دوست دارم در جشن تولد ۸۰ سالگیم، وقتی تو آینه به خودم نگاه کردم،
به تمام چین و چروکای صورتم؛
به هر تار موی سفیدم؛
حتی به تک تک خطهای روی پیشونیم
لبخند بزنم.
در اصل به اینکه همیشه برای دل خودم زندگی کردم ببالم.
دلم میخواد گیسوان سفیدم رو ببافم و با هر تارش یک خاطرهی خوش رو به یاد بیارم.
دلم میخواد روی تمام خطهای پیشونیم جای بوسههای مردی باشه که دوستش دارم.
به دستام خیره بشم و همون لاک سرخ دلبرانهم رو ببینم و یاد شیطنتهای دخترانهم بیفتم.
و باز یه لبخند مهمون لبهام بشه.
صادقانه بگم دوست دارم همونی باشم که اگر شمع های روی کیکش زیاد شد،
قلبش هرگز پیر نمیشه...
- هستی جلیلی
@DeIban