داشتم به یکی میگفتم گیر کرده بودم یک جایی و هیچ کسی نبود بتونم ازش کمک بخوام. نگاهم کرد و تو جدی ترین حالت ممکن پرسید: "خب چرا زنگ نزدی به بابات؟" به آدمهایی که خانوادهی امنی دارن حسودیم میشه. من اگر بابام میفهمید اون ساعت کجام از موقعیتی که توش بودم خطر بزرگتری بود.
오
@cappuccino_plus
오
@cappuccino_plus