🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 خاننشین احمدزایی کلات تا ورود انگلیسیان (۱۶۶۶ - ۱۸۳۹)
🔹 ظاهراً چابهار پس از مرگ سید سلطان در ۱۲۱۹، به دست عمان افتاد ولی پس از مدت کوتاهی پس گرفته شد. در ۱۲۲۲، درآمد آن پنج هزار روپیه در سال بود که هنوز هم تمام آن به سلطان عمان داده می شد. دربارهٔ گوادر و چابهار جز اینکه از نظر رونق و آبادانی بهسرعت از بندرهای مجاور یعنی پستی و جیوَنی پیشی گرفت، اطلاع چندانی در دست نیست. در حدود ۱۲۸۰، پیشروی انگلیسیان توجه حکومت ایران را جلب کرد. حکام آبادیهای عمدهٔ مکران درباره وضع و امنیت بندرها همیشه با عمان تماس داشتند.
🔹 میر نصیر خان مسلمانی متعبد بود، از بازرگانان هندو در قلمرو خود حمایت میکرد و خود را مکلف به مبارزه با بدعت ذکریان در مکران میدانست. نیم قرن ثبات سیاسی ایجاد کرد که در نتیجهٔ آن کشاورزی و داد و ستد رو به افزایش نهاد ولی پس از مرگ نصیر زوال سریع بود. جانشین او کوچکترین پسرش محمود بود که هنوز صغیر و هفت ساله بود. نفوذ کلات در مكران تقريباً بلافاصله از میان رفت و ناحیه میان رهبران محلی تقسیم شد. جریانات جانشینی روشن نیست. فقط میدانیم که بهرام، نوهٔ میر محبت، آن را نپذیرفت و کراچی را تصرف کرد، اما نایبالحکومه که به نام محمود عمل میکرد، با کمک شاه زمان، والی قندهار، او را شکست داد.
🔹 محمود پس از اینکه به سن رشد رسید، از عهدهٔ وظیفهٔ تجديد حيات حکومت پدر برنیامد و نواحی اطراف جملگی علم استقلال برافراشتند. در ۱۲۲۵ / ۱۸۱۰ هنری پاتینجر، یکی از نخستین سیاحان انگلیسی که به بلوچستان مسافرت کرده بود، مشاهده کرد که سرداران مستقلاً عمل میکنند، پسر محمود، میر مهراب خان دوم، اندک زمانی راه انحطاط را سد کرد، کیچ را مجدداً تسخیر کرد، ولی وزیرانش مشکلاتی به وجود آوردند و موجب زیانهایی در شمال و شرق شدند.
#تاریخ #معاصر
💠 @balochs_history
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 خاننشین احمدزایی کلات تا ورود انگلیسیان (۱۶۶۶ - ۱۸۳۹)
🔹 ظاهراً چابهار پس از مرگ سید سلطان در ۱۲۱۹، به دست عمان افتاد ولی پس از مدت کوتاهی پس گرفته شد. در ۱۲۲۲، درآمد آن پنج هزار روپیه در سال بود که هنوز هم تمام آن به سلطان عمان داده می شد. دربارهٔ گوادر و چابهار جز اینکه از نظر رونق و آبادانی بهسرعت از بندرهای مجاور یعنی پستی و جیوَنی پیشی گرفت، اطلاع چندانی در دست نیست. در حدود ۱۲۸۰، پیشروی انگلیسیان توجه حکومت ایران را جلب کرد. حکام آبادیهای عمدهٔ مکران درباره وضع و امنیت بندرها همیشه با عمان تماس داشتند.
🔹 میر نصیر خان مسلمانی متعبد بود، از بازرگانان هندو در قلمرو خود حمایت میکرد و خود را مکلف به مبارزه با بدعت ذکریان در مکران میدانست. نیم قرن ثبات سیاسی ایجاد کرد که در نتیجهٔ آن کشاورزی و داد و ستد رو به افزایش نهاد ولی پس از مرگ نصیر زوال سریع بود. جانشین او کوچکترین پسرش محمود بود که هنوز صغیر و هفت ساله بود. نفوذ کلات در مكران تقريباً بلافاصله از میان رفت و ناحیه میان رهبران محلی تقسیم شد. جریانات جانشینی روشن نیست. فقط میدانیم که بهرام، نوهٔ میر محبت، آن را نپذیرفت و کراچی را تصرف کرد، اما نایبالحکومه که به نام محمود عمل میکرد، با کمک شاه زمان، والی قندهار، او را شکست داد.
🔹 محمود پس از اینکه به سن رشد رسید، از عهدهٔ وظیفهٔ تجديد حيات حکومت پدر برنیامد و نواحی اطراف جملگی علم استقلال برافراشتند. در ۱۲۲۵ / ۱۸۱۰ هنری پاتینجر، یکی از نخستین سیاحان انگلیسی که به بلوچستان مسافرت کرده بود، مشاهده کرد که سرداران مستقلاً عمل میکنند، پسر محمود، میر مهراب خان دوم، اندک زمانی راه انحطاط را سد کرد، کیچ را مجدداً تسخیر کرد، ولی وزیرانش مشکلاتی به وجود آوردند و موجب زیانهایی در شمال و شرق شدند.
#تاریخ #معاصر
💠 @balochs_history