وقتی چند روز پیش محمد جولانی (احمد الشرع) گفت “انقلاب ما پیروز شده است..” جمله درخشان چرچیل را به خاطر میآورد که زمانی گفته بود: “در سیاست مسئله این نیست که بدانیم در پشت پرده مبهم و ناپیدا چه میگذرد، مسئله این است که ببینیم آشکارا در پیش رو چه میگذرد..” حرف او به مذاق اکنون ما بیشتر خوش میآید، اگر بیاد بیاوریم که زمانی در دنیای سیاست و تحلیلهای سیاسی اشتیاقی به تئوریهای رازآلود و پشت پرده وجود داشتند، اینک اما در وقایع سوریه هیچکدام از این تئوریهای توطئه و پنهانی جایی ندارند.. زیرا که همه چیز آشکار و برملا است.. دیگر برای درک مفهوم چیستی سیاست نه ارسطو لازم است و نه آموزههایی که بیش از بیست قرن پس از او دانشکدههای غرب را انبار نظریههای سیاسی کردند.. اکنون سیاست هیچ فلسفهای در خور و فاخری ندارد.. سیاست فقط یک بازی مسخره است.. و شخصیتها همان مهرهها و مترسکهای بیارادهای هستند که به دوربینها لبخند میزنند.. همه کاملا متوجهاند که ما در سوریه در حال تماشای یک بازی مضحک سیاسی هستیم نه رویداد شگرف تاریخی.. اما پرسش اساسی که اینک بر اذهان عمومی سنگینی میکند این است: آیا در گذشته ابناء بشر نیز سیاست در این اندازه مضحک بوده است..؟! آیا چیزی که ما آن را مفکوره عظیم تاریخ میخوانیم همان بازیگوشی و مجلس نا-درخور مترسکگردانی نبوده است..؟! پس آنچه را که جولانی “انقلاب” مینامد و آنچه را که ما بعنوان “فلسفه تاریخ” میشناسیم چیستند..؟! نمیدانم.. خدا میداند چه بر ما گذشته است و مفاهیم و مقولات دیگر چه اندازه بیپایهاند..
الوار قولیوند
@SocialistL
الوار قولیوند
@SocialistL