هومن ظریف


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: ko‘rsatilmagan


مهربان و شاد

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


گیلانشاه خالدار (نام علمی: Numenius tenuirostris) نام یک گونه از سرده گیلانشاه‌های نوک‌خمیده است.
گفتگویی داریم با یکی از اعضای انجمن حیات وحش در بدترین زمانه انفعال در برابر حیات وحش ایران. جایی که مردم و مشمولان در تخریب محیط زیست کمی تفاهم بیشتری دارند!
نسترن ربیع پور درباره خطر انقراض گونه های پرندگان می گوید.
امروز ۲۸ آبان گیلانشاه خالدار منقرض شد!


اهمیت بازی ایستای فکری شطرنج برای ورزشکاران بازی‌های تیمی، در گفتگو با هادی رضایی، قهرمان و سرمربی تیم ملی والیبال نشسته. او نخستین ایرانی در تالار مشاهیر والیبال دنیاست.
اهمیت شطرنج برای بازیکنان یک تعامل دو سویه هم دارد یعنی گری کاسپاروف هم در خاطراتش عنوان کرده بود برای جبران عدم تحرک برای بازی ایستای شطرنج، اسکی روی برف را تا حد حرفه‌ای انجام می‌داده است.
سخن از تعادل روحی جسمی یک ورزشکار حرفه‌ای است.
قابل توجه ورزشکاران حرفه‌ای ایران.
صد البته پهلوان تختی هم تکنیک و تاکتیک‌های شطرنج را به خوبی می‌دانست.


پل جاسوسان
۱۹۹۴
تک جمله: آلمان شرقی نمی‌تونه وانمود کنه از روسیه شوروی جداست‌


آقا جواد زمین‌ها را امضا می کند.
مردم شاهدند.
گفتگویی متفاوت.


ذهن کاملا منطقی و حسابگر مانند چاقویی کاملا برهنه است.
آنکه از آن بهره می برد لاجرم دست خود را زخمی می کند.
تاگور


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
به یاد رهی، در ۲۴ آبان برای عاشق‌هایی که داستان حالشان گم می شود.
محمدحسن «بیوک» معیری (زادهٔ ۱۰ اردیبهشت ۱۲۸۸ در تهران – درگذشتهٔ ۲۴ آبان ۱۳۴۷ در تهران) با تخلص رهی عاشقم من را سرود و مجید وفادار هم محله‌ای ناصر جبلی آهنگ آن را نوشت.
قدر حال را بدانیم.


زندگی کردن من؟!
مردن تدریجی بود
هرچه جان کند تنم
عمر حسابش کردم!
‌فرخی یزدی.


گفتگو با محیطبان نمونه ایران
فرزندی که پدرش را از شکار منصرف کرد!

با سپاس از فرهاد مهرآیین
@patriot_irani_39199


یاسوج ایستگاه سرآوتابه
ساعت چهار و نیم صبح رسیدم به آخرین روشنایی شهرک صنعتی یاسوج. یک لامپ صد زرد رنگ که فقط خودش رو روشن می کرد.
بلیت اتوبوس برای یاسوج، تنها کارخانه پرورش قارچ خوراکی جنوب ایران را در اواخر دهه هفتاد را پیش از کارت پایان خدمت گرفته بودم.
تشنه خدمت به مناطق محروم!
بیش از سه ماه دوام نیاوردم. همانجا که از برخورد با تنها کارخانه قارچ، قارچ سفید صدفی مایوس شدم، دیگر مهندسی کشاورزی از اولویت‌های زندگی‌ام افتاد.
رفتم سوی مطالعه فرهنگ! زکی!
آن موقع یاسوج حتی پیتزا فروشی نداشت. فروشگاه نان فانتزی نداشت. دانشجو نبود یا کم بود.
این روزها مردمش حتما باور نمی کنند که سال ۱۳۷۹ یاسوج از نعمت خمیر پیتزا و نان فانتزی و طبیعتاً قارچ محروم بودند. الآنم اگرچه نشانه‌های تجدد نهادینه شده، بازهم محرومند.
من هم محرومم. آن کشاورزی و این هم فرهنگ!


در دل اتفاقات تلخ، نشانه‌ها و پیام‌هایی است. بمان. بی‌ادعا و شکیبا باش. بگذار روزنامه و خبرگزاری ها در حسرت داستانت، بمانند.
نمایی از فیلم سایه شک
هیچکاک.
۲۱ آبان ۰۳


خبرنگاران و تحلیلگران سیاسی و اقتصادی گیج شده‌اند.
ترامپ که در نقطه صفر مرزی کره شمالی دیداری تاریخی داشته، چه آینده‌ای رقم خواهد زد؟!






گاه‌نامک dan repost
📘 ۱۹ آبان ۵۱۸ پیش از میلاد ساختن آبراه میان دریای سرخ و رودنیل به منظور عبور کشتی‌های ایران از خلیج فارس به مدیترانه به پایان رسید.

