.
جایگاه و منزلت رسول اکرم در نظام خلقت قابل شمارش نیستاولا منزلت ایشان نامحدود است. پیامبر به حضرت امیر فرمودند: من را نشناخت به جز خدا و تو.
ثانیا ما در ذکر مقامات پیامبر تنها آن مقاماتی را ذکر میکنیم که به دست ما رسیده است.
ابلیس پس از تمرد از دستور خدا به شیطان ملقب شدخداوند هنگامیکه آدم را خلق نمود به تمام موجودات ذیشعور و دارای تکلیف، امر کرد که به ایشان سجده کنند. این موجودات به دو دسته تقسیم شدند: ملائکه (تماما سجده کردند) و جنّیان، (إبلیس از میان آنها سجده نکرد و بعد از تمرد از دستور خدا به شیطان، ملقب شد)
البته این لفظ اختصاص به شیطان ندارد و به کسانیکه به اضلال بنىآدم از صراط مستقیم میپردازند هم اطلاق میشود.
حضرت حق به ابلیس فرمود: چه شد که بر آدم سجده نکردی؟ تکبر ورزیدی یا از طایفۀ «عالین» بودی؟ (ص:۷۵)
عالین از نظر مصداق و مفهوم به چه کسانی اطلاق میشود؟ابلیس در مقام پاسخ به حضرت حق نگفت که از عالین بوده است بلکه گفت: من از او بهترم.
شخصی به پیامبر گفت: مرا از عالین مطلع فرما!
پیامبر فرمودند: آنها، من و علی و فاطمه و حسن و حسین هستیم. ما در سرادق عرش خدا را تسبیح میکردیم و ملائکه بهواسطۀ تسبیح ما به تسبیح مشغول شدند، دو هزار سال پیش از آفرینش آدم.
پس عالین طایفهای بودهاند که امر به سجده را شنیدند اما مأمور به سجده نبودند. در نتیجه سجده نکردند و مؤاخذه هم نشدند.
این مسئله هیچ ارتباطی به مقام نبوت ندارد بلکه جایگاه رسول خدا در نظام خلقت است. یعنی این مسئله که پنج تن، قبل از خلقت آدم غرق در عبادت خدا بودهاند به منزلت ایشان در نظام خلقت بازمیگردد.
بزرگان از محدثین شیعه دربارۀ عالین از نظر مفهوم چنین گفتهاند:
عالین گروهی از وجودهای عالیۀ عالم غیب میباشند. ایشان آنچنان مبهوت حضرت حق بودند که التفاتی به غیر حق نداشتند. لذا در آن توجه مطلق به حضرت حق از سجده کردن بر آدم معذور بودند در نتیجه مأمور به سجده نبودند.
یعنی سجده برای اتصال به حضرت حق بوده است و محمد و آل محمد که غرق در التفات و اتصال به حضرت حق بودند به این سجده نیاز نداشتند.
پیامبر، هم از نظر منصب و هم از نظر عنصر بر تمام خلایق تقدم دارندپیامبر فرمودند: من نبی بودم در حالیکه آدم در بین آب و گل بود! این حدیث دلالت بر تقدم رُتبی پیامبر بر خلائق به حسب منصب ایشان دارد در حالیکه ایشان از نظر عنصری، تقدم خَلقی دارند: اول ما خلق الله نوری.
پس پیامبر اشرف موجودات است. حضرت رسول همان حقیقتیست که نه تنها مشاهدۀ ایشان مشاهدۀ خداوند است بلکه بیعت با ایشان هم بیعت با خداست. ایذاء ایشان ایذاء خداوند و خشنود کردن ایشان، خشنود کردن خداوند است.
این حقیقت همان مقام ظل اللهیست.
اقرار به نبوت پیامبر و ولایت امیرالمؤمنین شرط نبوت انبیاء بوده استدر بحث تقدم رُتبی پیامبر در منصب نبوت آمده است: [پیامبر ما] از پيامبرانى كه پيش از تو فرستاديم سؤال کن. (زخرف:۴۵)
ابن عباس میگوید: از پیامبر سؤال کردم: این سؤال چه بود؟
فرمودند: خداوند در شب معراج پیامبر سایر پیامبران را گرد هم آورد و به حضرت فرمود: ای محمد! از آنها بپرس: به چه دلیل مبعوث شدهاید؟
پاسخ دادند: برای بیان شهادت لا إله إلا الله و اقرار به نبوت تو و ولایت علی بن ابیطالب.
ولایت امیرالمؤمنین در تمام ادیان گذشته مطرح بوده استوقتی انبیاء بحث پذیرش نبوت حضرت رسول و ولایت امیرالمؤمنین را به عنوان شرط و دلیل بعثت خود مطرح میکنند معنایش این میشود که ولایت امیرالمؤمنین در ادیان گذشته مطرح بوده است.
پیامبر فرمودند: خداوند هيچ پيامبرى را قبض روح نكرد تا اينكه به او فرمان داد به بهترين خاندان و نزديكانش وصيت كند. به من نيز امر كرد كه وصيت كنم. پس عرضه داشتم: پروردگارا به چهكسى وصيت كنم؟
فرمود: اى محمد به پسر عمويت على بن ابىطالب وصيت كن! من او را در كتب پيشين پا برجا ساختهام و در آنها نگاشتهام كه او جانشين توست و بر آن از آفريدگان و پيامبران و فرستادگانم پيمان گرفتم و پيمان آنها براى من به ربوبیت و براى تو اى محمد به نبوت و براى على به ولايت است.
در تمام کتابهای آسمانی از جمله تورات و انجیل بحث ولایت ایشان مطرح بوده و نوشته شده که امیرالمؤمنین وصی رسول خداست. لذا از تمام مردم دربارۀ ربوبیت خداوند، نبوت رسول خدا و ولایت امیرالمؤمنین پیمان گرفته شده است.
پس همۀ انبیاء مأمور به تبلیغ ولایت امیرالمؤمنین بودهاند کما اینکه خود پیامبر هم مأمور به تبلیغ ولایت امیرالمؤمنین بودند. چون اگر این کار را نمیکردند بیست و سه سال رسالت ایشان به ثمر نمینشست. (مائده:۶۷)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گزیده سخنرانیاستاد سیدمحمدباقر علوی تهرانی
موضوع: #حقوق_امام_ع_بر_شیعیان | جلسه ۱۶
از سلسله جلسات هفتگی سهشنبهها
سهشنبه ۲۷ آذر ماه ۱۴۰۳
مسجد حضرت امیر علیهالسلام
@Fares_ir