بسم الله
خیلی وقتها در خوابگاه تنها بوده ام؛ یعنی هم اتاقی ها نبوده اند. گاهی فکر می کردم که اگر مثلاً شب خوابیدم و دیگر بیدار نشدم چه می شود! در خوابگاه رفیق نزدیکی ندارم که اگر چند روزی نبیندم پیگیر شود... فکر می کردم شاید بعد از چند روز از بوی بدی که از اتاق بلند می شود، عده ای مشکوک بشوند و سری به اتاق بزنند و جنازه ای ببینند!
دیروز بعد از مدت نسبتاً زیادی آمدم خوابگاه. هم اتاقی جدیدی پیدا کرده بودم: موش! فعلاً راه رفت و آمد این مهمان ناخوانده را با پارچه و کاغذ و چسب و گچ بسته ام. البته ته دلم دعا کردم که راهی به بیرون از ساختمان داشته باشد و اینجا گیر نیفتد و نمیرد. به ذهنم رسید که اگر آن خواب بی بیداری رخ داده بود و این همسایه هم هنوز راهی برای رفت و آمد داشت، شاید خوراک چند روزش جور شده بود!
پ.ن. #مرگ می آید و تدبیری نیست...
@asiaban57
خیلی وقتها در خوابگاه تنها بوده ام؛ یعنی هم اتاقی ها نبوده اند. گاهی فکر می کردم که اگر مثلاً شب خوابیدم و دیگر بیدار نشدم چه می شود! در خوابگاه رفیق نزدیکی ندارم که اگر چند روزی نبیندم پیگیر شود... فکر می کردم شاید بعد از چند روز از بوی بدی که از اتاق بلند می شود، عده ای مشکوک بشوند و سری به اتاق بزنند و جنازه ای ببینند!
دیروز بعد از مدت نسبتاً زیادی آمدم خوابگاه. هم اتاقی جدیدی پیدا کرده بودم: موش! فعلاً راه رفت و آمد این مهمان ناخوانده را با پارچه و کاغذ و چسب و گچ بسته ام. البته ته دلم دعا کردم که راهی به بیرون از ساختمان داشته باشد و اینجا گیر نیفتد و نمیرد. به ذهنم رسید که اگر آن خواب بی بیداری رخ داده بود و این همسایه هم هنوز راهی برای رفت و آمد داشت، شاید خوراک چند روزش جور شده بود!
پ.ن. #مرگ می آید و تدبیری نیست...
@asiaban57