جشن عقدمون خرجش شده بود صدمیلیون. بدون اینکه ریالی از پدر و مادرمون بگیریم. پول هر دوی ما بود و ۴۰ تومنشم دستی قرض کرده بودیم.
هیچی نگرانمون نمیکرد، جز اون ۴۰ تومن که سروقت پسش بدیم.
رفته بودیم مهمونی یکی از دوستان مادرشوهرم که از امریکا اومده بودن مارو دید تبریک گفت و یه پاکت بعنوان کادوی جشن عقد بهمون داد. اون خانم نه مارو میشناخت نه اصلا ما قرار بود به اون مهمونی بریم همش یهویی بود.
گفتیم خب داخل پاکت نهایتا یه تومنه دستشم درد نکنه رو رفاقت با مادر لطف کردن ممنونشیم. داشتیم از میرداماد میرفتیم بالا، گفتم میخوای بازش کنی ببینی چقدره؟؟؟
گفت آره. ۵ عدد صددلاری تا نخوردهی نو. یعنی چی طلب ما صاف شد.
هر دومون برگشتیم دم در باز پیداش کردیم گفتیم آخه شاید هیچوقت پیش نیاد جبران کنیم خجالت دادین مارو نمیتونیم قبول کنیم، گفت من این پولو گذاشته بودم به اولین عروس و دومادی که دیدم تقدیم، کنم قسمت شما بود❤️
یاد این شعر افتادم:
"زندگی صحنه ی یکتای هنرمندیِ ماست.
هرکسی نغمهی خود خوانَد و زین صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست.
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد "
📀 @SoundSilence
هیچی نگرانمون نمیکرد، جز اون ۴۰ تومن که سروقت پسش بدیم.
رفته بودیم مهمونی یکی از دوستان مادرشوهرم که از امریکا اومده بودن مارو دید تبریک گفت و یه پاکت بعنوان کادوی جشن عقد بهمون داد. اون خانم نه مارو میشناخت نه اصلا ما قرار بود به اون مهمونی بریم همش یهویی بود.
گفتیم خب داخل پاکت نهایتا یه تومنه دستشم درد نکنه رو رفاقت با مادر لطف کردن ممنونشیم. داشتیم از میرداماد میرفتیم بالا، گفتم میخوای بازش کنی ببینی چقدره؟؟؟
گفت آره. ۵ عدد صددلاری تا نخوردهی نو. یعنی چی طلب ما صاف شد.
هر دومون برگشتیم دم در باز پیداش کردیم گفتیم آخه شاید هیچوقت پیش نیاد جبران کنیم خجالت دادین مارو نمیتونیم قبول کنیم، گفت من این پولو گذاشته بودم به اولین عروس و دومادی که دیدم تقدیم، کنم قسمت شما بود❤️
یاد این شعر افتادم:
"زندگی صحنه ی یکتای هنرمندیِ ماست.
هرکسی نغمهی خود خوانَد و زین صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست.
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد "
📀 @SoundSilence