شبی داخل اتاق
#آنال #ساک_زدن #دوست_پسر
بعد از فوت کردن شمع تولد ۲۳ سالگیم و گرفتن کادو از دستای مردونش بی اختیار از صندلی بلند شدم و به سمتش رفتم مهران به تقلید از من همین کار رو کرد و از جاش بلند شد وقتی به هم رسیدیم قبل از اینکه اجازه کاری رو به مهران بدم لب های کوچیک و ظریفم رو به لب های درشت و خوش رنگ اون رسوندم چند دقیقه ای لب هامون میزان عشق علاقمون رو نشون داد اما من کم طاقت تر از چیزی بودم که این موضوع رو بیشتر طول بدم بنابر این تصمیم به جدایی لب ها و هدایت مهران به سمت اتاق گرفتم بعد از ورود مون به اتاق تصمیم گرفتم برای رمانتیک تر شدن این شب خاص نور ماه تنها منبع روشن کننده اتاق باشه زانو زدن جلوی مهران برام سخت نبود پس بلافاصله زانو زدم و تلاش چند ثانیه ای من برای باز کردن کمربند و دکمه های اون کافی بود با پایین کشیدن شلوار برآمدگی قشنگی از روی شورت ورزشی و جذابش آب دهنم رو سرازیر کرد صورتم رو به اون برآمدگی چسبوندم و حسابی صورتم رو بهش مالیدم چند ثانیه بعد از پایین کشیدن شورت اون کیر خوش تراش کلفت ظاهر شد و باعث خیسی مجدد من شد با انگشتای ظریف کوچیکم اونو گرفتم و به سمت دهنم هدایتش کردم اول بوسه ای به سر خوشکلش زدم و بعد تا نصفه داخل دهنم کردم سعی میکردم با فشار لبام حرارت رو به کیر مهران بدم و با زبونم اونو کامل خیس کنم در همین لحظه صدای آه مردونه ای باعث شد ترشحات کسم بیشتر بشه و من با عشق علاقه بیشتری به کارم ادامه بدم چند دقیقه ای تو همین حالت براش ساک زدن اما وقتی دستای مردونش رو روی سرم حس کردم فهمیدم که دیگه اختیار دست اونه با سرعت سرم رو عجیب جلو میکرد و کیرش رو کامل تا ته حلقم وارد میکرد و این روند چند ثانیه ای ادامه داشت و من کاری جز لذت دادن به اون نمیتونستم بکم مهران کیرش،رو از دهنم در آورد و روی صورتم گذاشت حسی که این لحظه داشتم رو با هیچ چیزی عوض نمیکنم کیر مهران روی صورتم عقب جلو میشد و اون با ضربات آروم چشم ها حتی دماغم رو مورد حدف قرار میداد من هم آبی که داخل دهنم جمع شده بود رو روی دستم تف کردم و روی کیر مهران کشیدم حالا کیر مهران قشنگ چرب و پر از آب دهن من شده بود تازه متوجه شدم که هنوز جلوی در اتاقم مهران در کسری از ثانیه منو بلند کرد و روی تخت انداخت با مهارت و سرعت شلوار جین تنگی که کونم رو برای نمایش بهتر به مهران پوشیده بودم پایین کشید و تیشرت رو هم بالا زد و خودش با حوصله لخت شد حس تحقیر داشتم چون چند دقیقه پیش کیرش دهنم بود و الان من رو به حالت داگی کرد اسپکی به کونم زد که واسم خوشایند نبود اسپک های بعد به مراتب محکم تر از قبل بودن احساس سوزش روی باسنم حس میکردم اما این احساس مدت زیادی دوام نیاورد چون ورود زبون مهران به سوراخ کونی که جز خودش کسی تاحالا ندیده بود لذت بخش بود این قشنگ ترین قسمت سکسه لذت زیادی به همراه داره و باعث میشه من به عنوان دختر توان هیچ چیزی جز ناله کردن رو نداشته باشم اما این ناله ها باعث،نمیشه مهران دست از این کار برداره لذت تمام وجودمو گرفته بود که لحضه برخود سر کیرش با سوراخ تنگ قهوه ای کونم مانع از ادامه این ماجرا شد مهران سر کیرش رو به راحتی وارد کونم کرد و یواش یواش بقیه کیرش تا نصف داخل کونم بود درد وحشتناکی وجودمو گرفته بود و هیچ لذتی نداشت اما اگر مهران اینو میخواست من جنده کی باشم که قبول نکنم با شروع عقب جلو کردن مهران آه ناله من بلند شد حس بی نظیر عقب جلو شدن کیر داخل کون کلفتی و حرارت من به شدت لحظات خوبی رو تجربه میکردم که مهران تمام کیرش رو وارد کونم کرد و باعث شد جیغ بلندی بزنم و حتی گرمی آبش داخل کونم باعث آرامش نشد.
