🔴آیا واقعا مسائل مربوط به خدا (چه از لحاظ اثبات و چه از لحاظ نفی) فقط بر دوش خداباوران است؟
✍🏻این مسئله از مسائلی است که ملحدین همیشه و در اکثر سخنان خود، در حال طرح و ایراد آن هستند و در بعضی از اوقات با تمسک به قوری سماوی راسل به تقویت مدعای خود میپردازند.
ملحدین بر این باور هستند که مسائل مربوط به باری تعالی فقط مربوط به خداباوران است و اصولا بار اثبات و ابطال این مسائل بر دوش خداباوران است.
اما آیا واقعا اینطور است؟
در واقع وقتی سخن در مورد صدق یا کذب یک قضیه مطرح میشود، سه نگرش در مورد آن وجود دارد:
نگرش اول؛ نگرشی اثباتی است که در صدد دفاع از گزاره و قضیه بر می آید.
نگرش دوم؛ نگرشی امکانی است، یعنی فرد معتقد است که هم صدق قضیه و هم کذب آن امکان دارد.
نگرش سوم؛ این نگرش هم نگرش اشخاصی است که به امتناع آن قضیه باور دارند، این اشخاص بر این نظر هستند که اصولا این قضیه نمیتواند صادق باشد و در پی انکار آن هستند.
این سه دسته را کلی ترین وجوه موجود معرفت شناسی بشر نسبت به قضیه میتوان شناخت.
یعنی انسان ها در وهله ی اولِ مواجهه با یک قضیه و گزاره، در این سه دسته قرار میگیرند.
اما نکته ای که به بحث ما مربوط است، این است که کدام دسته ها باید برای نگرش خود دلیل داشته باشند.
از دسته هایی که نام برده شد، دسته ی اول که نگرش اثباتی دارند و دسته ی سوم که نگرش انکاری دارند، باید دلیل داشته باشند و عهده دار صدق و کذب این قضیه باشند چون هر دو به نوعی از حیطه ی امکان داشتن قضیه خارج میشوند و یکی در پی اثبات و یکی در پی انکار است.
زمانی که قضیه ای ممکن است و فرد به امکان آن معتقد است، طلب دلیل عاقلانه نیست، اما زمانی که فردی به امتناع وجود خدا و فردی به ضرورت وجود خدا باور دارد، باید دلیل داشته باشند.
پس ملحدینی که منکر هستند و به امتناع قضیهی خدا موجود است باور دارند، همچون یک خداباور باید در پی اقامه ی دلیل باشند.
چون انکار از امتناع ریشه گرفته و امتناع یعنی ضرورت نیستی یک شی و این ضرورت نیستی بدیهی نیست و نیازمند برهان و دلیل است.
اگر معتقد هستند که وجود خدا ممکن است، پس منکر نیستند و کسانی هستند که نمیتوانند مکابره کنند و در پی ستیز برآیند، بلکه افرادی منتظر دلیل هستند.
البته مسائل دیگری هم در این باب مطرح است که در آینده به آن میپردازیم.
《لذت داشتن عقاید و باورهای تحقیقی را با ما تجربه کنید.》
«انجمن آنتی شبهات»
✾ @anti_shobahat
✍🏻این مسئله از مسائلی است که ملحدین همیشه و در اکثر سخنان خود، در حال طرح و ایراد آن هستند و در بعضی از اوقات با تمسک به قوری سماوی راسل به تقویت مدعای خود میپردازند.
ملحدین بر این باور هستند که مسائل مربوط به باری تعالی فقط مربوط به خداباوران است و اصولا بار اثبات و ابطال این مسائل بر دوش خداباوران است.
اما آیا واقعا اینطور است؟
در واقع وقتی سخن در مورد صدق یا کذب یک قضیه مطرح میشود، سه نگرش در مورد آن وجود دارد:
نگرش اول؛ نگرشی اثباتی است که در صدد دفاع از گزاره و قضیه بر می آید.
نگرش دوم؛ نگرشی امکانی است، یعنی فرد معتقد است که هم صدق قضیه و هم کذب آن امکان دارد.
نگرش سوم؛ این نگرش هم نگرش اشخاصی است که به امتناع آن قضیه باور دارند، این اشخاص بر این نظر هستند که اصولا این قضیه نمیتواند صادق باشد و در پی انکار آن هستند.
این سه دسته را کلی ترین وجوه موجود معرفت شناسی بشر نسبت به قضیه میتوان شناخت.
یعنی انسان ها در وهله ی اولِ مواجهه با یک قضیه و گزاره، در این سه دسته قرار میگیرند.
اما نکته ای که به بحث ما مربوط است، این است که کدام دسته ها باید برای نگرش خود دلیل داشته باشند.
از دسته هایی که نام برده شد، دسته ی اول که نگرش اثباتی دارند و دسته ی سوم که نگرش انکاری دارند، باید دلیل داشته باشند و عهده دار صدق و کذب این قضیه باشند چون هر دو به نوعی از حیطه ی امکان داشتن قضیه خارج میشوند و یکی در پی اثبات و یکی در پی انکار است.
زمانی که قضیه ای ممکن است و فرد به امکان آن معتقد است، طلب دلیل عاقلانه نیست، اما زمانی که فردی به امتناع وجود خدا و فردی به ضرورت وجود خدا باور دارد، باید دلیل داشته باشند.
پس ملحدینی که منکر هستند و به امتناع قضیهی خدا موجود است باور دارند، همچون یک خداباور باید در پی اقامه ی دلیل باشند.
چون انکار از امتناع ریشه گرفته و امتناع یعنی ضرورت نیستی یک شی و این ضرورت نیستی بدیهی نیست و نیازمند برهان و دلیل است.
اگر معتقد هستند که وجود خدا ممکن است، پس منکر نیستند و کسانی هستند که نمیتوانند مکابره کنند و در پی ستیز برآیند، بلکه افرادی منتظر دلیل هستند.
البته مسائل دیگری هم در این باب مطرح است که در آینده به آن میپردازیم.
《لذت داشتن عقاید و باورهای تحقیقی را با ما تجربه کنید.》
«انجمن آنتی شبهات»
✾ @anti_shobahat