Postlar filtri


ی‌اش مورد توجه قرار گرفت. گفته می‌شود که در جشن‌ها و محافل اشرافی، همه از او به‌عنوان «زیباترین زن فلورانس» یاد می‌کردند.
او در سال ۱۴۷۵، در یک تورنمنت که توسط جولیانو مدیچی (برادر لورنزو مدیچی، حامی بزرگ هنرمندان) برگزار شده بود، به‌عنوان «ملکه زیبایی» انتخاب شد.

⚜️ زندگی‌ سیمونتا به طرز غم‌انگیزی کوتاه بود؛ او در سن ۲۳ سالگی، بر اثر بیماری (احتمالاً سل) درگذشت. مرگ زودهنگامش او را به یک نماد جاودانه تبدیل کرد و افسانه‌‌ها پیرامونش شکل گرفت.

⚜️سیمونتا فقط الهام‌بخش بوتیچلی نبود؛ نقاش دیگری به نام "پیرو دی کوزیمو" هم پرتره‌ای از او کشیده که حالا در موزه کُنده در فرانسه نگهداری می‌شود. کوزیمو با این اثر چهره واقعی‌تری از او به جا گذاشت.

⚜️این که سیمونتا دقیقاً الهام‌بخش چند اثر بوده‌است هنوز موضوع بحث است اما تأثیرش روی هنر فلورانس غیرقابل‌انکار است. زنی که فقط ۲۳ سال زندگی کرد و این‌طور در تاریخ هنر جاودانه شد. در اینجا پرتره‌هایی که به او نسبت داده می شود را می‌بینید که بجز تصویر آخر که اثر کوزیمو است، بقیه متعلق به بوتیچلی و یا کارگاه او هستند


حالا پیشونی من اگه انقد بلند بود میرفتم مو میکاشتم


.
💕 اگر یک نقاش عاشقت باشد اینگونه جاودانه خواهی شد!
⚜️سیمونتا وسپوچی (Simonetta Vespucci) یکی از شخصیت‌های جذاب و اسرارآمیز تاریخ هنر رنسانس ایتالیا است که به‌عنوان الهه زیبایی فلورانس شناخته می‌شود او مدل برخی از معروف‌ترین نقاشی‌های دوران رنسانس بود. دو اثر اصلی که به او نسبت داده می‌شوند "تولد ونوس" و "پریماورا" اثر ساندرو بوتیچلی نقاش برجسته آن دوران است.

⚜️یک داستان عاشقانه هم در این میان شایع است:   می‌گویند بوتیچلی عاشق سیمونتا بوده و برای همین هرگز ازدواج نکرد و حتی طبق وصیتش در کلیسای اونیسانتی، نزدیک قبر سیمونتا دفن شد تا در کنار او آرام گیرد.

⚜️نکته جالب اینجاست که بوتیچلی آثار را چند سال بعد از مرگ سیمونتا خلق کرد، یعنی از چهره‌ سیمونتا به‌عنوان یک الهام ذهنی استفاده کرده بود، نه یک مدل زنده.

⚜️خانواده سیمونتا از اشراف جنوایی بودند و سیمونتا در سن ۱۶ سالگی با مارکو وسپوچی، از خاندان معروف وسپوچی در فلورانس ازدواج کرد. این ازدواج او را به فلورانس، مرکز شکوفایی رنسانس، آورد و خیلی زود به دلیل زیبایی استثنای


مریم مجدلیه


© Girolamo Savoldo - Saint Mary Magdalen at the Sepulchre, 1530-9.


با اوج این موسیقی روحم به پرواز درمیاد
چه حرفایی تو موسیقی بی کلام هست..✨


صدای دل dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
🔴این انیمیشن رو یه زوج هنریِ ساکن تهران به نام "حسین ملایمی و شیرین سوهانی" ساختن.
"در سایهٔ سرو" داستان یه ناخدا رو روایت می‌کنه که از اختلال استرس بعد از سانحه داره رنج می‌بره.

299 0 34 3 14

انیمیشن ایرانی که اسکار گرفته
حقیقتا زیباست


ختم جلسه رو اعلام میکنم برین خونه هاتون


نقاشی «اوفلیا» اثر جان اورت میلیس، هنرمند برجسته انگلیسی، در سال ۱۸۵۲ تکمیل شد. این اثر یکی از نمونه‌های مهم سبک پیشارافائلی است که در قرن نوزدهم به اوج خود رسید. میلیس، که به عنوان یکی از بنیان‌گذاران این جنبش شناخته می‌شود، با استفاده از جزئیات دقیق و رنگ‌های زنده، توانست صحنه‌ای احساسی و شاعرانه را به تصویر بکشد.

«اوفلیا» نه تنها به دلیل تکنیک‌های هنری برجسته میلیس، بلکه به دلیل عمق تراژیک آن نیز مورد توجه قرار گرفته است. این نقاشی از نمایشنامه معروف «هملت» اثر ویلیام شکسپیر الهام گرفته شده است و لحظه غم‌انگیز مرگ اوفلیا را در آب به تصویر می‌کشد. میلیس که تحت تأثیر طبیعت و ادبیات عصر خود بود، توانست با این اثر به کاوش در ارتباط میان انسان و طبیعت بپردازد.

از نظر روانشناختی، «اوفلیا» به بررسی مفاهیمی چون عشق نافرجام، مرگ و رهایی می‌پردازد. میلیس با به تصویر کشیدن اوفلیا در حالی که به آرامی در آب غرق می‌شود، توانسته است به بیننده حس آرامش همراه با تراژدی را منتقل کند. این نقاشی فرصتی فراهم می‌کند تا بیننده در مورد تأثیرات روانی تراژدی‌ها و فشارهای عاطفی بر ذهن انسان تفکر کند.

اهمیت این نقاشی در دنیای هنر، نه تنها به دلیل تکنیک‌های هنری بی‌نظیر آن، بلکه به دلیل بررسی عمیق مفاهیم روانشناختی است. این اثر میلیس به عنوان یک نمونه برجسته از تلفیق هنر و ادبیات، می‌تواند به ما درک بهتری از تأثیرات تراژدی‌ها بر روان انسان بدهد. واکنش‌های منتقدان و مخاطبان به این نقاشی نیز نشان‌دهنده تأثیر عمیق آن بر بینندگان و جامعه هنری است.


حالا چرا این نقاشی از دیدگاه روانشناسی انقد مهم و تاثیر گذاره؟ در ادامه باهم میخونیم


خلاصه داستان اینه که قرن پانزدهم هملت شاهزاده دانمارک با شنیدن خبرمرگ پدرش به کاخ پادشاهی می‌اد و میبیند عمویش کالادیوس بر تخت نشسته و بدون کوچک ترین احترامی به آداب و
رسوم با مادرش ملکه گرترود ازدواج کرده است. هملت از این اوضاع عصبی و بدگمان میشود تا این که یک شب خواب می بیند روح پدرش به همت می گوید کلادیوس او را از طریق زهر کشته است و درخواست انتقام می کند هملت قول می دهد از دستور او
اطاعت کند.
هملت با آوردن دسته‌ای بازیگر برای اطمینان از درستی سخنان روح پدرش از بازیگرها می خواهد نمایشی به نام «قال گوندزاگا را در حضور شاه اجرا کنند موضوع این نمایش به گونه ای باز افرینی جنایت کلادیوس است و داستانش به ماجرای کشته شدن شاهی برادرش مربوط میشود شاه در این تماشای نمایش چنار دچار اشفتگی می شود که مجبور به ترک نمایش می شود این عکس العمل كلاديوس به نمایش جرم او را به طور حتم به هملت ثابت می کنند هملت بیش از این ماجرا پیش مادرش می رود و به
زودی صدای دعوای مادر و پسر اوج می گیرد و هملت به مادرش اعتراف میکند که چه قدر از او متنفر است. او وقتی سایه ای راا پشت پرده اتاق می بیند تصور می کند که شاه در پشت پرده گوش
پولونيوس (پدر) اوفيا معشوقة هملت) در پشت برده پنهان شده و به جای کلادیوس به اشتباه کشته میشود کلادیوس که تصمیم به نابودی هملت گرفته ولی نمیخواهد ان را اشکار کند او را به
انگلستان میفرسته در این سفر دو دوست دوران تحصیل او به نام‌های روزن گرانس و گیلد استرن نیز همراه هملت اعزام شده‌اند آنها نامه هایی مبنی بر حکم قتل شاهزاده هملت را با خود
دارند اما با عوض شدن نامه ها این دونفر به جای هملت کشته میشوند

در این اوضاع لايرينس پسر پولونیوس برای انتقام پدرش به دنبال هملت است. هم چنین اوفلیا که از کشته شدن
پدرش به دست کسی که دوستش دارد از شدت غم و اندوه دیوانه شده تصمیم میگیرد برود و پس از ان که چند گل از گرانه
رود می چیند خود را در آب می اندازد و غرق میشود.


اوفلیا ( Ophelia) یک شخصیت در درام هملت سال ۱۶۰۲ اثر ویلیام شکسپیر است. او یک دختر نجیب‌زاده اهل دانمارک، فرزند پولونیوس، خواهر لائرتس و معشوقهٔ شاهزاده هملت است که به دلیل اقدامات هملت، به جنون می‌رسد و در نهایت خود را در رودخانه غرق می‌کند.
حالا ببینیم داستان چیه


تحلیل نقاشی اوفلیا


انتظار رفتاری که بعد از دعوا از پارتنرم دارم


قبل و بعد از مصرف مُرفین.
(فاصله‌ی کشیدنِ دو نقاشی، چهار ساله.)


© Santiago Rusinol (1861-1931)

◾️Before the Morphine, 1890.
◾️The Morphine's Girl, 1894.


«آی عشق آی عشق
چهره‌ی سُرخ‌ات پیدا نیست.»


◾️Hugh Ramsay - Seated Girl, 1894-1906.
◾️Alphonsine de Challié - Beauty with Pink Veil, 1858-1904.
◾️Federico Zandomeneghi - Woman in corset, 1900.
◾️Le dos de Julie, 1986. by Pierre-Jean Amar


در سرزمین من زنان قبل از افتاب طلوع میکنند



18 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.