شاعر مال جایزه است یا جایزه مال شاعر؟
معرفی برگزیدگان جایزهی شعر بهاران.
http://2shanbe.ir/ExternalPages/?id=61305
گروس عبدالملکیان
گاه شاهد هستیم که معدودی از دوستان چنان درگیر یک جایزه میشوند که آدم احساس میکند هدف قاعی شعر گرفتن جایزه است و اصلا فراموش میکنیم شاعر مال جایزه است یا جایزه مال شاعر پس آیا بهتر نیست کلا جایزه به شعر و کتاب شعر کنار گذاشته شود یا نه به روش دیگر میشود من شاعر تمرین کنم که منش و رابطهام با هر جایزهای که به شعر داده میشود از کف زدن مخاطبان در یک جمع کوچک گرفته تا جایزه اول شعر بهاران را طوری تعریف کنم که نهایتا در خدمت شعرم باشند، به طور طبیعی با پیشنهاد اول یعنی حذف تمام جوایز شعری مخالفم آن هم در جهانی خواسته یا ناخواسته به این سمت میرود که شعر را به عنوان یکی از عمیقترین جلوههای زبان کمرنگ و کمرنگتر کند.
شعر هربار که خوانده میشود به دنیا میآید و هر آنکه آن را خوانده آن را به دنیا آورده. در مرور سطرها و خلوتی که با شعر میسازد به گونهای این بچهرا بزرگ میکند. پس میشود گفت شعر تا خوانده نشده، شعر نشده است، همانطور که انسان تا به دنیا نیاید، تا راه نرود، انسان نمیشود، پس هر مقولهای که همکاری کند تا شعر گستردهتر و عمیقتر خوانده به جمعیت روشنایی خواهد افزود. خواه دنیای نشر باشد یا مطبوعات یا جوایز و جلسات و اگر اینها همه و همه پلههای نردبامی برای بالا رفتن شعر باشند، نه تنها مضر نیستند بلکه مبارک هستند البته کیفیت و استحکام این پلهها بحث دیگری است که طرحش فضای دیگری میطلبد.
https://cdn.isna.ir/d/2018/02/27/3/57646180.jpg
«دوشنبه»
گزیده جستارها و رویدادهای ادبی در جهان مجازی
👇
@doshanbe
معرفی برگزیدگان جایزهی شعر بهاران.
http://2shanbe.ir/ExternalPages/?id=61305
گروس عبدالملکیان
گاه شاهد هستیم که معدودی از دوستان چنان درگیر یک جایزه میشوند که آدم احساس میکند هدف قاعی شعر گرفتن جایزه است و اصلا فراموش میکنیم شاعر مال جایزه است یا جایزه مال شاعر پس آیا بهتر نیست کلا جایزه به شعر و کتاب شعر کنار گذاشته شود یا نه به روش دیگر میشود من شاعر تمرین کنم که منش و رابطهام با هر جایزهای که به شعر داده میشود از کف زدن مخاطبان در یک جمع کوچک گرفته تا جایزه اول شعر بهاران را طوری تعریف کنم که نهایتا در خدمت شعرم باشند، به طور طبیعی با پیشنهاد اول یعنی حذف تمام جوایز شعری مخالفم آن هم در جهانی خواسته یا ناخواسته به این سمت میرود که شعر را به عنوان یکی از عمیقترین جلوههای زبان کمرنگ و کمرنگتر کند.
شعر هربار که خوانده میشود به دنیا میآید و هر آنکه آن را خوانده آن را به دنیا آورده. در مرور سطرها و خلوتی که با شعر میسازد به گونهای این بچهرا بزرگ میکند. پس میشود گفت شعر تا خوانده نشده، شعر نشده است، همانطور که انسان تا به دنیا نیاید، تا راه نرود، انسان نمیشود، پس هر مقولهای که همکاری کند تا شعر گستردهتر و عمیقتر خوانده به جمعیت روشنایی خواهد افزود. خواه دنیای نشر باشد یا مطبوعات یا جوایز و جلسات و اگر اینها همه و همه پلههای نردبامی برای بالا رفتن شعر باشند، نه تنها مضر نیستند بلکه مبارک هستند البته کیفیت و استحکام این پلهها بحث دیگری است که طرحش فضای دیگری میطلبد.
https://cdn.isna.ir/d/2018/02/27/3/57646180.jpg
«دوشنبه»
گزیده جستارها و رویدادهای ادبی در جهان مجازی
👇
@doshanbe