سلام علیکم
آیاکاربردعلوم جامعه شناسی برای درمان جوامع ضروریست؟؟؟
آیا جامعه شناسی برای جامعه فایده عملی دارد؟
و همچنین جامعه شناسی به چه درد می خورد و چه اهمیتی دارد؟
برای جواب به سوال مذکور در دو بخش به ارایه استدلال می پردازیم، اولا اینکه پیدایش و تکامل علم جامعه شناسی در 200 سال قبل در اروپا ناشی از یکسری ضرورت ها و اهمیت های اجتماعی و فکری بوده. در بعد توصیفی، علم جامعه شناسی این فایده را دارد که می تواند توصیف های دقیقی از وضعیت موجود در جامعه ارایه دهد و به این وسیله موجب مشخص شدن مساله اجتماعی برای سیاستگذاران جامعه شود. در بعد تبیینی نیز، تنها علل و عوامل پدیده هاوآسیبهای گوناگون اجتماعی را مشخص نموده و ما رادر یافتن راه حل کمک می کند بلکه ما را از سو گیری های ذهنی (پیشداوری و تعصبات) بر حذر می سازد. هچنین جامعه شناسی بدلیل تبیین امور و رسیدن به ریشه ها و علل و عوامل حقیقی امور، علمی انتقادی بوده و ابایی از، به زیر سوال کشیدن بدیهی ترین و مقدس ترین امور جامعه ندارد. در بعد پیش بینی و برنامه ریزی نیز جامعه شناسی این فایده را دارد که قادر است به پیش بینی هایی در مورد وضعیت آتی پدیده های اجتماعی بپردازد و از این طریق سیاستگذران و مسولین را به برنامه ریزی اجتماعی وادارد. از دیگر اهمیت های علم جامعه شناسی، می توان به اختصار به موارد زیر اشاره کرد، پیدایش و رشد گرایش های جامعه شناسی علمی یا کاربردی چون رفاه اجتماعی، مددکاری اجتماعی، برنامه ریزی اجتماعی، خدمات اجتماعی، سیاست اجتماعی، اصلاحات اجتماعی و نهایتا فرایند جهانی شدن و بروز مسایل ناشی از جامعه جهانی چون خطر سلاح های هسته ای و کشتار جمعی، آلودگی محیط زیست جهانی و در نتیجه نیاز به علم جامعه شناسی برای رفع چنین مسایلی. پس می توان چنین نتیجه گیری کرد که جامعه شناسی نیز همچون علوم طبیعی دارای فواید و اهمیت های عملی است و حتی گاه مهم تر و ضروری تر، زیرا با مسایلی سروکار دارد که برای تعداد وسیعی از افراد جامعه مورد سوال می باشد. نباید آن را علمی بدون فایده عملی و فقط برای تفنن و سرگرمی دانست.متاسفانه امروزه سیاستمداران دراغلب کشورهاازفرایندعلم جامعه شناسی وکارشناسان ومتخصصان این علم برای درمان جامعه کنونی خودکمتراستقبال میکنند..یا.این علم رامزاحم درمقابل سیاستهای خودمیدانند.حتی دراغلب کشورهای پیشرفت بامتخصصان این علم نگاه انتقادی،وغریبانه دارند.درکشورماهم متاسفانه نگاه تعصبی نسبت به این علم وجودداردوبه نوعی آنرامحصول غرب میدانند.باصراحت بایدگفت علم جامعه شناسی وحتی متخصصان وکارشناسان این علم درکشورهای پیشرفته که بنیانگذاراین علم بودندوهم درکشورهای غیرپیش رفته درغربت بسرمیبرندجا داردبگویم متاسفانه درکشورما درطی مدت ۴۰سال دولتهای مختلف یکی پس ازدیگری به این مهم نپرداخته اند.ومشاهده شده هرجانظری برخلاف نظردولتها وحکومتهامطرح شد.باحساسیتهاوچسباندن انگ های مختلف سیاسی منزوی گردیددرحالیکه رشدوتعالی وپیشرفت هرجامعه بانگاه انتقادی میسرمیگرددعلم جامعه شناسی علم مبسوطی وفراگیری است که دررابطه باهمه ی پدیده ها نظرداردودرواقع مادرتمام علوم است یعنی (علم روابط انسان باانسان یابعبارتی علم روابط بین انسانها،علم روابط وتعامل پدیده ها...)اگردولتها بخواهندبرای برون رفت ازبن بستهای مختلف،(در ابعادسیاسی،فرهنگی،اجتماعی،اخلاقی،،انسانی وحتی اقتصادی برون رفت پیداکنند.وبه وضعیت مطلوب وایده آلی برسندبایدبرای درمان جامعه،ازنکته نظرات علمایان جامعه شناسی وکارشناسان دراین خصوص استفاده عملی نمایندوازسوگیریهاوتعصبهای خشک وخالی پرهیزکنند.درپایان این مبحث بایدبگویم جامعه شناسی درکشورمادرحال نوزایش است ومغفول واقع شده...
