یکی از مواردی که توی شبکههای اجتماعی مث توییتر، تلگرام، اینستاگرام و غیره توسط سایبریون سپاه جمهوری اسلامی تجویز میشه همین نسخه پیچیدنها برای برقراری و حفظ روابط (میان) انسانهاست چه بهشکل متن، ویدیو، تصویر یا صدا؛ شوربختانه هم تا حدودی قالب ذهنی مدنظرشون هم شکل گرفته و بیشتر رفتارها حول محور همین نسخههای غیرتخصصیِ ناشی از روانشناسی زرد تنظیم شده.
«باید به فلانی بیتوجهی [و بیاحترامی] کنی تا برگرده سمتت. اگه هواشو داشته باشی، دیگه برات خفه نمیشه!»
ببخشید مگه کِشِ شلواره که ولش کنی برگرده؟! مگه قحطی اکسیژنه؟
اگه هر یک از دو طرفین کمی به این قضیه باور داشته باشن تحت تاثیر همین نسخهپیچیها هستن. احترام در رابطه لزوما باید بیقید و شرط و در هر موقعیتی و با هر اوضاعی، در روابط انسانی همیشگی باشه. این احترام هم لزوما به معنی خم و راست شدن جلوی کسی نیست، باید حتی در ذهن هم جایگاهی برای احترام دیگران وجود داشته باشه.
«باید به فلانی بیتوجهی [و بیاحترامی] کنی تا برگرده سمتت. اگه هواشو داشته باشی، دیگه برات خفه نمیشه!»
ببخشید مگه کِشِ شلواره که ولش کنی برگرده؟! مگه قحطی اکسیژنه؟
اگه هر یک از دو طرفین کمی به این قضیه باور داشته باشن تحت تاثیر همین نسخهپیچیها هستن. احترام در رابطه لزوما باید بیقید و شرط و در هر موقعیتی و با هر اوضاعی، در روابط انسانی همیشگی باشه. این احترام هم لزوما به معنی خم و راست شدن جلوی کسی نیست، باید حتی در ذهن هم جایگاهی برای احترام دیگران وجود داشته باشه.