جهان امروز،
هیچ گاه، رنج های شما رو ستایش نمیکنه، اینکه انقدر درگیر ناله و زاری و چسناله هستی، یک احمق درمانده از خودت میسازی،
روزی از راه میرسه که دیگه حتی از غر زدنهای خودت خسته میشی، اینکه باید یک عمر نقش قربانی که داشتی تو زندگی رو بزاری کنار و بلند شی کاری کنی،
لحظهای تو زندگی هر آدمی از راه میرسه که دیگه حتی ترس هم براش معنی نداره، نه اینکه نترسه، بلکه دیگه تمام لحظاتش از احساس و معنا تهی میشه، دیگه حتی از اینکه خودش رو پشت بهانهها و مقصر بودن دیگران در سرنوشتش توجیه کنه، خسته میشه.
این لحظه رو برای تک تک شماها میخوام،
روزی که یکبار دیگه به خودتون و خشم درونتون سلام میکنید، روزی که یاد بگیرید، دنیا فقط راه حل عبور شما رو حساب میکنه، نه درجا زدن تو گذشته و حال رنجور شما رو، روزی که بلاخره متوجه میشید، از دل یک امید کاذب و لاس زدن باهاش، یک نا امیدی واقعی خلق کنید.
هیچ گاه، رنج های شما رو ستایش نمیکنه، اینکه انقدر درگیر ناله و زاری و چسناله هستی، یک احمق درمانده از خودت میسازی،
روزی از راه میرسه که دیگه حتی از غر زدنهای خودت خسته میشی، اینکه باید یک عمر نقش قربانی که داشتی تو زندگی رو بزاری کنار و بلند شی کاری کنی،
لحظهای تو زندگی هر آدمی از راه میرسه که دیگه حتی ترس هم براش معنی نداره، نه اینکه نترسه، بلکه دیگه تمام لحظاتش از احساس و معنا تهی میشه، دیگه حتی از اینکه خودش رو پشت بهانهها و مقصر بودن دیگران در سرنوشتش توجیه کنه، خسته میشه.
این لحظه رو برای تک تک شماها میخوام،
روزی که یکبار دیگه به خودتون و خشم درونتون سلام میکنید، روزی که یاد بگیرید، دنیا فقط راه حل عبور شما رو حساب میکنه، نه درجا زدن تو گذشته و حال رنجور شما رو، روزی که بلاخره متوجه میشید، از دل یک امید کاذب و لاس زدن باهاش، یک نا امیدی واقعی خلق کنید.