از چَپی ها!
در ادامه پست قبلی، باید بگویم که بخش عمده مقاومت در برابر عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی و اساسا هر چیزی که ایران را به دنیا و بخصوص غرب متصل کند، نه فقط مذهبی های معلوم الحال، بلکه چپی ها هستند! چپی مذهبی هم داریم اما داستان چپی های غیرمذهبی داستان عجیبی است. تا آدم خودش نبیند، باور نمی کند!
آشنایی داشتیم که بعدها فهمیدم در گذشته توده ای بوده است. در دل تهران، یخچال خانه اش جشنواره مشروبات الکلی بود. ویسکی با یخش ترک نمی شد اما آنچنان از سیاست های اقتصادی و خارجی ج.ا. دفاع می کرد که انگار فکر می کردی با سرمقاله نویس کیهان صحبت می کنی. از دفاع از رابطه یک طرفه با شرق گرفته، تا خطابه خواندن برای فلسطین، نقد هاشمی و قربان صدقه سیاست های چپی احمدی نژاد رفتن تا حتی دفاع از عدم عضویت در سازمان تجارت جهانی. یادمه اولین بحث ما دقیقا سر خودروسازی و مقایسه با صنعت مشابه در کُره شکل گرفت. آنچنان آمار و ارقام در دفاع از این صنعت در ایران و برتری آن در برابر کُره آورد که اصلا به آمار و عقل خودم هم شک کردم!
استاد رشته مدیریت در یکی از دانشگاه های تهران بود (!) و با اینکه در چند دهه گذشته حتی یک رکعت نماز نخوانده بود، هیچ مشکل انضباطی نداشت! تا بازنشستگی هم به خوبی خدمت کرد! خدا بیامرزتش، زبان بسیار گیرا و روایت گویی بسیار دلنشینی داشت. همین باعث می شد که حرف هایش گیرا باشد. اساسا یک قدرت عمده چپی ها، بخصوص از نوع باسواد و قدیمی آن، همین روایتگری آنهاست. روایت های مسحور کننده (گول زننده) برای جامعه چپ زده ایران!
به هر حال، یک گرفتاری ایران، چپی ها و جولان آنها در سیاست و اقتصاد است که البته، عقاید آنها به مذاق مردم ایران هم در کل بیشتر خوش می آید! نمی توان گفت که آدمهای اصلی و مهره های کلیدی چپی، مواجب بگیر کسی یا کشور خارجی هستند و نمی توان هم این ادعا را رد کرد. اما آنچه با اطمینان می توان گفت این است که مثل بخشی از قشر مذهبی ایران، دلشان با "ایران" نیست! دلشان با ایدئولوژی خودشان و هم عقیده های خودشان در کشورهای دیگر است و برای این منظور، از چوب لای چرخ توسعه ایران گذاشتن ابایی ندارند!
@economy
در ادامه پست قبلی، باید بگویم که بخش عمده مقاومت در برابر عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی و اساسا هر چیزی که ایران را به دنیا و بخصوص غرب متصل کند، نه فقط مذهبی های معلوم الحال، بلکه چپی ها هستند! چپی مذهبی هم داریم اما داستان چپی های غیرمذهبی داستان عجیبی است. تا آدم خودش نبیند، باور نمی کند!
آشنایی داشتیم که بعدها فهمیدم در گذشته توده ای بوده است. در دل تهران، یخچال خانه اش جشنواره مشروبات الکلی بود. ویسکی با یخش ترک نمی شد اما آنچنان از سیاست های اقتصادی و خارجی ج.ا. دفاع می کرد که انگار فکر می کردی با سرمقاله نویس کیهان صحبت می کنی. از دفاع از رابطه یک طرفه با شرق گرفته، تا خطابه خواندن برای فلسطین، نقد هاشمی و قربان صدقه سیاست های چپی احمدی نژاد رفتن تا حتی دفاع از عدم عضویت در سازمان تجارت جهانی. یادمه اولین بحث ما دقیقا سر خودروسازی و مقایسه با صنعت مشابه در کُره شکل گرفت. آنچنان آمار و ارقام در دفاع از این صنعت در ایران و برتری آن در برابر کُره آورد که اصلا به آمار و عقل خودم هم شک کردم!
استاد رشته مدیریت در یکی از دانشگاه های تهران بود (!) و با اینکه در چند دهه گذشته حتی یک رکعت نماز نخوانده بود، هیچ مشکل انضباطی نداشت! تا بازنشستگی هم به خوبی خدمت کرد! خدا بیامرزتش، زبان بسیار گیرا و روایت گویی بسیار دلنشینی داشت. همین باعث می شد که حرف هایش گیرا باشد. اساسا یک قدرت عمده چپی ها، بخصوص از نوع باسواد و قدیمی آن، همین روایتگری آنهاست. روایت های مسحور کننده (گول زننده) برای جامعه چپ زده ایران!
به هر حال، یک گرفتاری ایران، چپی ها و جولان آنها در سیاست و اقتصاد است که البته، عقاید آنها به مذاق مردم ایران هم در کل بیشتر خوش می آید! نمی توان گفت که آدمهای اصلی و مهره های کلیدی چپی، مواجب بگیر کسی یا کشور خارجی هستند و نمی توان هم این ادعا را رد کرد. اما آنچه با اطمینان می توان گفت این است که مثل بخشی از قشر مذهبی ایران، دلشان با "ایران" نیست! دلشان با ایدئولوژی خودشان و هم عقیده های خودشان در کشورهای دیگر است و برای این منظور، از چوب لای چرخ توسعه ایران گذاشتن ابایی ندارند!
@economy