📕به نوشته «دیودوروس سیکولوس»، این آبراه به تصمیم داریوش بزرگ و عمدتا با هدف نظامی ساخته شد.

📌خشایارشا نیز چنین آبراهی را در یونان ساخت که با حفاری های دهه گذشته به دست آمده است.

📌 مصر بسال ۵۲۵ پیش از میلادتوسط کمبوجیه پسر و جانشین کوروش بزرگ تصرف شد و تا سال ۴۰۴ پیش ازمیلاد (به مدت ۱۲۱ سال) یک ساتراپی (ایالت) ایران بود.

#تاریخ_باستان

https://t.me/Gahnamak365


ترســـــــــــــــــــــــــــوهای تنـهــــــــــــــــــــــــــــا

🔘آدم ها در مواجه با شرایط تنش زا مکانیسم های جبرانی متفاوتی بروز می دهند. عصبانیت، پرخاشگری، آسیب زدن به خود و دیگران معمولی ترین مکانیسم های مواجه با آزردگی های روحی و روانی هستند.
🔘 یک زن به هر دلیلی لباس هایش را از تن درآورده و با بدن عریان، عصبانیت و شرایط بحرانی خود را نشان داده است. پیداست که در شرایط روحی و روانی طبیعی هیچ کس چنین شکل و شیوه ای را نمی پسندد. انتخاب این رفتار حکایت از بحرانی عمیق و هیجانی شدید دارد.
🔘این که عریان شدن آن زن به خاطر تذکر پوشش نامتعارف بوده است یا به خاطر جای پارک نامناسب، تعادل روانی نداشته است یا با قصد و هدف این کار را کرده هرگز اهمیت ندارد. آنچه که من دیدم و برای من اهمیت دارد تنهایی آن آدم و ترس آدم های حاضر در آن صحنه بود. من در آن صحنه آدم هایی را دیدم که بدیهی ترین رفتارهای اجتماعی را بلد نبودند. نمی دانستند با یک آدم آشوب و آشفته چگونه باید مواجه شوند. شاید هم می دانستند  اما نمی توانستند؟ کسانی که در آن صحنه حضور داشتند گرخیده و گریخته به نظر می آمدند. دست و پای خودشان را گم کرده بودند. هوش و حواسشان سر جای خود نبود و تشخیص نمی دادند چه کاری درست و چه رفتاری نادرست است.
🔘صحنه عریان شدن آن زن و رفتار آدم های اطرافش نشان داد که ما تماشاگران ماهری هستیم. کار ما این است که سوژه ای پیدا کنیم و به تماشا بنشینیم. آدم های آن صحنه ثابت کردند ما مردم مداخله و مسئولیت نیستیم و برای مواجهه با بحران های اینچنینی نه آموزش دیده ایم و نه آمادگی داریم.
🔘 رفتار بهنجار آن بود که چند نفر از آدم های آن صحنه بروند نزدیک آن زن. کنارش بمانند.ـدستش را بگیرند. با او حرف بزنند. همراهش شوند و با لباس های خود و حتا اگر شده با تن و بدن خود حریمی امن برای یک آدم هراسیده بسازند و آرامش و اعتماد از دست رفته را به او بازگردانند.
🔘آن صحنه تابلوی گویای ترس و تنهایی جامعه ما بود. همه آن آدم ها تنها بودند و ترسیده. بی هیچ تفاوتی. زن ها ترسیده بودند  و مردها تنها. مامورها سر درگم نشان می دادند.  دانشجوها خام و خفتیده. بی تفاوتی همجنس ها تباه کننده بود. هیچ نشانی از یک جامعه آگاه و سرزنده و مسئولیت پذیر وجود نداشت. جامعه ای شقه شقه و آشفته را به نمایش گذاشتیم. هیچ کس در آن صحنه کار خودش را بلد نبود. هیچ چیز درست سر جای خود ننشسته بود.
🔘 بی تفاوتی آدم های اطراف آن زن نشانه ای از تنهایی همگانی جامعه است. بی تعلقی.  تعلیق ترس و تنهایی. آدم هایی که چون تنها هستند می ترسند و چون می ترسند در بزنگاه ها تنها می مانند. آن صحنه نشان داد ما  شهروندان بی پیوستگی و پشتوانه ای هستیم.
🔘 هیچ تاویل و تفسیری نمی توانم برای این واقعه بنویسم. حق هیچ قضاوتی ندارم. تنها می توانم بگویم زنی دیدم که مصیبت تنهایی خود را با بدن عریان برای تن هایی که ترسیده بودند فریاد می زد اما، نمی دانست که آدم های ترسو پیش از آن که ترسو شوند کور و کر می شوند!
🔘 نمی دانم و اگر هم بدانم هیچ اهمیتی ندارد که آن زن انقلابی بود یا ضد انقلاب، پرستو بود یا پروژه بگیر، روانی بود یا سالم، هنجار بود یا هنجار شکن،حق داشت یا نداشت، رفتارش درست بود یا نبود، مادر بود یا فرزند، هر چه که بود من زنی تنها دیدم که میان تن های ترسو، تنهایی و ترسویی همه ما را فریاد می زد!
🔘او که عریان شده بود از تنهایی خود می گریخت و آن آدم ها فقط تن او را دیدند و چشم ها و دست هایشان بر تنهایی او بستند. هیچ کس حتا نزدیک او نرفت. او زنی تنها بود که تنها ماند!
🔘آنچه من دیدم لخت شدن یک زن نبود عریانی یک اجتماع تنهای ترسیده بی تفاوت بود. نمایش تن های تنها و ترسوهای تنها.

