نقد اندیشه dan repost
بعید نیست که شمس تازهای ظهور کند
جناب استاد محمدحسن ناصرالدین صاحبالزمانی، متفکر ۹۴ ساله کشورمان که در میان مردم با کتاب مشهور «
خط سوم (درباره شخصیت و اندیشه شمس تبریزی) بیشتر شناخته شده، سالهاست که خلوتگزینی را بر حضور عمومی ترجیح داده است.
او ضمن تسلط بر علوم قدیمه، از اندیشمندان موسس و پیشرو در زمینههای گوناگون علوم انسانی جدید مانند روانکاوی، منطق و روش اندیشه و تاریخ آن به شمار میرود که همواره «فکر ایران» برای نجات از عقبماندگی در کانون تاملاتش بوده است.
این اشراف چندجانبه، آثار استاد صاحبالزمانی را همواره از نگرشی تازه و بدیع برخوردار کرده که جلوه کامل آن را میتوان در کتاب خط سوم دید. انتشار این کتاب در ابتدای دهه ۱۳۵۰ انقلابی در نوع تفسیر شخصیت و تفکر شمس تبریزی به عنوان چهرهای رازآلود به پا کرد؛ کتابی که به سرعت نایاب شد و ۲۰۰ هزار تا ۳۰۰ هزار نسخه قانونی و غیرقانونی از آن به چاپ رسید.
این کتاب پیشرو، برای اولینبار اصطلاح «خط سوم» را به متن گفتارهای شمس تبریزی افزود؛ جایی که شمس میگوید: «آن خطاط سه گونه خط نوشتی: یکی او خواندی، لا غیر! یکی را هم او خواندی هم غیر! یکی نه او خواندی نه غیر او! آن [خط سوم] منم که سخن گویم. نه من دانم، نه غیر من!»
اصطلاح «خط سوم» در متن سخنان شمس نیامده و دکتر صاحبالزمانی با تفسیرش از عدد سه در جمله «آن خطاط سه گونه خط نوشتی»، آن را ابداع کرد و در میان کلمات شمس قرار داد.
استاد در این کتاب ۸۹۱ صفحهای، سخن شمس را نه تنها آینه شخصیت او، بلکه «گواه انحطاط زمان» میداند و مینویسد:
«جهان شمس، جهان اختلافها و تضادهاست. او به هر طرف که مینگرد، تضاد - تضاد طبقات، تضاد افراد، تضاد اقوام و حتی تضاد میان همکیشان و پیروان یک دین - میبیند. جنگ از میان هفتاد و دو ملت نیز سر فرا برده است… مردان راستین در گرسنگی و تنگدستی به سر میبرند و مالکان بزرگ، مردمان را آن چنان از سر راه خود میرانند که گویی کوی و برزن و شاهراههای عمومی را نیز به قباله گرفتهاند.»
قلم دکتر ناصرالدین صاحبالزمانی در این اثر، تاب حبس شدن در تاریخ را ندارد و به نحوی سحرآمیز، گذشته را به زمان حال آورده است. در گفتوگویی که با ایشان داشتم تاکید میکنند «در شرایط ما بعید نیست که شمس دیگری و یا شمسهای دیگری، ظهور کنند.»
خط سوم، تنها یک فصل کوتاه از زندگی این متفکر عالیقدر است. جوشش فکریای که او از دهه ۱۳۳۰ در میان دانشوران برانگیخت، شاگردانی که در دانشگاه تهران و دیگر مراکز پرورش داد، تحقیقاتی که پایهگذاری کرد، تالیفاتی که پدید آورد، برنامههای مشهور رادیویی او که از پرشنوندهترینها بود، همه گواه میدهند که ناصرالدین صاحبالزمانی به آرمان خود، یعنی «فکر ایران و نجات کشور از عقبماندگیها» وفادار بوده و هست.
وجود استاد از هر گزندی محفوظ باد.
