یه سال دیگه هم گذشت. هر وقت دوران سختی که گذروندیم رو مرور میکنم، از همه آدما فاصله میگیرم.
یادم میاد چه دردی توی قلب من هست و این درد باعث میشه یه شکاف بزرگ بین من و همه آدمای دیگه بیفته.
نمیتونم برم سر کار. نمیتونم کسیو هندل کنم. نمیتونم مهربون باشم.
فقط دلم میخواد از همه دور شم، سرمو بذارم و با این درد و دلتنگی بمیرم.
یادم میاد چه دردی توی قلب من هست و این درد باعث میشه یه شکاف بزرگ بین من و همه آدمای دیگه بیفته.
نمیتونم برم سر کار. نمیتونم کسیو هندل کنم. نمیتونم مهربون باشم.
فقط دلم میخواد از همه دور شم، سرمو بذارم و با این درد و دلتنگی بمیرم.