📌 ژنرالی که جایگزین ندارد
این گزارش از موسسه مطالعات امنیت ملی دانشگاه تل‌آویو می‌باشد( دقت داشته باشید که این گزارش را ما ننوشته این و کلمات و جملات را برای حفظ اصالت روایت حتی المقدور به همان شکل برگردان شده اند ) 👇
🧩۵ سال پس از کشته شدن(شما تا پایان گزارش بخوانید شهادت) سلیمانی؛ پیامدهای آن برای خاورمیانه / هیچ‌کسی نتوانسته جای سلیمانی را بگیرد / پیامدهای حذف ( مانند توضیح ابتدایی گزارش بخوانید؛ شهادت) او همچنان خاورمیانه را تکان می‌دهد
فروپاشی محور مقاومت به رهبری و فرماندهی ایران که در سال گذشته مشاهده شد، به حذف سلیمانی باز می‌گردد.
🛑اهمیت این مسأله وقتی مشخص می‌شود که وضعیت فعلی محور مقاومت را بررسی کنیم.
در حالی که معمولاً گفته می‌شود که هر رهبر و فرمانده ای جایگزینی دارد و فقط معدود ترورها تأثیرات بلندمدت دارند، حذف سلیمانی در دسته‌ی دوم قرار می‌گیرد.
تصمیم ترامپ خاورمیانه را به طور کلی تغییر داد و به طور خاص نفوذ منطقه‌ای ایران را تضعیف کرد.
یک نکته واضح است: هیچ‌کسی نتوانسته جای سلیمانی را بگیرد. جانشین او مشخصاً، نتوانست کنترل نیروهای نیابتی ایران در منطقه را حفظ کند و این خلأ باعث شد که حسن نصرالله نقش رهبری بیشتری در مدیریت این نیروها بر عهده بگیرد درحالیکه حذف سلیمانی بطور مشهودی خود حزب‌الله را نیز تضعیف کرده بود.
🚦اگر سلیمانی بود، به احتمال زیاد، بدون اطلاع و دخالتش، یحیی السنوار، فرمانده حماس، حمله ۷ اکتبر را راه نمی‌انداخت.
سلیمانی قطعاً محور مقاومت را برای چنین عملیاتی آماده کرده بود.
واکنش غیرمنتظره و بسیار ناهماهنگ محور مقاومت پس از حمله حماس، منجر به استراتژی‌ای گیج و ناهماهنگی شد که نتوانست از موفقیت عملیاتی حماس و موقعیت و دست برتر خود نهایت بهره‌برداری را کند.
در دوران حیات سلیمانی، نیروهای نیابتی ایران با استقلال محدودی فعالیت می‌کردند (حوثی‌ها، گروه‌های شبه‌نظامی عراقی و حتی حزب‌الله)
با کشته شدن او (و به همراه آن کشته شدن ابو مهدی المهندس)، ارتباط حزب‌الله با ایران به شدت آسیب دید، به ویژه در زمینه مشاوره گرفتن نصرالله از سلیمانی و درک بهتر ذهنیت فرماندهی ایران
📌ایران بزرگ‌ترین متخصص خاورمیانه خود را در زمانی از دست داد که بیشتر از همیشه به او نیاز داشت. تهران همچنان قیمت این جدایی و عدم درک صحیح از دینامیک‌های منطقه‌ای، به ویژه در مورد اسرائیل، را می‌پردازد.
این وضعیت در یک سری اشتباهات، که بحران استراتژیک را عمیق‌تر کرده، منعکس شده است.
این بحران همچنین به دلیل تصمیمات اتخاذ شده توسط نیروهای نیابتی ایران بدون هماهنگی با تهران است، چیزی که در زمان حیات سلیمانی محال بود.
یکی دیگر از پیامدهای حذف سلیمانی، فروپاشی حکومت سوریه است.
سلیمانی تنها فردی بود که قادر به هماهنگی تلاش‌ها میان ایران ، روسیه، حزب‌الله و گروه‌های مختلف شبه‌نظامی شیعه برای سوریه بود.
اگرچه سخت است که بگوییم چه اتفاقی می‌افتاد اگر سلیمانی زنده بود، اما امروز واضح است که هیچ‌کس نمی‌تواند توانایی او در هماهنگ کردن تلاش‌ها برای دفاع از حکومت سوریه را جایگزین کند.
ایران در بازسازی توانمندی‌های حزب‌الله بدون سلیمانی با مشکل مواجه خواهد شد.