علی ایحال
مطالعه جامعه شناسی برای درمان جامعه به دلایل متعدد اهمیت دارد که چندنمونه ازآنهارابه اختصارعرض میکنم عبارت اند از:
1- ایجاد نگاهی تازه به ابعاد مختلف محیط اجتماعی؛
2- مشخص کردن جایگاه فرد در جامعه؛
3- بررسی علل عدم ارتباط گروه ها با یکدیگر؛
4- شناخت محیط و فرهنگ هایی که در مورد آن ها بی اطلاع یا کم اطلاع بوده ایم؛
5- افزایش توانایی افراد در فهم اندیشه ها و گرایش های مختلف؛
6- پیش بینی و کنترل رفتارها؛
7-کشف وشنلسایی علل مختلف آسیبهای احتماعی...
8-کاهش پیشدواری ها جهت تطابق بیشتر رفتار با موقعیت های جدید؛
9-دسترسی به نیروی اجتماعی موثر و جدید در رفتار افراد جهت واکنش مناسب در برابر پدیده های اجتماعی...
10-اصلاح اموردرابعادمختلف
1403/11/9
D.R.Abedi
آیاکاربردعلوم جامعه شناسی برای درمان جوامع ضروریست؟؟؟
آیا جامعه شناسی برای جامعه فایده عملی دارد؟
و همچنین جامعه شناسی به چه درد می خورد و چه اهمیتی دارد؟
برای جواب به سوال مذکور در دو بخش به ارایه استدلال می پردازیم، اولا اینکه پیدایش و تکامل علم جامعه شناسی در 200 سال قبل در اروپا ناشی از یکسری ضرورت ها و اهمیت های اجتماعی و فکری بوده. در بعد توصیفی، علم جامعه شناسی این فایده را دارد که می تواند توصیف های دقیقی از وضعیت موجود در جامعه ارایه دهد و به این وسیله موجب مشخص شدن مساله اجتماعی برای سیاستگذاران جامعه شود. در بعد تبیینی نیز، تنها علل و عوامل پدیده هاوآسیبهای گوناگون اجتماعی را مشخص نموده و ما رادر یافتن راه حل کمک می کند بلکه ما را از سو گیری های ذهنی (پیشداوری و تعصبات) بر حذر می سازد. هچنین جامعه شناسی بدلیل تبیین امور و رسیدن به ریشه ها و علل و عوامل حقیقی امور، علمی انتقادی بوده و ابایی از، به زیر سوال کشیدن بدیهی ترین و مقدس ترین امور جامعه ندارد. در بعد پیش بینی و برنامه ریزی نیز جامعه شناسی این فایده را دارد که قادر است به پیش بینی هایی در مورد وضعیت آتی پدیده های اجتماعی بپردازد و از این طریق سیاستگذران و مسولین را به برنامه ریزی اجتماعی وادارد. از دیگر اهمیت های علم جامعه شناسی، می توان به اختصار به موارد زیر اشاره کرد، پیدایش و رشد گرایش های جامعه شناسی علمی یا کاربردی چون رفاه اجتماعی، مددکاری اجتماعی، برنامه ریزی اجتماعی، خدمات اجتماعی، سیاست اجتماعی، اصلاحات اجتماعی و نهایتا فرایند جهانی شدن و بروز مسایل ناشی از جامعه جهانی چون خطر سلاح های هسته ای و کشتار جمعی، آلودگی محیط زیست جهانی و در نتیجه نیاز به علم جامعه شناسی برای رفع چنین مسایلی. پس می توان چنین نتیجه گیری کرد که جامعه شناسی نیز همچون علوم طبیعی دارای فواید و اهمیت های عملی است و حتی گاه مهم تر و ضروری تر، زیرا با مسایلی سروکار دارد که برای تعداد وسیعی از افراد جامعه مورد سوال می باشد. نباید آن را علمی بدون فایده عملی و فقط برای تفنن و سرگرمی دانست.متاسفانه امروزه سیاستمداران دراغلب کشورهاازفرایندعلم جامعه شناسی وکارشناسان ومتخصصان این علم برای درمان جامعه کنونی خودکمتراستقبال میکنند..یا.این علم رامزاحم درمقابل سیاستهای خودمیدانند.حتی دراغلب کشورهای پیشرفت بامتخصصان این علم نگاه انتقادی،وغریبانه دارند.درکشورماهم متاسفانه نگاه تعصبی نسبت به این علم وجودداردوبه نوعی آنرامحصول غرب میدانند.باصراحت بایدگفت علم جامعه شناسی وحتی متخصصان وکارشناسان این علم درکشورهای پیشرفته که بنیانگذاراین علم بودندوهم درکشورهای غیرپیش رفته درغربت بسرمیبرندجا داردبگویم متاسفانه درکشورما درطی مدت ۴۰سال دولتهای مختلف یکی پس ازدیگری به این مهم نپرداخته اند.ومشاهده شده هرجانظری برخلاف نظردولتها وحکومتهامطرح شد.باحساسیتهاوچسباندن انگ های مختلف سیاسی منزوی گردیددرحالیکه رشدوتعالی وپیشرفت هرجامعه بانگاه انتقادی میسرمیگرددعلم جامعه شناسی علم مبسوطی وفراگیری است که دررابطه باهمه ی پدیده ها نظرداردودرواقع مادرتمام علوم است یعنی (علم روابط انسان باانسان یابعبارتی علم روابط بین انسانها،علم روابط وتعامل پدیده ها...)اگردولتها بخواهندبرای برون رفت ازبن بستهای مختلف،(در ابعادسیاسی،فرهنگی،اجتماعی،اخلاقی،،انسانی وحتی اقتصادی برون رفت پیداکنند.وبه وضعیت مطلوب وایده آلی برسندبایدبرای درمان جامعه،ازنکته نظرات علمایان جامعه شناسی وکارشناسان دراین خصوص استفاده عملی نمایندوازسوگیریهاوتعصبهای خشک وخالی پرهیزکنند.درپایان این مبحث بایدبگویم جامعه شناسی درکشورمادرحال نوزایش است ومغفول واقع شده...
علی ایحال
مطالعه جامعه شناسی برای درمان جامعه به دلایل متعدد اهمیت دارد که چندنمونه ازآنهارابه اختصارعرض میکنم عبارت اند از:
1- ایجاد نگاهی تازه به ابعاد مختلف محیط اجتماعی؛
2- مشخص کردن جایگاه فرد در جامعه؛
3- بررسی علل عدم ارتباط گروه ها با یکدیگر؛
4- شناخت محیط و فرهنگ هایی که در مورد آن ها بی اطلاع یا کم اطلاع بوده ایم؛
5- افزایش توانایی افراد در فهم اندیشه ها و گرایش های مختلف؛
6- پیش بینی و کنترل رفتارها؛
7-کشف وشنلسایی علل مختلف آسیبهای احتماعی...
8-کاهش پیشدواری ها جهت تطابق بیشتر رفتار با موقعیت های جدید؛
9-دسترسی به نیروی اجتماعی موثر و جدید در رفتار افراد جهت واکنش مناسب در برابر پدیده های اجتماعی...
10-اصلاح اموردرابعادمختلف
1403/11/9
D.R.Abedi