#نقد_بهائیت (۱۲۸)
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
↙️ بر اساس کتاب اقدس حسینعلی نوری که بهاء الله شد! ،بهائیان از هرگونه جدال، نزاع و کتک زدن منع شدهاند؛ همچنان که میخوانیم: «قَد مُنعتُم فی الکتاب عن الجدال و النّزاع و الضّرب و أمثالها عمّا تحزن به الأفئدة و القلوب [1]؛
شما در کتاب منع شدهاید از جدال و نزاع و زدن و همانند آنها از آنچه که باعث ناراحتی قلبها میشود».
❗️❗️ اما دومین پیشوای بهائیت - عباس آفندی پسر بزرگ میرزا حسینعلی که به او عبدالبهاء میگویند - بر خلاف حکم پدر، دست به کتک و سیلی زدن خوبی داشته!
🔻 از اینرو یکی از نزدیکان و معتمدین عبدالبهاء به نام خلیل شهیدی، در نقل یکی از خاطرات سیلی زدن عبدالبهاء به مخالفینش مینویسد:
«آن شخص از مصر وارد حيفا شد. حضرت عبدالبهاء او را احضار فرمودند. پس (از) آنكه حضور يافت به او فرمودند تو به جماعت من اذيت میكنی. آنگاه در تحت تهديد و توبيخ و چند كشيده قرار گرفت. پس از آنكه خارج شد، مجدداً بلافاصله او را خواستند. پيش خود تصور كرده بود شايد ورق برگشته است ولی چنين نبود، زيرا در حين ورود مره اُخری (:بار ديگر) اَشدّ (:سختتر) از ماقبل شروع فرمودند».[2 - تصویر الحاقی (نسخه خطی)]
❗️جالب آنکه این سنت سیلی زنی ، در مواجهه با احبای ایشان نیز وجود داشت! ایشان به جای برخورد صحیح و منطقی ، در مواردی که به چالش کشیده میشد، سوال کننده را به جای پاسخ، سیلی می زد!
آقای خلیل شهیدی مینویسد: «روزی [عبدالبهاء] در بیرونی بیت مبارک در حیفا فرمودند: دستمالم را فراموش کردم. یک نفر از احبا که معروف باستاد محمد علی بنا بود باین مضمون عرض کرد : چگونه میشود مظهر حق را فراموش کرد؟ فورا یک سیلی باو زدند و فرمودند: مردک به یک دستمال فراموش کردن صد نفر را امتحان میکند».[3- تصویر در ادامه خواهد آمد]
🔻 جالب آنکه شهیدی در ادامه، اینگونه برخوردهای عبدالبهاء را زیاد و از شمارش خارج دانسته: «آری، از این پیشامدها و وقایع به صور مختلفه و اشکال متنوعه بسیار به وقوع پیوست که از تعداد لا تحصی (:غیرقابل شمارش) است»[4- تصویر الحاقی] و به نقل از او مینویسد: «با بعضی اشخاص هزار نصائح و مواعظ جای #یک_کشیده را نمیگیرد».[5- تصویر الحاقی]
[1]. حسینعلی نوری، اقدس، ص 139، بند 148.
[2]. خلیل شهیدی، خاطرات خلیل شهیدی، ص 254-253.
[3]. همان ص193
[4]. همان، ص 255-254.
[5]. همان، ص 254.
✍🏻 پینوشت: اوج خشونت و بیمنطقی را در فرقه بهایی دیدید ؟ نتیجه آنکه حل مسئله در سیستم فکری بزرگ بهاییان ، به جای ارائه راهکار منطقی، شَتَلَق بود!