رهبری و فرماندهی سلیمانی پس از جنگ دوم لبنان، حزب‌الله را از یک گروه به یک نیروی نظامی تبدیل کرد.
بدون سلیمانی، و بدون نصرالله، و قطعاً با از دست دادن سوریه در محور مقاومت، بازسازی حزب‌الله بسیار دشوارتر خواهد بود.
🛑قدرت و تسلط سلیمانی در شکل‌دهی، مدیریت و هماهنگی محور مقاومت با حزب‌الله و نصرالله پس از کشته شدن او به یک بار اضافی تبدیل شد، چرا که هیچ‌کسی نتوانست جای او را بگیرد.
پراکندگی محور و ظهور بازیگران مستقل موجب تضعیف کنترل ایران و پیچیده‌تر شدن شرایط برای این کشور شد.
در دوران‌های نسبی آرامش، پیامدهای حذف سلیمانی ممکن بود پنهان شود، اما زمانی که جنگ آغاز شد، غیبت او به شدت احساس شد و بر هماهنگی، ارتباطات و درک ایران از دینامیک‌های منطقه‌ای تأثیر گذاشت.
🔴 پ ن : بخشی از گزارش فوق که اشاره به بی‌بدیل بودن شهید سلیمانی می‌کند متاسفانه حقیقت دارد اما در آنجا که می گوید اگر سلیمانی زنده بود اجازه نمی داد سنوار عملیات ۷اکتبر را انجام دهد راست و دروغ را در هم آمیخته، راستش آنجاست که بدون اجازه (هماهنگی) سردار سلیمانی هیچ‌کسی در محور مقاومت چه از لحاظ سیاسی و نظامی کاری نمی کرد چون سردار سلیمانی واقعا یک نظامی کارکشته و با تجربه بود و بی‌نظمی و کارهای خودسرانه را به هیچ عنوان تحمل نمی‌کرد.
قسمت دروغش هم آنجاست که اسرائیلی ها تلاش دارند عملیات ۷اکتبر را به سنوار و حماس ربط دهند
در حالیکه تاکنون نتوانستند سندی ارائه دهند که نشان دهد حماس یا سنوار در طراحی آن نقش داشته‌اند و بسیاری فرض ها درباره ۷ اکتبر مطرح است که ذکر آن در این مجال ممکن نیست.
این گزارش از موسسه مطالعات امنیت ملی دانشگاه تل‌آویو می‌باشد( دقت داشته باشید که این گزارش را ما ننوشته این و کلمات و جملات را برای حفظ اصالت روایت حتی المقدور به همان شکل برگردان شده اند ) 👇
🧩۵ سال پس از کشته شدن(شما تا پایان گزارش بخوانید شهادت) سلیمانی؛ پیامدهای آن برای خاورمیانه / هیچ‌کسی نتوانسته جای سلیمانی را بگیرد / پیامدهای حذف ( مانند توضیح ابتدایی گزارش بخوانید؛ شهادت) او همچنان خاورمیانه را تکان می‌دهد
فروپاشی محور مقاومت به رهبری و فرماندهی ایران که در سال گذشته مشاهده شد، به حذف سلیمانی باز می‌گردد.
🛑اهمیت این مسأله وقتی مشخص می‌شود که وضعیت فعلی محور مقاومت را بررسی کنیم.
در حالی که معمولاً گفته می‌شود که هر رهبر و فرمانده ای جایگزینی دارد و فقط معدود ترورها تأثیرات بلندمدت دارند، حذف سلیمانی در دسته‌ی دوم قرار می‌گیرد.
تصمیم ترامپ خاورمیانه را به طور کلی تغییر داد و به طور خاص نفوذ منطقه‌ای ایران را تضعیف کرد.
یک نکته واضح است: هیچ‌کسی نتوانسته جای سلیمانی را بگیرد. جانشین او مشخصاً، نتوانست کنترل نیروهای نیابتی ایران در منطقه را حفظ کند و این خلأ باعث شد که حسن نصرالله نقش رهبری بیشتری در مدیریت این نیروها بر عهده بگیرد درحالیکه حذف سلیمانی بطور مشهودی خود حزب‌الله را نیز تضعیف کرده بود.
🚦اگر سلیمانی بود، به احتمال زیاد، بدون اطلاع و دخالتش، یحیی السنوار، فرمانده حماس، حمله ۷ اکتبر را راه نمی‌انداخت.
سلیمانی قطعاً محور مقاومت را برای چنین عملیاتی آماده کرده بود.