✍️ پیام فضلینژاد
▪️اینستا
instagram.com/reel/DDl9WfyNeOm/?igsh=cmkzNmJnZzdrOTV4
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
جناب استاد محمدحسن ناصرالدین صاحبالزمانی، متفکر ۹۴ ساله کشورمان که در میان مردم با کتاب مشهور «
خط سوم (درباره شخصیت و اندیشه شمس تبریزی) بیشتر شناخته شده، سالهاست که خلوتگزینی را بر حضور عمومی ترجیح داده است.
او ضمن تسلط بر علوم قدیمه، از اندیشمندان موسس و پیشرو در زمینههای گوناگون علوم انسانی جدید مانند روانکاوی، منطق و روش اندیشه و تاریخ آن به شمار میرود که همواره «فکر ایران» برای نجات از عقبماندگی در کانون تاملاتش بوده است.
این اشراف چندجانبه، آثار استاد صاحبالزمانی را همواره از نگرشی تازه و بدیع برخوردار کرده که جلوه کامل آن را میتوان در کتاب خط سوم دید. انتشار این کتاب در ابتدای دهه ۱۳۵۰ انقلابی در نوع تفسیر شخصیت و تفکر شمس تبریزی به عنوان چهرهای رازآلود به پا کرد؛ کتابی که به سرعت نایاب شد و ۲۰۰ هزار تا ۳۰۰ هزار نسخه قانونی و غیرقانونی از آن به چاپ رسید.
این کتاب پیشرو، برای اولینبار اصطلاح «خط سوم» را به متن گفتارهای شمس تبریزی افزود؛ جایی که شمس میگوید: «آن خطاط سه گونه خط نوشتی: یکی او خواندی، لا غیر! یکی را هم او خواندی هم غیر! یکی نه او خواندی نه غیر او! آن [خط سوم] منم که سخن گویم. نه من دانم، نه غیر من!»
اصطلاح «خط سوم» در متن سخنان شمس نیامده و دکتر صاحبالزمانی با تفسیرش از عدد سه در جمله «آن خطاط سه گونه خط نوشتی»، آن را ابداع کرد و در میان کلمات شمس قرار داد.
استاد در این کتاب ۸۹۱ صفحهای، سخن شمس را نه تنها آینه شخصیت او، بلکه «گواه انحطاط زمان» میداند و مینویسد:
«جهان شمس، جهان اختلافها و تضادهاست. او به هر طرف که مینگرد، تضاد - تضاد طبقات، تضاد افراد، تضاد اقوام و حتی تضاد میان همکیشان و پیروان یک دین - میبیند. جنگ از میان هفتاد و دو ملت نیز سر فرا برده است… مردان راستین در گرسنگی و تنگدستی به سر میبرند و مالکان بزرگ، مردمان را آن چنان از سر راه خود میرانند که گویی کوی و برزن و شاهراههای عمومی را نیز به قباله گرفتهاند.»
قلم دکتر ناصرالدین صاحبالزمانی در این اثر، تاب حبس شدن در تاریخ را ندارد و به نحوی سحرآمیز، گذشته را به زمان حال آورده است. در گفتوگویی که با ایشان داشتم تاکید میکنند «در شرایط ما بعید نیست که شمس دیگری و یا شمسهای دیگری، ظهور کنند.»
خط سوم، تنها یک فصل کوتاه از زندگی این متفکر عالیقدر است. جوشش فکریای که او از دهه ۱۳۳۰ در میان دانشوران برانگیخت، شاگردانی که در دانشگاه تهران و دیگر مراکز پرورش داد، تحقیقاتی که پایهگذاری کرد، تالیفاتی که پدید آورد، برنامههای مشهور رادیویی او که از پرشنوندهترینها بود، همه گواه میدهند که ناصرالدین صاحبالزمانی به آرمان خود، یعنی «فکر ایران و نجات کشور از عقبماندگیها» وفادار بوده و هست.
وجود استاد از هر گزندی محفوظ باد.
✍️ پیام فضلینژاد
▪️اینستا
instagram.com/reel/DDl9WfyNeOm/?igsh=cmkzNmJnZzdrOTV4
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh