درود و صد سلام فر هدایت
که جان صد چو من گردد فدایت
بسی افسد به فاسد دفع گردد
به زهرش زهر دیگر رفع گردد
بلا و ابتلا در ما نهفته است
به کنده حلقه و چون مار خفته است
و درمان نیز هم در ما عیان است
که این پند ره پیشینیان است
من و تو گر به صلح اندر درآییم
گره از کار دنیا وا نماییم
اگر بینی که دلها همچو سنگ است
اگر قابیل با هابیل به جنگست
اگر دنیا سر یاری ندارد
اگر دلدار و دلداری ندارد
بده فرمان صلحی بر دل خویش
که تا صلح جهانی آیدت پیش
ببخش آن را که می لایق ندانی
که باشد انعکاست گر بدانی
که صلح قلب تو صلح جهان است
اگر چه اشک چشمانت روان است
گشا آن حقه مهری که داری
که مهرت منجی آخرزمان است ☘
که جان صد چو من گردد فدایت
بسی افسد به فاسد دفع گردد
به زهرش زهر دیگر رفع گردد
بلا و ابتلا در ما نهفته است
به کنده حلقه و چون مار خفته است
و درمان نیز هم در ما عیان است
که این پند ره پیشینیان است
من و تو گر به صلح اندر درآییم
گره از کار دنیا وا نماییم
اگر بینی که دلها همچو سنگ است
اگر قابیل با هابیل به جنگست
اگر دنیا سر یاری ندارد
اگر دلدار و دلداری ندارد
بده فرمان صلحی بر دل خویش
که تا صلح جهانی آیدت پیش
ببخش آن را که می لایق ندانی
که باشد انعکاست گر بدانی
که صلح قلب تو صلح جهان است
اگر چه اشک چشمانت روان است
گشا آن حقه مهری که داری
که مهرت منجی آخرزمان است ☘