واکنش غیرمنتظره و بسیار ناهماهنگ محور مقاومت پس از حمله حماس، منجر به استراتژی‌ای گیج و ناهماهنگی شد که نتوانست از موفقیت عملیاتی حماس و موقعیت و دست برتر خود نهایت بهره‌برداری را کند.
در دوران حیات سلیمانی، نیروهای نیابتی ایران با استقلال محدودی فعالیت می‌کردند (حوثی‌ها، گروه‌های شبه‌نظامی عراقی و حتی حزب‌الله)
با کشته شدن او (و به همراه آن کشته شدن ابو مهدی المهندس)، ارتباط حزب‌الله با ایران به شدت آسیب دید، به ویژه در زمینه مشاوره گرفتن نصرالله از سلیمانی و درک بهتر ذهنیت فرماندهی ایران
📌ایران بزرگ‌ترین متخصص خاورمیانه خود را در زمانی از دست داد که بیشتر از همیشه به او نیاز داشت. تهران همچنان قیمت این جدایی و عدم درک صحیح از دینامیک‌های منطقه‌ای، به ویژه در مورد اسرائیل، را می‌پردازد.
این وضعیت در یک سری اشتباهات، که بحران استراتژیک را عمیق‌تر کرده، منعکس شده است.
این بحران همچنین به دلیل تصمیمات اتخاذ شده توسط نیروهای نیابتی ایران بدون هماهنگی با تهران است، چیزی که در زمان حیات سلیمانی محال بود.
یکی دیگر از پیامدهای حذف سلیمانی، فروپاشی حکومت سوریه است.
سلیمانی تنها فردی بود که قادر به هماهنگی تلاش‌ها میان ایران ، روسیه، حزب‌الله و گروه‌های مختلف شبه‌نظامی شیعه برای سوریه بود.
اگرچه سخت است که بگوییم چه اتفاقی می‌افتاد اگر سلیمانی زنده بود، اما امروز واضح است که هیچ‌کس نمی‌تواند توانایی او در هماهنگ کردن تلاش‌ها برای دفاع از حکومت سوریه را جایگزین کند.
ایران در بازسازی توانمندی‌های حزب‌الله بدون سلیمانی با مشکل مواجه خواهد شد.
رهبری و فرماندهی سلیمانی پس از جنگ دوم لبنان، حزب‌الله را از یک گروه به یک نیروی نظامی تبدیل کرد.
بدون سلیمانی، و بدون نصرالله، و قطعاً با از دست دادن سوریه در محور مقاومت، بازسازی حزب‌الله بسیار دشوارتر خواهد بود.
🛑قدرت و تسلط سلیمانی در شکل‌دهی، مدیریت و هماهنگی محور مقاومت با حزب‌الله و نصرالله پس از کشته شدن او به یک بار اضافی تبدیل شد، چرا که هیچ‌کسی نتوانست جای او را بگیرد.
پراکندگی محور و ظهور بازیگران مستقل موجب تضعیف کنترل ایران و پیچیده‌تر شدن شرایط برای این کشور شد.
در دوران‌های نسبی آرامش، پیامدهای حذف سلیمانی ممکن بود پنهان شود، اما زمانی که جنگ آغاز شد، غیبت او به شدت احساس شد و بر هماهنگی، ارتباطات و درک ایران از دینامیک‌های منطقه‌ای تأثیر گذاشت.
🔴 پ ن : بخشی از گزارش فوق که اشاره به بی‌بدیل بودن شهید سلیمانی می‌کند متاسفانه حقیقت دارد اما در آنجا که می گوید اگر سلیمانی زنده بود اجازه نمی داد سنوار عملیات ۷اکتبر را انجام دهد راست و دروغ را در هم آمیخته، راستش آنجاست که بدون اجازه (هماهنگی) سردار سلیمانی هیچ‌کسی در محور مقاومت چه از لحاظ سیاسی و نظامی کاری نمی کرد چون سردار سلیمانی واقعا یک نظامی کارکشته و با تجربه بود و بی‌نظمی و کارهای خودسرانه را به هیچ عنوان تحمل نمی‌کرد.
قسمت دروغش هم آنجاست که اسرائیلی ها تلاش دارند عملیات ۷اکتبر را به سنوار و حماس ربط دهند
در حالیکه تاکنون نتوانستند سندی ارائه دهند که نشان دهد حماس یا سنوار در طراحی آن نقش داشته‌اند و بسیاری فرض ها درباره ۷ اکتبر مطرح است که ذکر آن در این مجال ممکن نیست.