@Khapuorah
#ماشااکبری


ایلان ماسک درباره پیروزی ترامپ گفته است: آینده فوق‌العاده خواهد بود.
اما شاید این سخن ریشه در ماجراهای جذاب گذشته داشته باشد:
روز هفتم ژانویه سال ۱۹۴۳، پیکر بی‌جان نیکلا تسلای ۸۶ ساله در اتاقش در هتل نیویورکر پیدا شد. فردای آن روز، ساوا کوسانوویچ، برادرزاده او به اتاقش در هتل رفت و مدعی شد که برخی از دارایی‌های ارزشمند و مهم تسلا، از جمله "اوراق فنی" و یک دفترچه سیاه رنگ حاوی یادداشت‌هایی درباره کارهای دولتی او از اتاق برداشته شده است.

تسلا یک مخترع صاحب‌نام صربستانی- آمریکایی بود که سیم پیچ تسلا را اختراع کرد، اولین نیروگاه برق آبی را مهندسی کرد و پیشگام استفاده از جریان متناوب برق بود و پایه و اساس شبکه برق مدرن ما را بنا گذاشت و ده‌ها اختراع و مشارکت‌های علمی دیگر نیز در لیست بلندبالای فعالیت‌هایش به چشم می‌خورد؛ او بی تردید فراتر از زمان خود بود و برخی از ایده‌های او (که در آن روزگار غیرقابل درک بودند) همچنان و تا به امروز پیگیری می‌شوند.
تمامی اختراعات اجرا شده و نقشه‌های خارق‌العاده خلاصه مالکیت حقوقی آثار، آن‌زمان به عموی ترامپ رسید.
حالا شاید آینده‌نگری ایلان ماسک را کمی بیشتر درک کنیم!


فرهنگستان زبان فارسی: به جای پیکسل « تصدانه» بگویید!
روان رشید یاسمی و دهخدا و دکتر گل‌گلاب شاد که اگر واژه‌ای هم بین مردم کاربرد نداشت مثل واژه نوشابه از دل اشعار گذشتگان، نظامی گنجوی شیوع می دادند و حقیقتا نفربر و گلبرگ و بازدانگان و نهاندانگان و گلبرگ، اگرچه نوزا بودند اما انگار ازلی فارسی هستند و در فرهنگنامه ما بوده‌اند.
در اسناد مخارج ساختمان فرهنگستان اول و دوم پشت مدرسه سپهسالار تهران، بودجه‌ها چنان نحیف و کم است که انسان تعجب می کند افرادی چون بدیع الزمان فروزانفر و دیگران چگونه آنجا حاضر می شدند.
حالا این لغت بازی مضحک تصدانه و مضحک تر « برگیر و بچسبان» به جای « کپی اند پیست» صرف نظر از عقیم بودن مایه خجالت ما شده است. نمی دانم چرا خودشان از رو نمی روند. نه. می دانم. سری به ساختمان مجلل و بودجه آنها نشان می دهد حالا حالاها، آنها واژه در خواهند کرد!


چهار خطی dan repost
قحطِ دوست
(رباعی نویافته)

سی سال بدیدم فلک نُه تُو را
احوال جهانِ ده‌دلِ بدخو را
در مدّت عمر خود ندیدم دو نفس
یک دوست که دوستی توان گفت او را.

خاقانی شروانی
‏..

منبع: کلیات خاقانی، دستنویس شمارۀ ۴۶۴۴ کتابخانۀ آستان قدس رضوی، کتابت در ۸۴۷ ق، برگ ۳۰۵پ
‏..

"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
https://telegram.me/Xatt4


یونگ میگه عادی بودن، هدف نهایی افراد ناموفق
است.
من که عادی نیستم، شما چی؟!


قهرمان ورزشهای رزمی آسیا و جهان چگونه در گوشه خیابان کتابفروشی و زندگی می کند؟
گزارش پیش رو...

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.