آیا کسی که خود را ولیّ خدا میداند اینگونه پاسخ میدهد؟
@borrhan
⚠️ اعتیاد عبدالبهاء به سیلی زدن
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
↙️ بر اساس کتاب اقدس حسینعلی نوری که بهاء الله شد! ،بهائیان از هرگونه جدال، نزاع و کتک زدن منع شدهاند؛ همچنان که میخوانیم: «قَد مُنعتُم فی الکتاب عن الجدال و النّزاع و الضّرب و أمثالها عمّا تحزن به الأفئدة و القلوب [1]؛
شما در کتاب منع شدهاید از جدال و نزاع و زدن و همانند آنها از آنچه که باعث ناراحتی قلبها میشود».
❗️❗️ اما دومین پیشوای بهائیت - عباس آفندی پسر بزرگ میرزا حسینعلی که به او عبدالبهاء میگویند - بر خلاف حکم پدر، دست به کتک و سیلی زدن خوبی داشته!
🔻 از اینرو یکی از نزدیکان و معتمدین عبدالبهاء به نام خلیل شهیدی، در نقل یکی از خاطرات سیلی زدن عبدالبهاء به مخالفینش مینویسد:
«آن شخص از مصر وارد حيفا شد. حضرت عبدالبهاء او را احضار فرمودند. پس (از) آنكه حضور يافت به او فرمودند تو به جماعت من اذيت میكنی. آنگاه در تحت تهديد و توبيخ و چند كشيده قرار گرفت. پس از آنكه خارج شد، مجدداً بلافاصله او را خواستند. پيش خود تصور كرده بود شايد ورق برگشته است ولی چنين نبود، زيرا در حين ورود مره اُخری (:بار ديگر) اَشدّ (:سختتر) از ماقبل شروع فرمودند».[2 - تصویر الحاقی (نسخه خطی)]
❗️جالب آنکه این سنت سیلی زنی ، در مواجهه با احبای ایشان نیز وجود داشت! ایشان به جای برخورد صحیح و منطقی ، در مواردی که به چالش کشیده میشد، سوال کننده را به جای پاسخ، سیلی می زد!
آقای خلیل شهیدی مینویسد: «روزی [عبدالبهاء] در بیرونی بیت مبارک در حیفا فرمودند: دستمالم را فراموش کردم. یک نفر از احبا که معروف باستاد محمد علی بنا بود باین مضمون عرض کرد : چگونه میشود مظهر حق را فراموش کرد؟ فورا یک سیلی باو زدند و فرمودند: مردک به یک دستمال فراموش کردن صد نفر را امتحان میکند».[3- تصویر در ادامه خواهد آمد]
🔻 جالب آنکه شهیدی در ادامه، اینگونه برخوردهای عبدالبهاء را زیاد و از شمارش خارج دانسته: «آری، از این پیشامدها و وقایع به صور مختلفه و اشکال متنوعه بسیار به وقوع پیوست که از تعداد لا تحصی (:غیرقابل شمارش) است»[4- تصویر الحاقی] و به نقل از او مینویسد: «با بعضی اشخاص هزار نصائح و مواعظ جای #یک_کشیده را نمیگیرد».[5- تصویر الحاقی]
[1]. حسینعلی نوری، اقدس، ص 139، بند 148.
[2]. خلیل شهیدی، خاطرات خلیل شهیدی، ص 254-253.
[3]. همان ص193
[4]. همان، ص 255-254.
[5]. همان، ص 254.
✍🏻 پینوشت: اوج خشونت و بیمنطقی را در فرقه بهایی دیدید ؟ نتیجه آنکه حل مسئله در سیستم فکری بزرگ بهاییان ، به جای ارائه راهکار منطقی، شَتَلَق بود!
آیا کسی که خود را ولیّ خدا میداند اینگونه پاسخ میدهد؟
یکی از ادعاهای مهم بهائیت حقوق بشر و تحمل دگراندیشی است در حالی که هرگز بهاییان به شما نمیگویند که رهبران بهائیت برخورد بسیار شدیدی را با منتقدان و مخالفان و حتی ارادتمندان خود داشتند!➖➖➖➖
@borrhan