انسانی و سرمایهگذاری در این حوزه را درک میکنند.
(حامی امکانات متنوعی برای حمایت از افراد و پروژهها فراهم کرده و از همه دعوت میکند تا در این مسیر همراه شوند.
درگاه پرداخت موسسه در دسترس است و امکان واریز مستقیم کمکهای مالی به حساب برگزیدگان نیز وجود دارد. همچنین، شرایط پرداخت ارزی نیز مهیا است. (در این صورت لطفاً با ایمیل حامی در ارتباط باشید: info@haamee.org))
🔹در پایان، به بخشی از یادداشتی با عنوان"هفت دلیل اهمیت اهداء " (Seven Reasons Why Giving Matters) از
صفحه جمعآوری کمکهای مالی استنفورد اشاره میکنم:
هر هدیه تأثیر دارد: بیشتر کمکها به دانشگاه استنفورد کمتر از ۱۰۰۰ دلار هستند. اما زمانی که با هم جمع میشوند، میلیونها دلار برای کمکهای مالی، برنامههای آموزشی، پژوهشها و سایر برنامهها تأمین میکنند.
@haameeorg