این نکته درست است که ارزهای دیجیتالی که با ISO 20022 تطبیق پیدا میکنند، تا حدی از اصول کامل غیرمتمرکز بودن (decentralization) فاصله میگیرند، اما باید توجه داشت که این موضوع به معنای کاملاً متمرکز شدن آنها نیست.
### چرا؟
1. تطبیق با استاندارد ISO 20022:
این استاندارد برای تسهیل ارتباطات بین سیستمهای مالی سنتی (مانند بانکها و مؤسسات مالی) طراحی شده است. ارزهای دیجیتالی که با این استاندارد همخوانی دارند، بهنوعی نیاز دارند که با زیرساختهای سنتی تعامل داشته باشند. این تطبیق میتواند نیازمند قوانین و مقررات خاصی باشد که ممکن است با اصول کامل غیرمتمرکز بودن در تضاد باشد.
2. تعدیل در غیرمتمرکز بودن:
برخی پروژهها مانند ریپل (XRP) یا استلار (XLM) از ابتدا با هدف خدمت به بازارهای مالی بینالمللی طراحی شدهاند. این پروژهها تا حدی غیرمتمرکز هستند، اما شبکههای آنها ممکن است کنترل بیشتری توسط نهادهای مرکزی یا تاییدکنندگان منتخب داشته باشد.
3. تفاوت در اهداف:
- ارزهایی مثل بیتکوین یا لایتکوین بر حفظ استقلال کامل از سیستمهای مالی سنتی تأکید دارند.
- در مقابل، ارزهایی مثل ریپل (XRP)، کوانت (QNT) یا هدره (HBAR) به دنبال هماهنگی و تطبیق با نهادهای مالی سنتی هستند.
4. متمرکز بودن بخشی از شبکه:
برای رعایت استانداردهایی مثل ISO 20022، ممکن است بخشهایی از شبکه یا فرآیندهای تأیید تراکنش در این پروژهها بیشتر تحت نظارت یا مدیریت باشند، که میتواند نشانهای از کاهش غیرمتمرکز بودن باشد.
### آیا این به معنای ضدیت با بلاکچین است؟
خیر. این پروژهها همچنان از فناوری بلاکچین استفاده میکنند، اما برای جلب اعتماد مؤسسات مالی و کسبوکارها، کمی از اصول غیرمتمرکز بودن فاصله میگیرند. این تطبیق، یک انتخاب استراتژیک است و نه ضعف در طراحی.
### نتیجهگیری:
ارزهای دیجیتال سازگار با ISO 20022 ممکن است کاملاً به اصول غیرمتمرکز بودن پایبند نباشند، اما این به دلیل تمرکز آنها بر حل مشکلات خاص و تعامل با سیستمهای سنتی است. اگر هدف یک شبکه، تسهیل همکاری با بانکها و مؤسسات مالی باشد، این تطبیق منطقی است. با این حال، ارزهای غیرمتمرکز مانند بیتکوین برای حفظ اصول اصلی تمرکززدایی طراحی شدهاند و وارد چنین ساختارهایی نمیشوند.
### چرا؟
1. تطبیق با استاندارد ISO 20022:
این استاندارد برای تسهیل ارتباطات بین سیستمهای مالی سنتی (مانند بانکها و مؤسسات مالی) طراحی شده است. ارزهای دیجیتالی که با این استاندارد همخوانی دارند، بهنوعی نیاز دارند که با زیرساختهای سنتی تعامل داشته باشند. این تطبیق میتواند نیازمند قوانین و مقررات خاصی باشد که ممکن است با اصول کامل غیرمتمرکز بودن در تضاد باشد.
2. تعدیل در غیرمتمرکز بودن:
برخی پروژهها مانند ریپل (XRP) یا استلار (XLM) از ابتدا با هدف خدمت به بازارهای مالی بینالمللی طراحی شدهاند. این پروژهها تا حدی غیرمتمرکز هستند، اما شبکههای آنها ممکن است کنترل بیشتری توسط نهادهای مرکزی یا تاییدکنندگان منتخب داشته باشد.
3. تفاوت در اهداف:
- ارزهایی مثل بیتکوین یا لایتکوین بر حفظ استقلال کامل از سیستمهای مالی سنتی تأکید دارند.
- در مقابل، ارزهایی مثل ریپل (XRP)، کوانت (QNT) یا هدره (HBAR) به دنبال هماهنگی و تطبیق با نهادهای مالی سنتی هستند.
4. متمرکز بودن بخشی از شبکه:
برای رعایت استانداردهایی مثل ISO 20022، ممکن است بخشهایی از شبکه یا فرآیندهای تأیید تراکنش در این پروژهها بیشتر تحت نظارت یا مدیریت باشند، که میتواند نشانهای از کاهش غیرمتمرکز بودن باشد.
### آیا این به معنای ضدیت با بلاکچین است؟
خیر. این پروژهها همچنان از فناوری بلاکچین استفاده میکنند، اما برای جلب اعتماد مؤسسات مالی و کسبوکارها، کمی از اصول غیرمتمرکز بودن فاصله میگیرند. این تطبیق، یک انتخاب استراتژیک است و نه ضعف در طراحی.
### نتیجهگیری:
ارزهای دیجیتال سازگار با ISO 20022 ممکن است کاملاً به اصول غیرمتمرکز بودن پایبند نباشند، اما این به دلیل تمرکز آنها بر حل مشکلات خاص و تعامل با سیستمهای سنتی است. اگر هدف یک شبکه، تسهیل همکاری با بانکها و مؤسسات مالی باشد، این تطبیق منطقی است. با این حال، ارزهای غیرمتمرکز مانند بیتکوین برای حفظ اصول اصلی تمرکززدایی طراحی شدهاند و وارد چنین ساختارهایی نمیشوند.