در تعریف «اصالت یا نجابت»:
جاهای بسیاری در مورد نجابت و اصالت نوشته شده. برای نمونه گفته شده که «اگه با هر طوفانی که میاد ولی هنوز تکون نخوردی و خود اصلی‌ت باقی موندی یعنی اصالت و نجابت داری!»
و خیلی تعاریف دیگه.
تعریف رسمی‌ای رو که در لغت‌نامه‌ی آکسفورد مدنظرم هست، می‌تونید ببینید:
در واقع‌، نجابت/اصالت از مولفه‌های
Honesty راست‌گویی
Courage شجاعت
و
Care for other اهمیت به دیگران
درست شده
Nobility اصالت و نجابت= honesty+courage+care for others
تعریف هادی پاکزاد هم جالب توجهه چون یه مولفه‌ی دیگه به‌نام «مهربونی» رو اضافه کرده که وقتی از فاجعه‌های تلخ بیرون میاییم موکدا هیچ چیزی/کسی نباید مانع مهربونی ما شه (البته که از این جملات مثبت دوری می‌کنم!)
باری، باید از خودمون بپرسیم که
Were you honest?
آیا با خودت و دیگران روراست بودی؟
Were you courageous?
آیا توی این زندگی با همه بالا و پاییناش، شجاع بودی؟
Did you consider and care for others?
سایر موجودات رو دیدی و بهشون اهمیت دادی؟
من یه مولفه‌ی دیگه به اصالت/نجابت اضافه می‌کنم؛ اون هم «دوری از سیاست‌زدگی‌های عاطفی» هست که تقریبا به مولفه‌ی هادی پاکزاد نزدیکه.