دنیا از اینجایی که من نگاه میکنم تعداد زیادی آدم دارد که در غارها پنهان شدهاند. آدمهایی که درون اتاقها، پشت دیوارها، میان خرابهها پنهان شدهاند. آدمهایی که پشت صورتهای تکراری پنهان شدهاند. دنیا پر از آدمهایی است که نور را باور نمیکنند، گرما را باور نمیکنند، عشق، مهربانی، دوست داشتن را باور نمیکنند. دنیا پر از آدمهایی است که انقدر در پنهان زندگی کردهاند که از بیرون غار، از آن سوی دیوار، از گشودن دلهایشان میترسند.
آدمهایی که چنان به مخفیگاه خود خو کردهاند که هوای تازه دلشان را میزند. آدمهایی که به هیچچیز جز تاریکی باور ندارند پس از همه چیز میترسند. آدمهایی که از زندگی بدون ترس میترسند.
آدمهایی که چنان به مخفیگاه خود خو کردهاند که هوای تازه دلشان را میزند. آدمهایی که به هیچچیز جز تاریکی باور ندارند پس از همه چیز میترسند. آدمهایی که از زندگی بدون ترس میترسند.