پایان…
نوشته: شاید
@dastan_shabzadegan
#آنال #ساک_زدن #دوست_پسر
بعد از فوت کردن شمع تولد ۲۳ سالگیم و گرفتن کادو از دستای مردونش بی اختیار از صندلی بلند شدم و به سمتش رفتم مهران به تقلید از من همین کار رو کرد و از جاش بلند شد وقتی به هم رسیدیم قبل از اینکه اجازه کاری رو به مهران بدم لب های کوچیک و ظریفم رو به لب های درشت و خوش رنگ اون رسوندم چند دقیقه ای لب هامون میزان عشق علاقمون رو نشون داد اما من کم طاقت تر از چیزی بودم که این موضوع رو بیشتر طول بدم بنابر این تصمیم به جدایی لب ها و هدایت مهران به سمت اتاق گرفتم بعد از ورود مون به اتاق تصمیم گرفتم برای رمانتیک تر شدن این شب خاص نور ماه تنها منبع روشن کننده اتاق باشه زانو زدن جلوی مهران برام سخت نبود پس بلافاصله زانو زدم و تلاش چند ثانیه ای من برای باز کردن کمربند و دکمه های اون کافی بود با پایین کشیدن شلوار برآمدگی قشنگی از روی شورت ورزشی و جذابش آب دهنم رو سرازیر کرد صورتم رو به اون برآمدگی چسبوندم و حسابی صورتم رو بهش مالیدم چند ثانیه بعد از پایین کشیدن شورت اون کیر خوش تراش کلفت ظاهر شد و باعث خیسی مجدد من شد با انگشتای ظریف کوچیکم اونو گرفتم و به سمت دهنم هدایتش کردم اول بوسه ای به سر خوشکلش زدم و بعد تا نصفه داخل دهنم کردم سعی میکردم با فشار لبام حرارت رو به کیر مهران بدم و با زبونم اونو کامل خیس کنم در همین لحظه صدای آه مردونه ای باعث شد ترشحات کسم بیشتر بشه و من با عشق علاقه بیشتری به کارم ادامه بدم چند دقیقه ای تو همین حالت براش ساک زدن اما وقتی دستای مردونش رو روی سرم حس کردم فهمیدم که دیگه اختیار دست اونه با سرعت سرم رو عجیب جلو میکرد و کیرش رو کامل تا ته حلقم وارد میکرد و این روند چند ثانیه ای ادامه داشت و من کاری جز لذت دادن به اون نمیتونستم بکم مهران کیرش،رو از دهنم در آورد و روی صورتم گذاشت حسی که این لحظه داشتم رو با هیچ چیزی عوض نمیکنم کیر مهران روی صورتم عقب جلو میشد و اون با ضربات آروم چشم ها حتی دماغم رو مورد حدف قرار میداد من هم آبی که داخل دهنم جمع شده بود رو روی دستم تف کردم و روی کیر مهران کشیدم حالا کیر مهران قشنگ چرب و پر از آب دهن من شده بود تازه متوجه شدم که هنوز جلوی در اتاقم مهران در کسری از ثانیه منو بلند کرد و روی تخت انداخت با مهارت و سرعت شلوار جین تنگی که کونم رو برای نمایش بهتر به مهران پوشیده بودم پایین کشید و تیشرت رو هم بالا زد و خودش با حوصله لخت شد حس تحقیر داشتم چون چند دقیقه پیش کیرش دهنم بود و الان من رو به حالت داگی کرد اسپکی به کونم زد که واسم خوشایند نبود اسپک های بعد به مراتب محکم تر از قبل بودن احساس سوزش روی باسنم حس میکردم اما این احساس مدت زیادی دوام نیاورد چون ورود زبون مهران به سوراخ کونی که جز خودش کسی تاحالا ندیده بود لذت بخش بود این قشنگ ترین قسمت سکسه لذت زیادی به همراه داره و باعث میشه من به عنوان دختر توان هیچ چیزی جز ناله کردن رو نداشته باشم اما این ناله ها باعث،نمیشه مهران دست از این کار برداره لذت تمام وجودمو گرفته بود که لحضه برخود سر کیرش با سوراخ تنگ قهوه ای کونم مانع از ادامه این ماجرا شد مهران سر کیرش رو به راحتی وارد کونم کرد و یواش یواش بقیه کیرش تا نصف داخل کونم بود درد وحشتناکی وجودمو گرفته بود و هیچ لذتی نداشت اما اگر مهران اینو میخواست من جنده کی باشم که قبول نکنم با شروع عقب جلو کردن مهران آه ناله من بلند شد حس بی نظیر عقب جلو شدن کیر داخل کون کلفتی و حرارت من به شدت لحظات خوبی رو تجربه میکردم که مهران تمام کیرش رو وارد کونم کرد و باعث شد جیغ بلندی بزنم و حتی گرمی آبش داخل کونم باعث آرامش نشد.
پایان…
نوشته: شاید
@dastan_shabzadegan