امشب زیر دوش به خودم میگفتم چقدر حموم خونمو دوس دارم.
فشار آب عالی، دمای آب همون دمایی که به جهنمیان وعده دادن و پر از بوی خوب.
کلام منعقد نشده،
لامپ حموم سوخت!
خیلی تاریک شد.
شامپو از دستم افتاد.
خم شدم برش دارم،
زانوم خورد به توالت فرنگی کمرمم خورد به روشویی
کاش من لال شم!
فشار آب عالی، دمای آب همون دمایی که به جهنمیان وعده دادن و پر از بوی خوب.
کلام منعقد نشده،
لامپ حموم سوخت!
خیلی تاریک شد.
شامپو از دستم افتاد.
خم شدم برش دارم،
زانوم خورد به توالت فرنگی کمرمم خورد به روشویی
کاش من لال شم!